ميقاتى: باز هم مىگويم از مقاومت حمايت مىکنم
ديپلماسى ايرانى: نجيب ميقاتى، نخستوزير ائتلاف دولت ملى لبنان اين روزها مشغول رايزنى با جريانهاى سياسى مختلف اين کشور براى تشکيل کابينه است. وى در گفتوگو با روزنامه الحيات چاپ لندن درباره دادگاه بينالمللى ترور رفيق حريرى گفت: «موضوع دادگاه دست من نيست. اين موضوع نياز به گفتوگوى ملى زير سايه اتحاديه عرب و اجماع لبنانىها دارد.»
وى رابطهاش با سعد حريرى را نيز همانند ابر زودگذر دانست ولى تاکيد کرد که نبايد اجازه داد که هيچ طوفانى خانه طايفه سنى را به لرزه در آورد. مشروح گفتوگوى ميقاتى با روزنامه الحيات را در زير مىخوانيد:
شما نخستوزيرى با تجربه و با سابقه نخستوزيرى هستيد، شما همچنين نماينده، بازرگانى موفق و ثروتمندى ميلياردر هستيد، پس چه شد پذيرفتيد مجددا کارى به اين سختى را بپذيريد؟ آيا قدرت را تا اين اندازه دوست داريد؟
بخش دوم سئوالت حرف اساسى است. حسى وجود داشت که باعث شد به خودم جرات دهم و خود را براى رياست دولت نامزد کنم. موضوع آن طور که مىگويى بحث قدرت نيست. من نخستوزير سابق و نماينده مجلسم و سابقه کار دارم. از اين رو احساس کردم که به عنوان انسان بر من واجب است که سر زمان معين وارد ميدان شوم و کار را به دست بگيرم. به خصوص که مىبيند موضوع لبنان و وحدت لبنان مطرح است. برداشت من اين بود که مجموعهاى از فتنهها و درگيرىها ميان لبنانىها وجود دارد که لازم است يک موضع مسئولانه در برابر آنها اتخاذ شود. انتخاب اول ما قبل از هر چيز وحدت لبنان و تمسک به لبنانىها است. برداشت ما از اوضاع حتى بايد به گونهاى باشد که شامل منطقه و ثبات آن به طور کلى نيز باشد. موازنههاى قوا در حال حاضر در کشور به هيچ وجه مشخص نيست. در نتيجه بايد در وقت مناسب بايد نسبت به اقدامى که انجام دادهام پاسخگو باشم. روزى بىشک مورد محاسبه قرار خواهم گرفت.
آيا از اين که رهبر جريان قدرتمند سنى را در مذاکراتتان شکست دهيد نگران نيستيد؟
گمان نمىکنم که که شکست در هيچ قاموس سياسىاى وجود داشته باشد. در سياست لازم است که نرمش داشته باشى و مصلحت عام را در نظر بگيري. من تاکيد مىکنم، در همين جا و از طريق روزنامه الحيات که هدف ما جلب سعد حريرى است و در خصوص من بايد بگويم ابرهايى ميان ما وجود دارد ولى هدف ما دو چيز متعالى است: اولا، اعتلاى لبنان که وحدت و ثبات و ساخت دولتى قوى هدف ما است. ثانيا، قرار نيست ما فقط ما باشيم نه شيخ سعد و نه من فقط به اين دليل که اختلافهاى سنى – سنى وجود دارد. دوباره تاکيد مىکنم ابراهاى زودگذرى ميان ما وجود دارد ولى نمىتوانيم اجازه دهيم که طوفانى بوزد و بيت سنى را در نوردد. من بر اين موضوع کاملا تاکيد دارم و بر اين هم تاکيد مىکنم که حريرى نيز مثل من است و شايد هم بيشتر از من وطنپرست باشد. در نتيجه هدف ما يکى است. مشکلى در بيت سنى وجود ندارد. امور بسيارى وجود دارد که ما را در يک جبهه قرار مىدهد امورى که بسيار بيش از آن چيزى است که خداى ناکرده بگويم اختلاف ايجاد کند. تاکيد مىکنم که در بعد ملى و بعد سنى و حتى در بعد شخصى اختلافى ميان ما وجود ندارد و هيچ مجالى هم براى اختلافها نمىماند. اين دورانها مىگذرد و انشاء الله امور به حالت ممتاز خود باز خواهد گشت.
مىگويى ابر زودگذرى ميان شما با سعد حريرى وجود دارد ولى بخشى از کسانى که از تو حمايت کردند بر اين باورند که هدف از روى کار آمدن تو عزل سعد حريرى بوده و حتى موضوع خطرناکتر و مهمتر اين که هدف از نخستوزيرى شما و حمايت مخالفان از شما قطع روابط لبنان با دادگاه ترور رفيق حريرى است؟
اولا، گفتى همپيمانانم مىخواهند که حريرى حذف شود. من مىخواهم که کارها و فعاليتهاى ميقاتى مورد بررسى قرار گيرد و بگويند که از لحاظ اعتبار تاريخى و نگرش به آينده به معناى واقعى کلمه پرونده من به چه ترتيبى بوده است. هر کسى البته نظرى دارد ولى من که در مرکز مسئوليت قرار دارم معتقدم که در لبنان نمىتوان کسى را حذف کرد و حتى نمىتوان کسى را پاکسازى کرد. اينجا لبنان است. هر کسى که سياست حذف را دنبال مىکند يا اين که از ديگران مىخواهد که حذفش کنند در نهايت خودش خودش را حذف خواهد کرد. اما اين که بخواهيم بخش بخش کسى را حذف کنيم اين غير ممکن است. بنگر ببين در داخل لبنان چه مىگذرد، ما مقولهاى داريم با اين مضمون که سياسى نمىميرد از اين رو گمان نمىکنم که موضوع قلع و قمع و حذف وارد باشد به خصوص که جريان بزرگى به رهبرى سعد حريرى در ميان باشد.
ثانيا، درباره دادگاه ترور رفيق حريرى نيز بارها نظر خود را در جاها و رسانههاى مختلف گفتهام. دادگاه دو وجه دارد. يک وجه مربوط به راى 1757 شوراى امنيت است و وجه ديگر آن وجه داخلى آن است. در وجه بينالمللى ما هيچ دخالتى نداريم. آن يک وجه بينالمللى است که تصميم آن گرفته شده است و ما هيچ کارى در اين زمينه نمىتوانيم انجام دهيم. آثار اين راى بينالمللى و انعکاسى که بر صحنه سياسى لبنان مىگذارد غير قابل قبول است. برخى از لبنانىها بر اين اعتقادند که آنها خود از موسسههاى بينالمللى و شوراى امنيت خواستند که در دادگاه دخالت کند اما بعدا مشاهده کردند که تصميمهاى غافلگيرکنندهاى اتخاذ شد که کسى در آن مشارکت نداشت و مطابق با معايرهاى قانونى صورت نگرفت، همين موضع را رئيس جمهور و مجلس نمايندگان نيز دارند، همين مسئله باعث شد که از چنين دولتى بدون مشارکت ديگران خارج شوند، اين موضوع خطاى بزرگى را به دنبال داشت، لازم بود که در راى نهايى همه مشارکت داشته باشند، چرا که راى فعلى در حال حاضر انعکاس غير قابل قبولى بر جامعه لبنان مىگذارد. آنچه من مىگويم اين است که راى بينالمللى تاثيرگذار است و بازتاب آن بر جامعه بينالمللى و لبنان آثار بسيارى بر جاى خواهد گذاشت از اين رو لازم است که بر اساس گفتوگوهاى ملى زير سايه عربى و اجماع لبنانىها اجماعى حاصل شود. هر دفعه يک جريان پيش من مىآيد و مىگويد بايد به اين و اين و اين ملزم باشى و دفعه بعد جريان ديگرى مىآيد و مىگويد لازم است که به اين و اين و اين عمل نکنى و من به همه آنها مىگويم به آنچه مىگويم ملزم هستم.
آيا چيزى را به حزب الله وعده دادهايد که ملزم باشيد؟
وقتى که در مجلس نمايندگان جريان المستقبل پيش من آمدند و اين موضوع را با من مطرح کردند به آنها جواب دادم، من نه اينجا و نه آنجا ملزم به چيزى نيستم. آنچه طرفداران حزب الله مطالبه کردهاند چيزى نيست که نشود انجام داد، چرا که آنها حق دارند مطالبات خود را بيان کنند، کما اين که براى جريان مقابل نيز اين حق وجود دارد که هر چه مىخواهد مطالبه کند. طرف ديگر مىگويد که هر چه دادگاه اتخاذ کرده بدون مشارکت ما بوده آيا ما مشارکتى در امور ميهنمان داريم يا نداريم. من مىخواهم به ديگران اين را هم بفهمانم که اين به معناى آن نيست که من مىخواهم عدالت را به تعليق در بياورم يا در برابر عدالت بينالمللى بايستم. اما در عين حال يک طرف از طرفهاى لبنانى مىگويد که دادگاه بينالمللى در صدور راى ما را در نظر نگرفت، پس چگونه انتظار داريد آن را به رسميت بشناسيم؟ آنچه براى من مهم است ثبات کشور و آثار و تبعات اين راى بر آن است. تلاش مىکنم که ببينم چگونه مىتوانم با آن تعامل کنم و مىتوانم از طريق گفتوگوى منطقى و موضوعى لبنان را از نتايج هر گونه تاثيرات چنين دستورى دور نگه دارم.
در جايى گفتهايد که به يک چيز متعهديد و آن هم حمايت از مقاومت است، همپيمانان مقاومت مىگويند که هدف اين دادگاه ضربه به مقاومت است؟ آيا اين بدان معنا است که براى حمايت از مقاومت در صورتى که در راى صادر شده از سوى دادگاه موردى باشد که حزب الله آن را عليه مقاومت برداشت کند، آيا عليه دادگاه خواهيد ايستاد؟
بله من گفتم از مقاومت حمايت مىکنم چرا که معتقدم مقاومت توانست واقعا دستاورد بزرگى به دست آورد، در حال حاضر هم وظيفه داريم که از آن حمايت کنيم. تا زمانى که اسرائيل اطراف ما و مينهمان را به آتش مىکشد و تا زمانى که گفتوگوهاى ملى به اجماع نرسد ما بايد از مقاومت حمايت کنيم و حتى آنچه درباره سلاح حزب الله گفته مىشود از اساس فاقد موضوعيت است. پس طبيعى است که من هم بگويم که مىخواهم از دستاوردهاى مقاومت به معناى واقعى کلمه حمايت کنم. اما اگر حزب الله معتقد باشد که صدور راى نهايى دادگاه مقاومت را هدف قرار مىدهد آن گاه بحث عدالتى پيش مىآيد که در سال 2006 در چارچوب گفتوگوهاى ملى بر آن توافق کرديم. ما خواهان عدالت هستيم و مىخواهيم بدانيم که حقيقت چيست. مىخواهم بگويم من خود را به آنچه هيئت گفتوگوها در سال 2006 تاکيد کرد، ملزم مىدانم. امروز آن چه درباره آن بحث مىکنيم ادعاهاى دادگاه و آثارى است که بر لبنان مىگذارد. پرسشهاى بسيارى بر سر اين موضوع وجود دارد. آيا گمان مىکنى من کليدى براى باز کردن درهاى اين پرسشها دارم؟ براى همين است که مىگويم بايد گفتوگوهاى ملى صورت بگيرد. آيا مىتوانم موضعى خلاف موضع اکثريت مردم لبنان بگيرم يا بايد جزئى از لبنانىهايى شوم که عليه ديگر لبنانىها موضع دارند؟ آنچه من مىخواهم کار براى همه لبنانىها است. از اين رو به دنبال يک گفتوگوى حقيقى براى اين موضوع زير سايه جامعه عربى هستم تا ببينيم چگونه با اين ادعاها برخورد کنيم و حقيقت را کشف کرده و بيان کنيم.
شما گفتى مىخواهى تلاشهاى سين سين (سوريه و عربستان) را احيا کنيد، آيا واقعا به فکر احياى آن هستيد؟
زير سايه جامعه عربي. نمىتوانم بگويم که تلاشهاى عربستان و سوريه به کجا رسيد. مىخواهم پرونده را در دست بگيرم و مجددا آن را پيگيرى کنم و دوباره گفتوگوهاى کامل بر سر آن انجام دهم، هدف نهايى من هم ثبات کشور است.
آيا اين درست است که مىگويند روابط موجود ميان اسد و سعد حريرى نه تنها حل نشد بلکه تنفرها را از يکديگر بيشتر کرد و در نهايت به سرنگونى دولت حريرى منجر شد؟
به صراحت مىگويم من آنچه ميان آقاى حريرى و آقاى اسد گذشت را پيگيرى نکردم اما از فحواى ديدارهايى که ميان آنها انجام شده دائما مىشنيدم که نتايج آن ايجابى بوده و آنچه ميانشان گذشته محبت و خنده و تبادل تعارفات بوده است. کسى به من نگفت اين روابط بد بوده.
موضوع مذاکرات سوريه و مساله شاهدان الزور که ميان سعد حريرى و رهبران سورى جريان داشته، عدهاى مىگويند يکى از اشتاباهات حريرى اين بوده که از سوريه نخواسته که پرونده شاهدان الزور را پيگيرى کند.
اين هم موضوعى است که براى همه طرفهاى لبنانى – لبنانى در مسئله شاهدان الزور مشکل ايجاد کرده و در نهايت هم براى لبنانى – سورى ها نيز مشکل ديگرى به وجود آورده است. من اين موضوع را با آرامش و به دور از هر گونه محدوديتى پيگيرى مىکنم و در چارچوب قانون هر آنچه لازم است انجام خواهم داد. الآن اين پرسش را مطرح مىکنم و به آن هم سياسى جواب مىدهم و نمىخواهم بيش از اين هم درباره اين موضوع بحث کنم. از لحاظ سياسى مىگويم، بله در توانم اين پرونده را تا زمانى که فضا آرام باشد پيگيرى مىکنم.
سعد حريرى معتقد است که شما و وليد جنبلاط به او خيانت کرديد و در گفتوگوها موضع خود را تغيير داديد و در لحظات حساس او را تنها گذاشتيد؟
برادر سعد حريرى واقعا و واقعا در قلب من جاى دارد و گمان نکن که تصميمى که گرفتم آسان بود. ولى آنچه مهم است ثبات کشور است که من براى آن همه کار مىکنم. من اين موضوع را شخصى نمىبينم و آن را هم خيانت نمىدانم. بلکه موضوع را بر اساس احساسات وطنخواهانه پيگيرى مىکنم. من به رابطه با حريرى اصرار دارم. ولى در موضع سياسى به عنوان يک چهره سياسى تصميمى مىگيرم که کشورم را نجات دهد. هميشه مىگويم تلاش، چرا که دائما از قدرت خود آگاهم و اميدوارم که با استفاده از اين فرصت بتوانم کارى کنم. من مىتوانم و اين نعمتى الهى است و اگر بتوانم کار مى کنم و نتوانم کسى را به کار وا نمىدارم.
آيا خطى براى احتمال استعفا در حالت افزايش فشارها در نظر گرفتهايد؟
همان طور که تصميم به نامزدى گرفتم در هر لحظه ممکن است که عذر بخواهم و استعفا دهم. حالا آيا اين به مصلحت لبنان خواهد بود يا نه در وقت تصميمگيرى مشخص خواهد شد و اين که آيا مورد رضايت همه لبنانىها خواهد بود مىگويم که سعى مىکنم دولتى تشکيل دهم که مورد قبول همه لبنانىها باشد.
نظر شما :