ويکى ليکس چه پيغامى دارد؟
ديپلماسى ايرانى: ويکىليکس همچنان خبرساز رسانههاى دنيا است. همچنان افشا مىکند و اعتمادهاى جارى در مناسبات بينالمللى را به چالش مىکشد. در آخرين دور از افشاگرىهاى ويکىليکس، ايران در صدر اخبار بود. اما آيا اين اسناد تغييرى در نگاه کشورهاى عربى به ايران و نگاه ايران به کشورهاى عربى خواهد داشت؟ بر اساس اسناد منتشر شده ويکىليکس چه پيغامى را از اين اسناد مىتوان استنباط کرد؟
شبکه خبرى الجزيره در سايت خود يادداشتى را به قلم محمد عباس نوشته و تلاش کرده به اين پرسشها پاسخ دهد.
در ابتداى اين يادداشت آمده است: در دور اولى که اسناد ويکىليکس در ماه ژوئن 2010 منتشر شد و 77 هزار سند را درباره جنگ امريکا و ناتو در افغانستان افشا کرد، ايران با استناد به همين افشاگرىها امريکا را به باد انتقاد گرفت و گفت که اين اسناد نشان مىدهد که امريکا تا چه اندازه در حق مردم بىگناه افغانستان جنايت کرده است و از ايالات متحده خواست که نيروهاى خود را هر چقدر هم که سخت باشد از افغانستان خارج کند. اما هنگامى که در 28 نوامبر اسناد مرتبط به ايران منتشر شد و در آن ادعا شد که ايران در رساندن سلاح به شبه نظاميان در عراق دست داشته و در عين حال ايرانوفوبيا يا ايرانهراسى تا چه اندازه در ميان کشورهاى عربى و غيرعربى بالا است، ايران در لحن انتقادى خود تغييراتى ايجاد کرد و ترجيح داد با دقت و سنجش بيشترى بر سر اسناد ويکىليکس موضعگيرى کند.
وى در ادامه مىنويسد: اسناد ويکىليکس نشان داد که ايران تا چه اندازه نسبت به دستيابى به اهدافش نگرانى دارد؛ به خصوص بر سر پرونده هستهاى و مذاکراتش با غرب که کاملا مشخص است به طرف غربى اطمينان ندارد. در مقابل طرف غربى نيز نسبت به طرف ايرانى کاملا بىاعتماد است و در تمام مذاکرات و گفتوگوهايش چه با ايران و چه با ديگران به پرونده هستهاى ايران به ديده ترديد مىنگرد.
اما ايرانىها برداشت ديگرى نيز مىتوانند از اسناد ويکىليکس داشته باشند و آن اينکه ايالات متحده توان حمله به ايران را ندارد و براى تعامل با ايران ناگزير است که به ديپلماسى متوسل شود. اين موضوع مىتواند به ايران اين اميدوارى را بدهد که به رغم مشکلات بسيارى که بر سر پرونده هستهاىاش وجود دارد در افقهاى دوردست به نتيجهبخش بودن فعاليتهاى هستهاىاش اميدوار باشد.
نويسنده اين يادداشت سپس به ديدگاه امريکايىها در برابر پرونده هستهاى ايران مىپردازد و مىنويسد: تا بدين لحظه طرف امريکايى متوجه شده که در تنگنايى قرار گرفته که در برابر پرونده هستهاى ايران گزينههاى بسيارى در اختيار ندارد. شايد فکر کند که از طريق استفاده از ابزار نظامى مىتواند مقابل پيشروىهاى ايران در پرونده هستهاىاش را بگيرد ولى مسئله اين است که انتخاب چنين گزينهاى بر اساس اسناد ويکىليکس تا زمانى که دموکراتها در راس امورند انتخاب نخواهد شد و تنها در صورتى که جمهوريخواهان امور سياسى امريکا را به دست گيرند احتمال رجوع به اين گزينه وجود دارد. البته با حائز اکثريت شدن جمهورىخواهان در کنگره پيشبينى مىشود که فشارها به ايران بيش از پيش افزايش يابد.
محمد عباس در ادامه به اظهارات سران عرب درباره ايران اشاره مىکند و مىنويسد: بىشک اظهارات رهبران و سران عربى عليه ايران در گفتوگو با سران غربى و امريکايى تنها به سود اسرائيل تمام شد و اين بهانه را به اسرائيلىها داد که در دنيا بوغ و کرنا کنند که اين فقط ما نيستيم که نگران برنامه هستهاى ايرانيم، دنيا نيز از برنامههاى هستهاى ايران نگرانى دارد. البته اين امکان نيز وجود دارد که کشورهاى عربى بر سر پرونده صلح اعراب و اسرائيل با چراغ سبز نشان دادن به اسرائيل بر سر انجام عملى خشونتآميز عليه ايران معامله کنند.
البته افشاى اين اسناد براى ايران نيز دستاوردهايى در پى داشته است. از حالا به بعد ايران مىتواند با دستاويز قرار دادن اظهارات رهبران عرب فشارهاى منطقهاى خود را افزايش دهد، براى تشکيل ائتلافهاى همسو با خود تلاشهاى بيشترى صرف کند و براى تشکيل محورى متشکل از سوريه، حزب الله، حماس و جهاد اسلامى در برابر محور اعتدال مورد حمايت غرب جدىتر عمل کند و در سايه ايرانهراسىاى که ايجاد شده راحتتر و آسانتر به دنبال افزايش قدرت منطقهاى و هستهاى خود برود.
نظر شما :