مردم، مصر را بی مبارک میخواهند
ديپلماسى ايرانى: در پی تظاهرات مردم مصر که نشات گرفته از اعتراضهای مردم در کشور تونس علیه رییس جمهور دیکتاتورشان بود، حسنی مبارک رییس جمهور کشور مصر اعلام کرد که دولت فعلی استعفا میکند و دولت جدید معرفی خواهد شد.
به نظر میرسد که خشم فروخورده 30 ساله مردم مصر پس از قیام مردم تونس بیدار شده است و مردم این کشور به مرحلهای رسیدهاند که هرگز دیگر حاضر به پذیرفتن حسنی مبارک رییس جمهور فعلی خود نیستند. با توجه به تحولاتی که پیوسته و در کنار هم در کشورهای افریقایی دیکاتوری در حال رخ دادن است، حسین صباح زنگنه کارشناس مسائل خاورميانه تحولات مصر از نظر سیاسی، اقتصادی و جامعهشناسی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
گفتاری از حسین صباح زنگنه، کارشناس مسائل خاورميانه، برای دیپلماسی ایرانی:
مصر کشور بزرگی است و با جمعیت بزرگ که در تاریخ منطقه و تحولات آن همیشه جایگاه موثری داشته و بر اغلب کشورهای منطقه دارای نفوذ واقعی و یا معنوی است.
اما این کشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی مسائل خاص خود را دارد. از نظر اقتصادی تغییر عظیمی در بافت اقتصادی جامعه رخ داده است، بدین معنا از کشوری که اقتصاد آن برپایه کشاورزی بوده تبدیل به کشوری که عمدتا متمایل به زندگی شهری و اتکا به منابع درآمدی دیگری همچون توریسم، کانال سوئز و یا صنایع نیمبند شده است.
در این کشور از لحاظ سیاسی هم بعد درگیریهای زیادی که با رژیم صهیونیستی داشت، به موافقتنامهای رسید و عملا کینه فروخفتهای در دل مردم مصر نسبت به رژیم صهیونیستی وجود دارد. این موافقتنامه عملا مصر را از اعتبار منطقهای خود انداخته و دست اسراییلیها را در اقتصاد این کشور به شدت بازکرده است.
این اوضاع به بروز نابسامانی اقتصادی و افزایش تبعیضهای اقتصادی کمک کرده و باعث ظهور یک طبقه مرفه وابسته به غرب – امریکا یا اسراییل- وطبقه دیگر یعنی عمده جامعه نیز جامعه فقیر، نیازمند و آواره از روستاها به شهرها شده است.
از نظر جامعهشناسی، جامعه مصر به شدت جامعه جوان و نسبت بالای قشر جوان قابل مشاهده است که اغلب تحولات اجتماعی در این کشور از سوی جوانان هدایت و اداره میشود.
در بعد مذهبی، با وجود ریشههای مذهبی قوی و متدین بودن مردم مصر، محدودیتهایی برای انجام مراسم مذهبی با گرایشهای سیاسی ایجاد و به شدت ممنوع شده است. بر همین اساس نوعی اعتراض همیشگی نسبت به این رویه در جامعه مصری وجود داشته است.
مجموعه این موارد، زمانی که انتخابات مجلس هم برگزار میشود، مشاهده میکنیم که تمامی جریانهای ملی و مذهبی از انتخابات به شکلهای مختلف رانده میشوند که این امر نیز خود مزید بر عقدهها و کینهها و دلیل بحرانهای اجتماعی شده است.
در نتیجه باید به عنوان جمعبندی گفت، تمامی این قضایا همانند جوشی که زیرپوست مانده، زمانی سربازمیکند که حوادث تونس پیش آمد و جامعه مصری متوجه شد که با حرکتهای مردمی هماهنگ و فراگیر میتواند به ایجاد تغییرات مطلوب دست پیدا کند.
نظر شما :