نگاهى به اجلاس25و 26 نوامبر 2010
پلورالیسم سیاسی، مهمترین درس اجلاس اوناسور
ديپلماسى ايرانى: دیر زمانی نیست که نظریههای همگرایی منطقهای همانگونه که مدافعانی جدی داشته، منتقدانی طرفدار نظریه دولت محور دارد که با تاکید بر عناصر ناسیونالیستی به عنوان محرک اصلی و کانونی دولتها، آن نظریات را مفاهیمیایده الیستی و رویا پردازانه میدانند؛ حتی اکنون که در کمین شکست احتمالی اتحادیه اروپا نشستهاند، برای سایر نقاط دنیا نیز چشم اندازی با پایان خوش نمیبینند. اما بر خلاف این فرضیه سران کشورهای آمریکای جنوبی اکنون مزایا و منافع اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی خود را در پیجویی راهبردهای همگرایانه و اتخاذ مدلهای تلفیقی از تجربه اروپا یافتهاند. دیدگاهی که حتی آسیاییها نیز آرزوی آن را دارند.
نشست روسای جمهور عضو کشورهای عضو اوناسور که مخفف اتحادیه کشورهای امریکای جنوبی است، در 25 و 26 نوامبر جاری بر مصوبات و توافقات مهمی صحه گذاردند که بدون شک موجی از همکاری را علیرغم برخی اختلاف نظرهای سیاسی در منطقه ایجاد خواهد کرد. معاهده تاسیس اتحادیه اوناسوردر 23 مه 2008 در برازیلیا و در سومین اجلاس سران کشورهای عضو به امضا رسید.
اتحادیه اوناسور ماهیتی بین دولتی و فرا کشوری دارد که از ترکیب دو سازمان مرکوسور و جامعه کشورهای آند با یکدیگر در چارچوب طرح یکپارچگی آمریکای جنوبی حمایت میکند. قبلا اتحادیه مذکور جامعه کشورهای آمریکای جنوبی نام گرفته بود که در جریان اولین اجلاس انرژی 16 آوریل 2007 به اوناسور تغییر نام داد. اما در مجموع اتخاذ تصمیمات کلان راهبردی قرابت بیشتر این اتحادیه با مکانیسم اتحادیه اروپا را به اذهان متبادر میکند.
تقویت همگرایی در همه حوزهها از جمله تشکیل بازار ویژه و حذف تعرفهها برای کالاهای غیرحساس تا سال 2014 و حساس تا 2019؛ تاسیس بانک جنوب – جنوب با هدفت ثبات سازی و عدالت محوری؛ توزیع مناسب سرمایه؛ سیاستگذاری دفاعی مشترک /با پیشنهاد برزیل و ونزوئلا/؛ انجام همکاریهای زیربنایی، سفر و تردد آزادانه مردم- طرحی شبیه ویزای شینگن اروپا- تعریف مهاجرت و اقامت و کسب شهروندی از جمله اموری است که نیاز به برنامه ریزی درازمدت دارد؛ اما در کوتاه مدت سایه تعارضات منطقهای از جمله مخالفت جدی کلمبیا با طرح دفاعی مشترک به دلیل مشارکت در برنامه آمریکایی پلان- کلمبیا و اختلاف نظر جدی با ونزوئلا و اکوادور برخی مشکلات را ایجاد کرده است که حرکت توسعه اتحادیه ایناسور را به تاخیر میاندازد.
در اوت جاری و در نشست خارج از نوبت وزرای خارجه کشورهای عضو شاهد جدال شدید بین وزرای خارجه کلمبیا و ونزوئلا بودیم .البته اختلاف بین دو کشور که سابقه دیرینه حتی قبل از ریاست جمهوری چاوز دارد عمدتا مرزی و بخشى از آن اکنون تابعی از تحولات گروه فارک است. بنابراين کلمبيا را مىتوان تنها کشورى معرفى کرد که بر خلاف جريان همگرايانه مذکور تمايلات خارج از محور داشته است.
تحولات دوره رياست جمهورى الوارو اوريبه و هوگو چاوز مملو از لفاظىهاى تند سياسى؛ اتهام زنى به يکديگر و کاهش روابط در مقاطع مختلف بوده است و اکنون خوان مانوئل سانتوس رئيس جمهور فعلى کلمبيا نيز گرچه همان خط مشى را دنبال مىکند، اما فضای حاکم بر نشست گویان کمی متفاوتتر از همیشه بود و امید زیادی برای آیندهای بهتر ایجاد کرد و حاوی درسهای مهمی برای قاره آمریکای لاتین خواهد بود که تحولات کنونی آن به نوزایی سیاسی شباهت دارد.
نشست اخير در جرج تاون پایتخت گویان در حالی برگزار شد و پایان یافت که تقریبا همه 12 کشور عضو بر ضرورت حل و فصل سیاسی و دیپلماتیک تعارضات منطقهای تاکید کردند. برزیل با سعه صدر و به عنوان پیشرو حل مشکلات، حق حاکمیت آرژانتین بر جزایر جورجیای جنوبی و سانویچ جنوبی را یه رسمیت شناخت. روسای جمهور کلمبیا و اکوادور به تحکیم مجدد روابط دوجانبه مصمم شدند. اوناسور ضمانت اجرای مخالفت علیه کودتا و جنگ علیه مواد مخدر شد و هماهنگی لازم برای مبارزه با جنایات سازمان یافته انجام گرفت که اولین نتیجه آن تصمیم قاطعانه لولا داسیلوا برای مبارزه و پاکسازی با بزه کاران و تبهکارانی است که سراسر حاشیه ریودوژانیرو را تحت اشغال در آوردهاند و ضمنا در اجلاس بر مراقبت بیشتر برای جلوگیری از وقایعی شبیه ناآرامیهای اکوادور تاکید شد.
مهمترین سخنرانی را لولا داسیلوا با تاثیرگذاری زیادی انجام داد که در آن میانجیگری رئیس جمهور فقید آرژانتین نستور کرچنر را بین کلمبیا و ونزوئلا ستود و آن را معجزه سیاسی نامید و گفت که دولتها با احترام به یکدیگر و علیرغم تفاوتهای ایدئولوژیک و تنوع سیاسی و دموکراتیک میتوانند با یکدیگر کار کنند. رافایل کورهآ نیز با تاکید بر اینکه تا 10 سال قبل حق تعیین سرنوشت بر حاکمیت خود را نداشتند بر ضرورت حل مشکلات کشورهای منطقه با یکدیگر بدون رجوع به ایالات متحده اشاره کرد.
اجلاس اخیر اوناسور حاوی درسهای مهمی برای قاره است بخشی از آن را میتوان دستاوردهای اجلاس برای تقویت همکاریهای جنوب – جنوب نامید، که ارادهای مثبت از سوی همه رهبران برای توسعه اقتصادی هماهنگ به چشم میخورد و همه به این باور رسیدند که با وجود تعارضات منطقهای و مشکلات و حتی جهتگیری سیاسی میتوان - به زعم لولا- به معجزه سیاسی در حل مشکلات امیدوار بود. بخشی از آن اراده معطوف به وانهادن عناصر واگرایی منطقهای بود که حتی خوان مانوئل سانتوس رییس جمهور کلمبیا نیز این پیام را دریافت که تصمیم جمعی بر پایه رفتار عقلائی در قاره را دیگر نمیتوان نادیده گرفت و اجلاس حداقل به این نتیجه رسیده است که از مرحله واگرایی گذر کند و نوعی پلورالیسم سیاسی را بپذیرد تا مبنای همکاری مشترک باشد.
اما اینکه تا چه حد رهبران اجلاس اوناسور بتوانند فراتر از سخن به توافقات عمل نمایند بستگی به رفتاری دارد که در قبال اهرمهای فشار خود از جمله رفتار با فارک یا مناقشات مرزی خواهند داشت. بنابراین گرچه در کوتاه مدت نمیتوان دستاوردهای اتحادیه اروپا را از این قاره با توجه به ساختارهای متفاوت در نوع دمکراسی و راههای توسعه سیاسی و اقتصادی انتظار داشت، اما بذر تفکر همگرایی گرچه به شکل نطری، هم اینک مستعد رشد و بالندگی سریع در است.
نظر شما :