آخرين منطقه امن در عراق
در سفرى که هفته گذشته به کوههاى شمال عراق ازجاده مرزى اين کشور با ترکيه داشتم، ديدن نيروهاى ارتش ترکيه بسيار ساده تر از رويت چريکهاى کرد بود.
بر اساس توافقى که ترکها با صدام حسين داشتند، اين کشور چند پايگاه نظامى در شمال عراق مستقر کرد که چهار پايگاه آن همچنان فعال هستند.
در سالهاى دهه 1990 پس از آنکه آمريکا شمال عراق را منطقه پرواز ممنوع اعلام کرد و نيروهاى ارتش عراق از آن خارج شدند صدام حسين براى کنترل آن ناحيه به کمک ترکها احتياج داشت و به همين دليل به تاسيس پايگاههاى آنها رضايت داد.
در شهر کوچک ” بارماني“ ترکها پايگاهى نظامى با 35 تانک دارند و بنا به اعلام منابع امنيتى کردهاى عراق اين پايگاه درحال توسعه و ايجاد امکانات مورد نياز براى نيروى هوايى است.
ترکها اين پايگاه را به راحتى اداره مىکنند و سربازان يونيفورم پوش خود را با اتوبوس و از مرز ” ابراهيم خليل“ به آنجا اعزام مىکنند.
بر خلاف ترکها که هفتهاى يک بار تانکهاى خود را در روز روشن از” بارماني“ عبور مىدهند، پيدا کردن نشانى از چريکهاى ”پ ک ک“ در اين منطقه کار دشوارى است. بر خلاف ادعاى ترکها مبنى بر اينکه ” پ ک ک“ از شمال عراق براى حمله به داخل خاک ترکيه استفاده مىکند، کردها در کوههاى ” قنديل“ متمرکز هستند که در نزديکى مرز ايران و دور از دسترس آسان ترکها قرار دارد.
چند پايگاهى که ”پ ک ک“ در نزديکى مرز ترکيه دارد نيز به سادگى قابل دسترسى نيستند و دور از جادههاى عبورى قرار دارند. يکى از اين پايگاهها که 300 چريک را در خود جاى داده در تنگهاى قرار دارد که رودخانه” خابور“ آن را شکل داده است.
احزاب حاکم کرد عراق بعد از کشمکشهاى هفته گذشته از خود تحرکاتى نشان مىدهند که حداقل به ظاهر حاکى از آن است که در حال مقابله با نيروهاي” پ ک ک“ هستند: دفتر احزاب و گروههايى که با اين گروه ارتباط دارند تعطيل شده است و روزنامه نگاران نيز ديگر نمىتوانند براى تهيه گزارش يا مصاحبه به پايگاههاى آنها رفت و آمد کنند.
هر چند برطرف کردن مشکل” پ ک ک“ موضوعى نيست که کردها به تنهايى از پس آن بر بيايند اما به نظر مىرسد آنها در حال آرام کردن ترکها باشند.
شنبه شب گذشته که آخرين ساعتهاى حضور من در کردستان بود احساس مىکردم به داخل يکى از داستانهاي” گراهام گرين“ کشيده شدهام بدون آنکه از ماجراى داستان با خبر باشم.
اولين گره وقتى ايجاد شد که تعدادى از مقامهاى امنيتى کردستان سر و کله شان پيدا شد. وقت شام ابتدا يکى از مقامهاى آمريکايى با محافظانش به هتل آمد و پس از آن نوبت به يک ژنرال آمريکايى رسيد که رهبران يکى از احزاب کرد ترکيه نيز در آنجا حضور داشتند.
از آنجايى که ساعت پرواز هواپيماى من پنج صبح بود، فرداى آن روز وقتى به بيروت رسيدم پى به ماجرا بردم. مسئولان کرد عراق توانسته بودند هشت سرباز ترکى را که ماه گذشته از سوى ” پ ک ک“ به اسارت گرفته شده بودند آزاد کنند. آنها سپيدهدم همان روز با گذشتن از پل مرز ابراهيم خليل به کشور خود بازگشتند.
بنابراين به نظر مىرسيد تمايل ترکها براى حمله در حال کمتر و کمتر شدن باشد تا به اين ترتيب از گرفتار شدن در سرماى زمستان در کوههاى شمال عراق نيز پرهيز کنند. با اين حال برخورد اخير ترکيه، تاثير مستقيمى بر منطقه داشت.
آخرين منطقه آرام عراق که درگيرى و کشمکش نظامى در آن وجود نداشت و به همين دليل به پناهگاهى براى هزاران مهاجر فرارى از درگيرىهاى داخلى عراق تبديل شده بود، امنيت خود را از دست داد.
رهبران کرد نيز متوجه اين واقعيت شدند که تا چه اندازه به حاميان خود در واشنگتن و حکومت عراق در بغداد وابسته هستند.
نظر شما :