چرخش توپ فوتبال در کنار مرزهای ایران
ديپلماسى ايرانى: چندی پیش فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا)، میزبانی دو کشور فدراسیون روسیه و قطر برای برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال در سالهای 2018 و 2022 را اعلام کرد. این خبر برای همگان غیرمنتظره بود و سوالات بسیاری را در اذهان به وجود آورد که چگونه بزرگترین کشور جهان و یک کشور ذرهای، در مقابل رقبای قدرتمند ورزشی خود، موفق شدهاند میزبان چنین رویداد مهم ورزشی و البته با باطن و اثرگذاری سیاسی شوند.
این نوشتار در صدد چرائی این انتخاب نیست چرا که به فرصت جداگانهای نیاز دارد و تنها میتوان به دو نقل قول کوتاه از مقامات روسی و قطری در این زمینه اشاره نمود. ولادیمیر پوتین که اتفاقا در دوره نخست وزیری، توجه ویژهای به امور ورزشی و هنری پیدا کرده است این انتخاب را باعث خوشحالی قلبی مردم کشورش دانست و شخصا برای تشکر، خود را به مقر فدراسیون بین المللی فوتبال در سوئیس رساند.
از سوی دیگر، مقامات قطری، میزبانی بازیهای جام جهانی را افتخاری برای دنیای عرب دانستند. تا اینجای بحث، صحبت از ورزش و توپ فوتبال بود. از این به بعد میپردازیم به اینکه، ایران چگونه با این پدیدهها و پیامدهای احتمالی آنها آماده میسازد. اتفاقا هر دو این کشورها، همسایه ما در شمال و جنوب هستند و با هر دو آنها به نوعی مسائل آشکار و پنهان داریم.
روسها، در راستای همگرائی چند وجهی با مجموعه غرب، چندی است که سیاست ورزشی را در مرکز توجه قرار دادهاند. در سال 2012 این کشور در شهر سوچی میزبان مسابقات ورزشی المپیک زمستانی خواهد بود. طبعا برگزاری این مسابقه در فاصله کمی از مرزهای کشور همسایه یعنی گرجستان که اکنون دو بال خود یعنی آبخازیا و اوستیای جنوبی را از دست داده است و حتی برای کلیت قفقاز، موضوع کم اهمیتی نیست.
روسیه فعلا میتواند غربیها را با مسائل ورزشی مشغول کند تا اینکه آنها خیلی به فکر کار با جمهوریهای واگرا مانند اوکراین و گرجستان نباشند و با شریک بزرگتر به صورت مستقیم کار کنند. در خصوص میزبانی جام جهانی 2018 نیز، وضع میتواند به همین صورت ادامه یابد چه آقای مدودف سرکار باشد و یا اینکه خود آقای پوتین بر صندلی اول بنشیند و مسابقات را از موضع بالاتری نظاره کند.
این چندان فرقی ندارد، تنها یک چیز برای روسها به خوبی و خوشی میگذرد و آن اینکه خطر و درگیری هر چه از مرزهای روسیه دورتر، بهتر و از آن بهتر اینکه قدرت یابی روسیه، مسیر هموار خود را طی نماید. اما در باب کشور قطر نیز موضوع از زوایای مختلف قابل تامل و بررسی میباشد. کشوری است که در آن سوی آبهای نیلگون خلیج فارس، همراه ما بر سفر سفره بزرگترین منبع انرژی جهان نشسته و شبانه روز تلاش میکند پای شرکتهای بزرگ را به این حوزه باز کند و از این ثروت مشاع، سهم بیشتری به خود اختصاص دهد.
دوحه در این راه، نکات اخلاقی و شرعی را نیز زیاد مد توجه ندارد و همانند جام جهانی به این موضوع به مثابه یک رقابت جدی مینگرد. نکته دیگر اینکه در این بازیها و سالهای پیش از آن (برای آماده سازی مقدمات) چه راهکاری در مورد خلیج همیشه فارس و صیانت از هویت آن خواهیم داشت؟ در کنار اینها، جمعیت جوان ایرانی که با حساسیت و علاقه بسیار، هم اصل حضور در این بازیها و هم مسائل گوناگون مربوط به این مسابقات را بصورت جدی پیگیری خواهند کرد و طبعا، برنامه ریزی بسیار لازم است.
نويسنده: سید احمد حسینی، کارشناس سیاسی
نظر شما :