چرا اسرائيل اين قدر بر طبل حمله به ايران مى‌کوبد

۰۶ آذر ۱۳۸۹ | ۰۰:۱۳ کد : ۹۴۴۰ اخبار اصلی
اسرائیل می‌خواهد موازنه قدرت و برتری نظامی صرفا در اختیار آن باشد و برایش هم اصلا مهم نیست که در ایران چه کسی در راس قدرت است، اصلاح طلبان یا محافظه‌کاران یا حضور آنها چه انعکاسی بر منطقه دارد.
چرا اسرائيل اين قدر بر طبل حمله به ايران مى‌کوبد

دیپلماسی ایرانی: کاملا روشن است که اسرائیل به ایالات متحده فشار می‌آورد تا حمله نظامی به ایران و تاسیسات هسته‌ای‌ای آن صورت بگیرد. اسرائیل می‌خواهد موازنه قدرت و برتری نظامی صرفا در اختیار آن باشد و برایش هم اصلا مهم نیست که در ایران چه کسی در راس قدرت است، اصلاح طلبان یا محافظه‌کاران یا حضور آنها چه انعکاسی بر منطقه دارد. آن چه برای اسرائیل مهم است نابودی دستاوردهای هسته‌ای ایران یا حداقل تعطیلی تاسیسات هسته‌ای این کشور برای مدت زمان طولانی است تا قدرت هسته‌ای تنها در دستان اسرائیل باقی بماند و فقط خودش بتواند به کمک آن کشورهای دیگر را مورد تهدید نظامی قرار دهد.

دشمنی اسرائیل علیه برنامه‌های هسته‌ای کشورهای دیگر بر کسی پوشیده نیست. همه به یاد داریم که اسرائیل علنا به نیروگاه‌های هسته‌ای عراق در دهه هشتاد حمله کرد و پس از آن نیز حملات خود را علیه سیاست‌های نظام پر اشتباه صدام حسین در منطقه ادامه داد تا آن جا که به یک جنگ تمام عیار علیه رژیم او منتهی شد و نظام بعثی سقوط کرد. کاملا روشن است که طرفداران اسرائیل در لابی یهودی که در دستگاه قدرت امریکا نفوذ دارند آن قدر فشار آوردند تا در آخر امریکا با عراق جنگید. جورج بوش پسر، رئیس جمهوری سابق امریکا در خاطراتش یاداور می‌شود که چقدر اسرائیلی‌ها از او خواستند که به تاسیسات هسته‌ای ایران و سوریه حمله کنند و خودش به پنتاگون دستور داد تا چگونگی حمله به ایران را در دستور کار خود قرار دهند ولی به دلیل اختلاف‌هایی که در هیئت حاکمه و تصمیم‌گیران اصلی ایالات متحده بر سر عواقب این حمله وجود داشت از هجوم به ایران منصرف شد. ولی با این حال بوش تاکید می‌کند که همواره گزینه نظامی را روی میز داشته اما آن را انتخاب آخر خود می‌دانسته چرا که ایالات متحده همواره – حتی تا به همین لحظه – تحریم‌ها را گزینه مناسب‌تری نسبت به حمله می‌دانسته است. اما درباره سوریه بوش می‌گوید که به هیچ عنوان به درخواست ایهود اولمرت، نخست‌وزیر اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته‌ای این کشور در منطقه دیر الزور پاسخ مثبت نداد و نیروی هوایی یا نیروهای خاص امریکا را برای انجام این کار به اسرائیل نفرستاد و اسرائیل آن حمله را به تنهایی و بدون همراهی امریکا انجام داد.

در چارچوب فشارهای مستمر اسرائیل و محاسباتی که ایالات متحده انجام می‌دهد و دائما تاکید دارد که هر گونه حمله نظامی به ایران عواقب بسیار خطرناکی در پی خواهد داشت، مشاجره‌ای که میان رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا با گابی اشکنازی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل هفته گذشته رخ داد قابل توجه است. این مسئول امریکایی در دستگاه سیاسی اوباما تاکید کرد، حمله نظامی علیه ایران نمی‌تواند راه حل طولانی مدتی به حساب آید بلکه بر عکس تهران را وادار می‌کند که عمیق‌تر و سری‌تر به برنامه‌های هسته‌ای‌اش ادامه دهد و از سویی باعث تقویت نظام و از بین رفتن اختلافات داخلی ایرانی‌ها نیز خواهد شد و بر خلاف انتظار می‌تواند اپوزسیون را نیز با آنها همراه کند. آن چه گیتس می‌گوید با توجه به مشکلاتی است که ایالات متحده در منطقه و در درون امریکا دارد که می‌تواند انجام هر گونه عملیات نظامی از این دست را به ضرر مصالح امریکا تمام کند. به خصوص در سایه عملیات نظامی در افغانستان و بحران اقتصادی که دست و پای امریکا را بیش از پیش بسته است. این اظهار نظر باب میل رئیس ستاد ارتش اسرائیل واقع نشد، به همین دلیل علنا پاسخ وزیر دفاع امریکا را داد و گفت: «تحریم‌ها هیچ اثری نداشته‌اند. حمله نظامی تنها راه حلی است که اسرائیل به آن رسیده و کاری هم به عواقب داخلی ایران یا عواقب منطقه‌ای در پی انجام این حمله ندارد.»

حقیقت این است که اسرائیل به واسطه موضوع ایران می‌خواهد به مقاصد و اهداف بسیاری برسد حال چه حمله نظامی به ایران صورت بگیرد چه نگیرد. تلاویو فقط می‌خواهد با دستاویز قرار دادن ایران ضمانت‌های امنیتی بیشتری از امریکا حتی در زمینه اطلاعات امنیتی در اختیار بگیرد، کما این که می‌خواهد بیش از پیش سلاح‌های پیشرفته امریکایی در اختیار داشته باشد تا به واسطه آنها برتری نظامی و امنیتی خود را به رخ بکشد. در همین چارچوب نیز تا کنون توانسته کمک‌های نظامی بسیاری را از امریکا بگیرد که سامانه‌های موشکی‌ پیشرفته‌ای که قرار است تا سال 2015 به طور کامل به اسرائیل تحویل داده شود نمونه کوچکی از آن است. اما این میزان هم برای اسرائیل کفایت نمی‌کند، تلاویو به چیزی بیش از آن می‌اندیشد. اسرائیل برای آن که خود را از دغدغه ایران هسته‌ای برهاند چرا که می‌ترسد کشوری هسته‌ای در کنار خود در منطقه شکل بگیرد و موازنه منطقه از دستانش خارج شود، خواهان نابودی تاسیاست هسته‌ای ایران است. این در حالی است که خود حداقل یک‌صد کلاهک هسته‌ای در اختیار دارد و به معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای نپیوسته و خود را نیز از خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای مستثنا می‌داند.

آنچه اسرائیل می‌خواهد این است که فقط خودش «شمشیر هسته‌ای» خاورمیانه باشد و هیچ کس در این زمینه با او رقابت نکند به همین دلیل هم این موضوع را بهانه قرار داده و مذاکرات صلح را نیز زیر سایه آن برده و هر روز هم شرایط تازه‌ای تعریف می‌کند. به همین دلیل دائما بر طبل حمله بر ایران می‌کوبد که یا توان نظامی و هسته‌ای ایران نابود شود یا کمک‌های نظامی و امنیتی رایگان بیشتری از امریکا دریافت کند. این خلاصه همه سفری بود که نتانیاهو در سفر اخیرش به واشنگتن انجام داد. او شرط گذاشت به شرطی حاضر است در برابر مذاکره با فلسطینیان نرمش نشان دهد که فشارها به ایران افزایش یابد و "تهدید امنیتی ایران" علیه اسرائیل مهار شود.

حال پرسشی که به وجود می‌آید این است که وقتی اسرائیل این گونه به وضوح تهدید می‌کند ایران باید چگونه با آن برخورد کند؟

بدیهی است که اسرائیل دشمنی‌اش را با ایران علنی کرده و قصد دارد تهران را وارد همان بازی‌ای کند که پیش از این عراق را وارد کرد. عراق فریب بازی اسرائیل را خورد و به نابودی کشیده شد و امنیت منطقه نیز بیش از گذشته به مخاطره افتاد. ایران باید هوشیاری بیشتری به خرج دهد و با استفاده از تعقل سیاسی قبل از هر چیز از شمار دشمن‌هایش بکاهد و اطمینان کشورهای همسایه‌اش را جلب کند تا نقشه‌های اسرائیل علیه آن همگی نقش بر آب شود. و الا انرژی هسته‌ای حق مسلم همه است ولی رسیدن به سلاح هسته‌ای خاورمیانه را به جهنمی ملتهب تبدیل می‌کند.

نویسنده: عثمان میر غنی
منبع: الشرق الاوسط


( ۲۷ )

نظر شما :