وزير امور خارجه برزيل در گفتگو با فارين پاليسى:
غرب با ايران مغرضانه برخورد مىکند
ديپلماسى ايرانى: برزيل اندک اندک جامه يک قدرت در قرن جديد را، بر تن مىکند. فارين پاليسى در گفتگو با سلسو آموريم وزير امور خارجه برزيل از وى در مورد ديپلماسى پويايى، سوال مىکند که اين کشور در پيش گرفته و نقش ميانجى گرى که برزيل در پرونده هسته اى ايران بر عهده گرفته است:
نقش برزيل در معادلات جهانى هنوز مشخص نيست. برخى اين کشور را قدرتى ميانجى گر مىدانند و برخى نماد قدرتهاى نوظهور. تعبير شما از برزيل امروز چيست؟
به باور من برزيل نقش ميانجى و مذاکره کننده را به خوبى بازى مىکند. اما بسيار بچه گانه است اگر گمان کنيم که برزيل در معادلات جهانى تنها و تنها به دنبال امتيازگيرى است. ما هم براى مسائل داخلى و بينالمللى ايدهآل هايى در نظر داريم و در مسير تحقق اين ايدهآلها قدم خواهيم زد. ما به دنبال جهانى هستيم که در آن صداى ديگران هم شنيده شود. دنيايى که دموکراتيکتر از امروز باشد و توازن اقتصادى در آن به چشم بخورد. دنيايى که در آن دولتمردان کشورهاى متفاوت بتوانند بدون تعصب و پيش داورى در مورد مسائل مختلف با هم گفت وگو کنند. اين مسائل اصول ما در دستگاه ديپلماسى هستند. بزريل ويژگى هايى را در خود جاى داده است که از اين کشور ميانجى تمام عيار مىسازد. ما مىتوانيم در شرايطى که ديگران به دنبال راهکارهايى براى حل بحران هستند، پا در کفش آنها بگذاريم و مشکلاتشان را حل و فصل کنيم.
برزيل از جهان امروز چه مىخواهد و در ازاى مطالباتش چه مىدهد؟
ما خواهان تعامل هستيم. ما مىتوانيم ايدهها و باورهاى خود را در اختيار جهانيان قرار دهيم. برزيل هنوز هم مشکلات بسيارى دارد. نابرابرى در کشور ما همچنان بيداد مىکند. البته اين نابرابرى در زمان رياست جمهورى داسيلوا تا حد بسيارى کاهش يافت. با وجود راه طولانى که براى رفتن مانده است ما رابطه خوبى با کشورهاى امريکاى لاتين برقرار کرده ايم و البته خود را به اين منطقه هم محدود نکرديم. به عنوان مثال زمانى که من سفير کشورم در سازمان ملل بودم، سازمان به دنبال فردى براى رياست بر کميته تحريم يوگسلاوى بود. من در تعطيلات در يونان بودم که رئيس وقت سازمان ملل با من تماس گرفت و تاکيد کرد که برزيل به دليل برخوردارى از اعتماد سازمان و روسيه بهترين گزينه براى رياست بر آن کميته است.
شما براى رسيدن به کرسى ثابت در شوراى امنيت، از کشور خود ميانجى تمام عيار ساختيد. آيا برزيل به واقع توانايى اين حرکت را دارد ويا ترفندى بود براى جلب اطمينان بين المللى؟
برخوردارى از کرسى ثابت در شوراى امنيت به معناى برخوردارى از حقى براى سخن گفتن است. همان گونه که همگان به رويايى آمريکايى اعتقاد دارند ما هم به رويايى برزيلى باور داريم. ما هرگز از توان نظامى که آمريکا، روسيه يا چين از آن برخوردار هستند، بهره مند نبوده ايم. در جهان امروز تسليحات و ارتش قدرتمند چندان به کار نمىآيد. ما بايد از قدرت ديپلماتيک خود در عرصه بين المللى کمال استفاده را بکنيم. فکر نمىکنم يافتن کشورى که ده همسايه هم مرز با خود دارد و البته در 140 سال گذشته هم کوچکترين نبردى را تجربه نکرده در جهان آسان باشد.
خود را تنها قدرت نرم در سطح جهانى مىدانيد؟
قدرت نرم بايد چندين مولفه را در خود جاى داده باشد. رشد اقتصادى يکى از اين مولفه ها است. برخوردارى از توان نظامى مولفه اى ديگر. منظور من توانايى نظامى براى مقابله با کشورهاى همسايه نيست بلکه بالا بردن اين توان در حقيقت عاملى براى تامين امنيت در روزهاى مبادا و آشوب در ديگر مناطق است. برنامه اى که ما براى جهان داريم بسيار به برنامه مد نظر باراک اوباما شبيه است. در آغوش گرفتن جهانى که چند قدرتى در آن حرف نخست را مىزند. در مبحث ايدئولوژيک به گمان من، برزيل و آمريکاى امروز تحت رهبرى اوباما بسيار به هم شبيه هستند. ما براى جشن گرفتن موفقيت اوباما در انتخابات رياست جمهورى آمريکا دلايل بسيارى داشتيم. هر چند داسيلوا با جورج بوش رابطه خوبى داشت اما ديدگاه هاى اوباما در مورد اداره چند قطبى جهان و نه تک قطبى بسيار به ديدگاه ما نزديک است. باور دارم که در حال حاضر چالشهايى بر سر راه اوباما قرار دارد که وى بايد براى عبور از آنها چاره انديشى کند.
درباره اتحاد جديد خود با ترک ها بگوئيد. چگونه به اين اتحاد رسيديد؟ به نظر من براى به دست آوردن رضايت ايرانىها، همکارى تنگاتنگى به داود اغلو داشتيد.
ما و ترکيه براى بالا بردن احتمال موفقيت در اين پرونده، ديدگاه هاى همديگر را به شور و مشورت و البته نقد و بررسى گذاشتيم. ديدار در سطح رياست جمهورى هم که ميان دو کشور بسيار بعيد است، براى نيل به همين هماهنگى ها انجام گرفت.
بسيارى شما را زوج هاى نامتناسب يا متفاوت مىدانند!
مى دانيد که بر اساس اصول روانشناسى جذاب ترين ازدواجها، ازدواج افراد متفاوت و نامتناسب با هم است! در اين رابطه همه دغدغه ما متقاعد کردن ايران بود. به نظر من ترکيه در اين پرونده بسيار موفق عمل کرد. ترکيه هم کشورى مسلمان است و هم همسايه و هم مرز با اين کشور. اما چرا برزيل در اين ماجرا وارد شد؟ سال گذشته قرار بود ما عضو غيرثابت شوراى امنيت باشيم. گمان ما هم اين بود که حضور ما در شوراى امنيت چه با کرسى دائم و چه غيردائم در حقيقت بايد فرصتى باشد براى ارتقاى صلح. قرار نيست در شوراى امنيت تنها به فکر تامين منافع خود باشيم. به گمان من پرونده هسته اى ايران با هيچ راهکارى جز مصالحه و توافقنامه تبادل سوخت قابل حل شدن نيست. من اين طرح را با خاويار سولانا رئيس وقت کميته سياست خارجى اتحاديه اروپا هم به شور و مشورت گذاشتم. با البرادعى هم در اين باره صحبت کردم و به نظر من طرح تبادل سوخت مورد توافق هر دو طرف هم بود. اينجا بود که به نظر من برزيل با توجه به نقش ميانجى گرى خود مىتوانست موفق عمل کند. من با محمود احمدى نژاد هم صحبت کردم و بر مبناى اين مذاکرات بود که ما پيش رفتيم.
فکر مى کنيد در نهايت پرونده هسته اى ايران، ابزارى براى دلگيرى اوباما از برزيل شد؟
خير به گمان من هرگز چنين بحثى وجود ندارد. البته ما از عکس العمل غرب به موفقيت خود و ترکها در قبال ايران بسيار نااميد شديم. ما همان نقشى را ايفا کرديم که غرب از ما خواست اما در نهايت آن را پس زد. غربىها حتى فرصت نفس کشيدن را هم به نوزاد تازه متولد شده توافقنامه تبادل سوخت ندادند. در برزيل ضرب المثلى براى اين قبيل پيش داورى ها داريم. به عنوان نمونه فردى که کتابى را نخوانده مى گويد: من آن را نخوانده ام اما دوستش هم ندارم! غرب در قبال اين توافقنامه هم بسيار عجولانه برخورد کرد. پيش از آن که اين توافقنامه مورد بحث و تبادل نظر قرار گيرد، پس زده شد.
اشتباه ديگر هم از جانب گروه وين رخ داد. زمانى که اين گروه نامه خود را به آژانس بين المللى انرژى هسته اى نوشت، منتظر پاسخ ايران نماند. آنها صبح نامه خود را تسليم کردند و اواسط روز هم تحريمها کليد خورد. غربىها براى تصويب تحريمها عليه ايران عجله داشتند. رئيس جمهورى ايران هم در حال حاضر تاکيد دارد که در صورت عملى شدن توافقنامه با ترکيه، غنى سازى بيست درصدى را متوقف خواهد کرد.
يکى از ايرادهاى وارد بر سياست خارجى داسيلوا اين است که وى مبحث حقوق بشر را به ويژه در مواجهه با ايران چندان جدى نمى گيرد.
من اين انتقاد را قبول ندارم. من تاکيد دارم که شما نمىتوانيد با اشاره انگشت اتهام خود به سمت يک فرد واحد مانند محمود احمدى نژاد حقوق بشر را در اين کشور جارى کنيد. ما نيز به حقوق بشر مقيد هستيم اما با توسل به استانداردهاى دو گانه مخالفيم. ما هم انتقادهايى را بر ايران روا داشته ايم و هم بر کوبا. ما با سياست قلدرمابانه در جامعه جهانى بسيار مخالف هستيم. داسيلوا به عنوان نمونه در مبحث سنگسار، بدون تعارف انتقادهايى را بر تهران روا داشت. اما در اين باره ما به عنوان دوست ايران به نوعى خيرخواهانه برخورد کرديم اما حقيقت اين است که ديگران سنگسار را تبديل به ابزارى براى کوبيدن ايران کرده اند. برزيل اما نقش بى طرف و عارى از پيش داورى خود را به ايران اثبات کرده است. چند وزير امور خارجه را مىشناسيد که بتواند همزمان و در يک روز هم با محمود احمدى نژاد و هم با بيل گيتس ديدار داشته باشد؟
نظر شما :