ایران از پس اسرائیل برآمد
دیپلماسی ایرانی: تا همین امروز ایران با موفقیت توانسته مانع از حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای خود شود. آیا این رویه تا سال 2011 میلادی هم ادامه خواهد یافت؟ این سوالی ست که روزنامه اسرائیلیهاآرتص در تازه ترین نگاه خود به پرونده هستهای ایران آن را مطرح میکند. این روزنامه در ادامه این مطلب مینویسد: سخنان مئیر داگان که همزمان بود با خداحافظی وی از سازمان اطلاعاتی اسرائیل معروف به موساد، در ذهن همگان این پرسش را زنده کرد: به ایران حمله بکنیم یا خیر؟
بسیاری از تحلیلگران سخنان داگان را به هشدار وی به همرزمانش برای حمله به ایران تعبیر کردند. در این فضا یک سوال بیش از همه در رسانههای بین المللی و اسرائیلی به چشم میخورد: آیا تلاویو باید به حمله بازدارنده روی آورد که البته تبعات بسیاری هم برای این رژیم در داخل و منطقه دارد؟ یا باید تکلیف این پرونده را به دیگر اعضای جامعه جهانی بسپارد؟ به نظر میرسد که هنوز طرفین درگیر در این پرونده در خصوص آنچه باید انجام داد به نتیجه نرسیده اند و گزینه نظامی همچنان روی میز خوش میدرخشد.
آیا باید تاریخ اسرائیل در دو سال گذشته را با زبانی متفاوت خواند؟ تاریخی که صفحات جدیدی در آن ورق خورده است. صفحات جنجالی میان طرفداران حمله به ایران و میانه روهایی که از دولت تلاویو میخواهند خویشتن داری بیشتری از خود نشان دهد؟ این روزها وسوسه در فضای سیاسی بیداد میکند. برای برون رفت پرونده هستهای ایران از بحران باید چند ابزار را با هم تلفیق کرد: دیپلماسی، استراتژی و سیاست خارجی. در الاکلنگ توازن قدرت هم بنیامین نتانیاهو از طیف تندروهای اسرائیل در یک سو ایستاده و در سوی دیگر هم ایهود باراک از حزب کارگر است. برای نتانیاهو ایرانی که به تسلیحات هستهای دست یافته در حقیقت تهدیدی تمام عیار برای اسرائیل و مردمانش است. ایهود باراک اما بیم این را دارد که ایران با تسلیحات هستهای خود اسرائیل را در موضع ضعف جدی و منفوریت قرار دهد. البته اتحاد سیاسی که میان این دو نفر شکل گرفت از همان ابتدا بر مبنای تفاهم نظر برای مهار برنامه هستهای ایران بود. اسرائیلیها اعتقاد دارند که ممانعت از جان گرفتن برنامه هستهای ایران است که میتواند حضور این رژیم در راس قدرت در منطقه را برای حداقل بازده زمانی چند سال دیگر تضمین کند.
در جبهه میانه روهای این ائتلاف هم سران شاخههای نظامی و اطلاعاتی قرار داشتند: گابی اشکنازی که ریاست کادر کارکنان را عهده دار بود، رئیس موساد داگان، رئیس اطلاعات نظامی آموس یادلین و رئیس شن بث.
میانه روهای اسرائیلی اعتقاد دارند که تهدید هسته ای ایران بسیار جدی است اما حمله نظامی نمیتواند بهترین گزینه برای مهار آن باشد. این طیف سرسختانه اعتقاد دارند که هیزم ریختن بر تنور نبرد با ایران تنها و تنها مصیبتی غيرقابل جبران است که دامان اسرائیل را در منطقه میگیرد. موضع اسرائیل در منطقه ضعیف تر از آنچه میشود که امروز است، بسیاری کشته میشوند، اقتصاد این رژیم عملا فلج میشود و ایران هم برای دستیابی به تسلیحات هستهای برای دفاع از خود مشروعیت لازم را به دست خواهد آورد. دولت ایالات متحده هم در این مناقشه جانب میانه روهای اسرائیل را گرفته است. باراک اوباما از روزی که بر مسند قدرت در کاخ سفید نشست همواره بیم این را در دل داشت که مبادا بی بی وی را با حمله ناگهانی به ایران غافلگیر کند. بر همین اساس وی تمام تلاش خود را کرد تا اسرائیل را تحت نظر بگیرد. بهار گذشته بود که تحقیقت و تفحص در خصوص پرونده هستهای ایران شدت گرفت. اشکنازی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیری این رژیم قول گرفت که به سخنان میانه روها و استدلالهای آنها گوش فرا دهد. ایهود باراک در این فاصله زمانی تاکید داشت که نتانیاهو باید جای اشکنازی را به تندروها بدهد. باراک سرسختانه اعتقاد داشت که اشکنازی در نهایت جلوی تلاشهای وی و بی بی برای حمله به ایران را خواهد گرفت. در چشم سیاستمداران، ژنرالهای ارتش از کمیتههای تحقیقاتی واهمه دارند. در روزهایی که همگان بر آتش حمله به ایران میافزودند، سرویسهای اطلاعاتی و ارتش در خصوص تبعات این جنگ بر ایران سخنی به میان نیاوردند و تمامی ارزیابیها حول یک محور میچرخید: سرنوشت تل آویو یک روز پس از حمله چه خواهد بود؟ بی شک خشم عمومیبرانگیخته خواهد شد و درخواستها برای بررسی این جنگ هم به اوج خود خواهد رسید. ایهود باراک اعتقاد دارد که جامعه اسرائیل تحمل جنگی طولانی مدت را ندارد. با این همه ترس میانه روهای اسرائیلی از این بود که بی بی و باراک تلاش میکنند تصویر ناسیونالیستها و وطن دوستها را از خود نشان دهند.
سال 2010 بدون جنگ با ایران به پایان رسید. در زمستان هم هیچ کس به دلیل شرایط بد جوی به سراغ جنگ نمیرود. اما هیچ کس نمیتواند از بهار به بعد سال 2011 را پیش بینی کند. رئیس جدید موساد توسل به زور را ترجیح میدهد. البته ایهود باراک هم زمزمههایی در خصوص خروج از ائتلاف حاکم را سر داده است و بی بی بیم از دست دادن وی را هم در دل دارد. احتمالا جانشین ایهود باراک، موشه یالون در ائتلاف حاکم خواهد بود. مردی که رویکرد آرام علیه ایران را ترجیح میدهد و به همین دلیل است که بی بی تمام سعی خود را برای حفظ باراک در ائتلاف میکند.
هاآرتص در پایان مینویسد: برنامه هستهای ایران با وجود تحریمها ادامه دارد، در اسرائیل هم تحقیق و تفحص. تا امروز ایران توانسته است مانع از حمله اسرائیل شود. این بدان معناست که تهران با همین موشکها و تجهیزات غیرهستهای هم که در چنته دارد از پس اسرائیل برآمده است.
نظر شما :