ضرورت نگاه واقعگرايانه به روسيه
ديپلماسى ايرانى: در آستانه مذاکرات ايران و گروه 1+5، تحرکاتى در رابطه ايران و روسيه به وجود آمده است. مدودف با احمدى نژاد تلفنى گفتوگو کرده و از همکارى همه جانبه ميان دو کشور استقبال کرده است. ديپلماسى ايرانى روابط ايران و روسيه را با توجه به مذاکرات استانبول، در گفتوگو با محمود شورى، کارشناس مسائل روسيه بررسى کرده است.
گفتارى از محمود شورى، کارشناس مسائل روسيه در مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام براى ديپلماسى ايرانى:
موضع روسيه کم و بيش موضع مشخصى است، يعنى حداقل طيف موضع گيرى روسيه، طيفى مشخص است که حداقل و حداکثرى دارد. حداکثر مواضع روسيه در قبال ايران آن چيزى بوده است که ما در سالهاى گذشته شاهد آن بوديم. روسيه در اين مقطع همکارىهايى با ايران داشت و به تصور من از توان خود در ايجاد مانع در روند صدور قطعنامهها عليه ايران استفاده کرد و موانعى را ايجاد کرد.
اما حداقل موضعگيرى روسيه در قبال ايران را مىتوان در موضع گيرىهاى چند ماه گذشته اين کشور ديد. روسها سعى کرده اند تا مقدار زيادى در موضع گيرىهاى خود ايران را مخاطب قرار دهند و از ايران بخواهند تا همکارى بيشترى در زمينه مسئله هستهاى داشته باشد و به نوعى با سوء ظن بيشترى در ماههاى اخير به رفتار ايران نگاه کرده اند.
به همين دليل من تصور مىکنم در اجلاس آتى هم روسها سعى مىکنند اين سياست يکى به نعل و يکى به ميخ را ادامه دهند. در عين حال که تلاش مىکنند جلوى تندروىهاى غرب را بگيرند، از اين سو هم تا جايى که برايشان مقدور باشد سعى مىکنند اجازه ندهند که ايران سياستهاى مستقلانه خود را در سطح نظام بين الملل دنبال کند. بنابراين روسها در زمينه مسئله هستهاى ايران، حداقل در نشست آتى سياستهاى گذشته خود را پيش خواهند گرفت.
نگاه واقعى به روسيه
در دوره اى انتظارات در ميان مردم ايران، کارشناسان و حتى سياستمداران حاکم بود که روسها بايد حمايت بيشترى را از ايران داشته باشند، با اتفاقاتى که افتاد و موضع گيرىهايى که روسيه در ماههاى اخير داشت، اين سطح انتظارات تا حدى واقعىتر شده و مردم ايران و يا حداقل کارشناسان و سياست مداران فهميده اند که بايد با همين روسيه و با همين واقعيتها کار کنند و روسيه چيزى جز اين نيست و طبيعتا به دنبال منافع ملى خود است و نبايد انتظار داشت که روسها منافع ما را دنبال کنند.
اما بحث مهم اين است که ما اگر با يک رويکرد مثبت به مسائل در سطح نظام بين الملل نگاه کنيم، فرض بر اين است که از طريق گفتوگو و مذاکرات مسائل خود را از جمله مسئله هستهاى و امثالهم را دنبال کنيم و از اين طريق مىتوانيم اهداف خود را به پيش ببريم. يا حداقل مشروعيتى براى اين مذاکرات قائل هستيم، به اين دليل که اگر مشروعيتى براى آن قائل نبوديم که اساسا مذاکره را نمىپذيرفتيم، بايد يک سرى الزامات مربوط به آن را هم مد نظر قرار دهيم که حداقل اين الزامات اين است که ما بتوانيم با کشورهاى عضو گروه 1+5 يک تعامل مثبت داشته باشيم و با نگاهى مثبت پيش رويم.
در اين شرايط اگر نگاهى به اعضاى گروه 1+5 داشته باشيم، مىبينيم که شايد بهترين کشورهايى که ما مىتوانيم تعاملى با آنها داشته باشيم، کشورهايى مثل روسيه و چين هستند. امريکايىها و اروپايىها که موضع خود را مشخص کرده اند و با رويکرد مشخصى به مذاکرات وارد مىشوند. تصور من اين است که اگر ما واقع بينانه به شرايط نگاه کنيم، اين امکان وجود دارد که بتوانيم در اين زمينه تا حدى با روسها تعامل بيشترى داشته باشيم و از اين طريق فضا را در مذاکرات استانبول براى خود فراهم کنيم.
نزديکى روسيه به غرب و تاثير آن بر ايران
من فکر مىکنم ما در بحث نزديک شدن به غرب نوعى برداشت سنتى داريم و آن هم اينکه وقتى مىگوييم نزديک شدن به غرب، معنى آن تحت فرمان غرب قرار گرفتن است که بايد اين برداشت سنتى در شرايط کنونى حداقل در مورد روسيه تغيير داد و اصلاح کرد. الزاما همکارى کردن و نزديک شدن روسيه به غرب به معناى تحت فرمان غرب قرار گرفتن روسيه نيست. روسها طبيعتا بر اساس آن چه خودشان تشخيص مىدهند و آن بحث منافع استراتژيک روسيه در سطح بين المللى است، مجموعه اى از رفتارها را با غربىها دنبال مىکنند.
البته ترديدى نيست که حضور آقاى مدودف از يک سو و حضور آقاى اوباما از سوى ديگر بر مسند رياست جمهورى روسيه و امريکا، شرايط را تا حد زيادى نسبت به آن چه که در زمان رياست جمهورى پوتين بر روسيه و بوش بر امريکا شاهد بوديم، تغيير داده است. شرايط بين المللى هم تغييرات زيادى کرده است. بنابراين خيلى نمىتوان اين دو دوره را با هم مقايسه کرد. آن دوره الزامات خاص خود را داشت، و اين دوره الزامات خاص خود را داد. بنابراين بحث نزديکى روسيه به غرب، بحثى است که نبايد از آن برداشت گوش به فرمان غرب شدن روسيه را داشت. البته قابل انکار نيست که هر چه همکارى روسيه و حداقل احساس همکارى روسيه با قدرتهاى غربى بيشتر شود، مىتواند تاثيرات منفى بر مواضع روسيه در قبال کشورهايى مانند ايران داشته باشد. به اين جهت که روسها مجبورند تعديلهايى را در مواضع خود ايجاد کنند، هرچند ممکن است اين تعديلها خيلى از روى شوق و علاقه هم نباشد.
نظر شما :