شناسایی دولت مستقل فلسطین و نیاز به حرکت دیپلماتیک فلسطینیها
دیپلماسی ایرانی: حسین جابری انصاری، سفیر سابق ایران در لیبی و کارشناس مسائل فلسطین در مطلب زیر به موضوع شناسایی کشور مستقل فلسطینی توسط برزیل و آرژانتین پرداخته است:
در روزهای گذشته برزیل و آرژانتین اعلام نمودهاند که کشور مستقل فلسطینی را در چارچوب مرزهای تعیین شده سال ۱۹۶۷ به رسمیت میشناسند. در اين زمينه بايد گفت شناسایی دولت مستقل فلسطین امر بیسابقهای نیست. سالها قبل هم که دولت در تبعید فلسطین توسط سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 1988 در اجلاس مجلس ملی فلسطین در الجزایر اعلام شد برخی از کشورها این دولت را به رسمیت شناختند و در حال حاضر هم سازمان آزادیبخش یا دولت خودگردان در تعدادى از کشورها سفارتخانه یا حداقل نمایندگیهایی در سطح پایینتر از سفارت خانه دارد.
بنابراین شاید شناسایی توسط برخی از کشورهای مهم آمریکای لاتین به خودی خود از اهمیت برخوردار نباشد ولی آنچه موجب میشود این اعلام شناساییها تا حدودى مهم تلقی شود و توجه رسانهها و جامعه بین المللی و سیاستمداران را به خود جلب کند شرایط زمانی خاص فعلی است.
در حال حاضر ما در شرایطی به سر میبریم که روند مذاکرات صلح میان طرفین فلسطینی و اسرائیلی که از کنفرانس مادرید آغاز و سپس در شکل قرارداد اسلو (1993) و قراردادهاى تکميلى بعدى بروز و ظهور يافت، مدتها است که با نوعی بن بست تقریبا کامل مواجه شده است و در حقیقت راه حل مذاکراتی که در دو دهه گذشته سرمایهگذاری استراتژیک مذاکره کنندگان فلسطینی و اکثر دولتهای عربی بر آن گذاشته شده بود به دلیل این که اسرائیل در سير عملى اين مذاکرات حاضر نشد حقوق تاریخی فلسطینیها را حتی در نسخههاى حداقلى آن به رسمیت بشناسد و امکان ایجاد یک دولت مستقل قابل استمرار و حیات را برای فلسطینیها فراهم کند با بن بست مواجه شده است.
در اين شرائط دولت خودگردان علیرغم این که همچنان با فراز و نشیب به مذاکرات ادامه داده اما گه گاه و به خصوص اخیرا از راه حلهای جایگزین براى مذاکرات دوجانبه نيز سخن به ميان آورده است. مطابق برخی اخبار غیر رسمی آقاى ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان در روزهای اخیر و در پاسخ به آمریکاییها که به ابومازن اعلام کردهاند نتوانستهاند اسرائیل را به توقف شهرک سازی در کرانه باختری قانع کنند اعلام نموده که گزینه نخست ما بازگشت به مذاکرات است منوط به این که اسرائیل توقف شهرک سازی را از جمله در قدس بپذیرد. اما اگر این گونه نشود مجموعه راهحلهای چندگانه و پلهاى را در دستور کار قرار خواهیم داد که به ترتيب تقدم عبارتند از:
1- درخواست از خود ایالات متحده آمریکا برای شناسایی دولت مستقل فلسطینی در اراضی اشغالی 1967 (و اگر آمریکا نپذیرفت)،
2- در خواست از شورای امنیت برای صدور یک قطعنامه مبتنی بر شناسایی دولت مستقل فلسطین در اراضی 1967، (اگر این قطعنامه با وتوی آمریکا روبرو شد)،
3- گام بعدی مراجعه به مجمع عمومی سازمان ملل تحت صیغه «اتحاد برای صلح» است که بر اساس آن مجمع عمومی مىتواند در موارد خاص تصمیمات لازم الاجرا اتخاذ کند. بر اساس این راهکار طرف فلسطینی از مجمع عمومی خواهد خواست که دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت بشناسد.
4- علاوه بر آن درخواست از سازمان ملل برای قیمومیت بر اراضی اشغالی 1967 و در نهایت و به عنوان آخرين گزينه
5- خودداری از اجرای توافقنامههای انجام شده با اسرائیل و اعلام انحلال خودگردانی برای قرار دادن اسرائیل در برابر مسئولیتهای خود به عنوان طرف اشغالگر.
این مجموعه راه حلهایی است که اگر به جوهر آن دقت شود یک معنا را در خود دارد و آن خروج از راه حلهای مبتنی بر توافق با طرف اسرائیلی و روی آوردن به راه حل پیگیری ايجاد دولت مستقل فلسطین به شکلی یکجانبه و تلاش برای کسب شناسایی بین المللی این دولت و تاسیس عملی این دولت در اراضی اشغالی 1967 است.
در شرایط زمانی کنونی که از یک طرف بن بستى جدى در مذاکرات صلح و راه حلهاى مبتنى بر توافق دوجانبه ایجاد شده و از طرف ديگر حداقل در سطح اعلامى نوعى تهديد به رجوع به راهحلهاى يکجانبه از سوى طرف فلسطینی رسمى مشاهده میشود تهديدى که هم در قالب انتشار غير رسمى خبر راه حلهاى جايگزين مذکور و هم در قالب برخی اخبار و یا اظهار نظرهای منسوب به آقاى ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان در روزهای اخیر در مورد حکومت خودگردان و این که اصلا حکومتی وجود ندارد و این حکومت از هيچ حاکميتى در اراضى فلسطين برخوردار نيست و حتى تهدید به انحلال حکومت خودگردان بروز يافته است.
در چنین ظرف زمانی است که شناسایی دولت مستقل فلسطینی در اراضی 1967 توسط برزیل و آرژانتین و برخی دیگر کشورها میتواند معنای خاصی را داشته باشد و حداقل در سطح خبری منجر به ایجاد یک حرکت خبری شود. ولی همچنان این بحث مطرح است که اعلام یکجانبه دولت یک مسئله است و تبديل آن به يک واقعيت عملى چيز ديگر. فلسطینیها پیش از ورود به مذاکرات سازش در سال 1988 نيز دولت مستقل در تبعيد فلسطين را در اراضی 1967 اعلام کردند و تعدادی از کشورها نیز از همان زمان دولت فلسطینی را به رسمیت شناختند اما بعدا در چارچوب مادرید و اسلو وارد مذاکرات با اسرائیل شدند تا با توافق با طرف اسرائیلی به یک راه حلی برسند. تلقی طرف فلسطینی این بود که بعد از پایان این مذاکرات و پایان دوره انتقالی تشکیل دولت فلسطینی در اراضی 1967 محقق خواهد شد. امری که از سال 1999 باید اتفاق میافتاد زيرا سال 1999 سال پایانی دوره انتقالی مذکرات صلح بر اساس موافقت نامههای اسلو محسوب میشد. از 1999 تا امروز، بیش از 11 سال گذشته است و هنوز دولت فلسطینی تشکیل نشده بلکه یک موجودیت محدود با اختیارات بسیار کم وجغرافیای پراکنده و تکه تکه در جزء کوچکی از اراضی اشغالی 1967 به نام خودگردانی فلسطین بوجود آمده اما تشکیل دولت مستقل اتفاق نیفتاده است.
اکنون سئوالى که مطرح است اين است که جدا از شناساییهایی که از سوى کشورهائى مثل برزیل و آرژانتین انجام شده يا ممکن است از اين پس انجام شود، آيا حکومت خودگردان و رهبری آن در مسیر عملی تحولات میخواهد و میتواند با اعلام عملى خروج بر وضعيت موجود به سمت اقدامات یکجانبه حرکت کند یا همچنان در قید و بند مذاکرات و محدودیتهای طرف اسرائیلی باقی خواهد ماند.
به نظر مىرسد پاسخ به این سوال تعیین کنندهتر از این است که به دنبال این باشیم که ببینیم این شناساییها به تنهایی چه نتیجهای را در بر دارد. شناسایی بیرونی امری است که به رهبران فلسطینی و ملت فلسطین کمک میکند تا بتوانند جزئی ازاهداف خود را محقق سازند. اما شناسایی بیرونی به تنهایی نمیتواند به یک عمل واقعی تبديل شود. آن چیزی که میتواند به این عمل منجر شود تحرک خود فلسطینیها و اقدامات راهبردی تصمیمگیران فلسطینی جهت تغيير وضع موجود است.
شناسایی بیرونی مىتواند منشا تغير در وضعيت فلسطين باشد اگر با یک حرکت ابتکاری رهبرى رسمى فلسطين و خروج از چارچوب مذاکرات دو دهه اخیر که عملا به «مذاکرات به صرف مذاکرات» یا «مذاکرات برای مذاکرات» تبدیل شده است همراه شود، به عبارتى اگر در رویه حداقل دو دههاى سياست رسمى فلسطينى تغییری ایجاد شود و آنگونه که در رسانهها گاه تهدید شده طرف فلسطینی تصمیم بگیرد و با جدیت بر تصمیم خود ايستاده و بیش از این خود را در قید و بند طرف اسرائیلی نگه ندارد و به سمت اتخاذ مجموعهاى از حرکتهای سیاسی و عملی و دیپلماتیک در درون فلسطین، در سطح منطقه و در فضای بین المللی حرکت کند، این شناساییها میتواند یک گام اهداف فلسطینیها را به جلو پیش ببرد و الا این شناساییها در سطح شناساییهایی باقی خواهد ماند که در گذشته توسط برخی ديگر از دولتها انجام شد اما عملا منجر به اتفاق يا تحول مهم و اساسيى در صحنه فلسطين نگرديد.
نظر شما :