سید صادق خرازی:
طرفدار تامين منافع ملى ايران با کمترين هزينهايم
دیپلماسی ایرانی: معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه «ما طرفدار تامین منافع ملی ملت ایران با کمترین هزینه هستیم»، گفت: «نفت اگر به معنای واقعی ملی شده بود و در اختیار مردم قرار گرفته بود ما 25 سال بعد از آن گرفتار حاکمیت مستبد نمیشدیم، نفت ايران از دست استعمار خارج شد و در اختيار استبداد قرار گرفت، دولتی که تمام قدرت را از نفت میگرفت و شیر نفت را در جیب خود میدید. ضرورتى به پاسخگويى در مقابل مردم و احترام به راى مردم نمى بيند.»
سید محمد صادق خرازی در بخش پایانی نشست «نفت و اتم» که ظهر ديروز با حضور دیپلماتها و اساتید دانشگاه در سالن کنفرانس سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد، به بررسی رابطه ملی شدن صنعت نفت و انرژی هستهای پرداخت.
وی در ابتدای بحث خود با اشاره به جایگاه نمایندگان مردم و سیاستگذاران نظام سیاسی ایران، اظهار داشت: «شاید ما نسبت به برخی افراد و دولتها اختلاف دید داشته باشیم ولی به عقیده من در استراتژی و سیاست کلی که نظام برای رسیدن به توسعه همه جانبه اقتصادی و صنعتی هدفگذاری کرده، راه درستی انتخاب شده، منتهی مدیریتها و تاکتیکها قابل مناقشه و بحث هستند.ما بحث در اصول نداريم بلکه سخن و حرفمان در رابطه با فروع است»
این دیپلمات باسابقه کشورمان افزود: «در اینکه ما نانوتکنولوژی داریم و باید داشته باشیم و به صورت جدی و فزاینده به سمت انرژیهای مدرن پیش برویم و از کاروان جهانی عقب نمانیم تردیدی نداریم.»
خرازی، تکنولوژی هستهای را یک ضرورت زندگی خواند و گفت: «این تکنولوژی میتواند علاوه بر توسعه اقتصادى ايران ضريب بازدارندگی ایران را افزایش بدهد و دستیابی و استفاده از هر گونهای از تکنولوژی هستهای اعم از صلح آمیز یا انرژی هستهای که به صورت بالقوه توان آن برای آینده وجود داشته باشد، تدبیری است که باید در ایران آن را به کار گرفت.»
مدیر سایت دیپلماسی ایرانی افزود: «ایران کشوری مستقل است و هزینه استقلال خود را در هشت سال جنگ تحمیلی داده و ضرورت دارد که نسبت به تقویت بنیههای دفاعی، بازدارنده و تقویت تکنولوژیهایی که میتواند ظرفیتهای ما را افزایش دهد حساس باشیم.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات یادآور شد: «اگر امروز به سراغ آحاد جامعه برویم بر خلاف بحثهایی که در جمع روشنفکران و برخى نخبه هاى سیاسی مطرح میشود، خاستگاه اجتماعی مردم و جهت گیری عموم مردم به سمت داشتن تکنولوژی حساس هستهای است و این چیزی است که نظرسنجیهای داخلی و خارجی آن را نشان میدهد.»
خرازی که از مذاکرهکنندگان پرونده هستهای بوده، درباره جهتگیریهای هستهای دولتها اظهار داشت: «دولتها برآمده از مردم هستند اگر چه میتوان گفت اختلافات جدی و اساسی هم وجود دارد، اما بحثی که ما درباره مسائل هستهای داریم عموما از نگاه استراتژیک، یا بود و نبود این انرژی نیست، بلکه بحث جدی ما بر سر مانورها و رسیدن به اهدافی است که در سند چشم انداز دیده شده است.»
این دیپلمات باسابقه کشورمان تصریح کرد: «سئوال اینجاست که آیا تاکتیکها و مانورهایی که انتخاب شده ما را به این سمت میبرد؟
البته این بحثها در این مقطع که دستگاه سیاست خارجی درگیر مذاکرات هستهای شاید چندان به صلاح نباشد و حمایت از مذاکره کنندهها در اولویت قرار دارد.»
وی یادآور شد: «ما خودمان در زمانی که در حال مذاکره بودیم و نیاز به حمایت نخبگان سیاسی داشتیم به دلیل برخی سیاسی کاریها و نگاه حزبی به مسائل مهم ملی، بعضا طعم تلخ عدم حمایت و طعم تلخ نقد غیرمنصفانه را میچشیدیم، امروز هم در شرایط حساسی است و وظيفه ملى است که از دست اندرکاران مذاکرات حمايت شود»
خرازی با تاکید بر اینکه «رسیدن به انرژی هستهای خواست آحاد جامعه ماست»، ادامه داد: «جهتگیری کلی نظام در این زمینه جهتگیری درستی است و مروبط به دولتی هم نیست، مسئله هستهای مساله خاص نظام است و حاکمیت هم تصمیم گرفته به این انرژی دست پیدا کند و از نظر من هزینه آن را هم دولت و هم مردم باید بدهند.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات تصریح کرد: «نکته اینجاست که میشد به گونهای عمل شود که مردم ايران هزینه کمتری متقبل شوند و ما طرفدار تامین منافع ملی ملت ایران با کمترین هزینه هستیم.»
وی در ادامه بحث خود، نفت و انرژی هستهای دارای مشتبهات و مشترکات زیادی عنوان کرد و افزود: «اگر کسی به این دو موضوع نگاه تاریخی یا سیاسی داشته باشد کاملا میتواند به این مشترکات پی ببرد، برداشت من این است که در هر دو مقطع یکی در دوره جنگ سرد و یکی در دوره پس از جنگ سرد کسانی که مدعی این دو جریان ملی و جریان هویتی بودند دچار سوء برداشت و ناآگاهی از فعل و انفعلات جهانی بودند و خودشان را در برابر بازیهای بینالمللی یکی مرعوب دید و ديگرى غیرواقعیتر از واقعیتی که بود.»
این دیپلمات باسابقه کشورمان، مقایسه نفت و انرژی هستهای از نظر سیاسی، حقوقی، تکنیکی و تاریخی را نیازمند یک مقایسه تطبیقی و یک کار تحقیقاتی عنوان کرد و افزود: «در این تحقیق باید به صورت جدی عناصر و عواملی که -موجب یاس اجتماعی که در دوره نفت به وجود آمد- مورد بررسی قرار بگیرد و به این سئوالها پاسخ داده شود که آیا ماجرای ملی شدن نفت توانست حاکمیت دموکراتیک مردم را تضمین کند یا نه، آیا با ملی شدن نفت توانستند پيشرفت و توسعه کشور را به همراه داشته باشند یا اصولا نفت ملی شد یا دولتی شد؟ و فرصت طلبى دولت و نظام سياسى شاه از پديده نفت و نگاه دولتی شدن نفت حس ناسیونالیستی که در مردم وجود امد سرانجام منتج به این شد که استبداد استمرار پیدا کند»
صادق خرازی تاکید کرد: «نفت اگر به معنای واقعی ملی شده بود و در اختیار مردم قرار گرفته بود ما 25 سال بعد از آن گرفتار حاکمیت مستبد نمیشدیم، دولتی که تمام قدرت را از نفت میگرفت و شیر نفت را در جیب خود میدید ضرورتى به پاسخگويى به مردم نمى ديد. دولتى که وابسته به مردم نباشد نهايتا راه استبداد را در پيش خواهد گرفت.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات با اشاره به توفیقات فراوان ایران از نظر سیاسی، تکنیکی و حقوقی در زمینه انرژی هستهای گفت: «زمانی اصلا حقی برای ما در این خصوص قائل نبودند، این حق در آن دورهای که ما حاکم بودیم ثابت شد ودر بیانیههای ژنو، بروکسل، پاریس و تهران مستتر شد که اتفاق بسیار مهمی بود.»
وی یادآور شد: «زمانی به ما میگفتند شما که نفت دارید برای چه به دنبال انرژی هستهای هستید؟ ما میگفتیم این حق مسلم ماست، عضو آژانس هستیم و نیازمند تکنولوژی و سوخت سالم هستیم و رهیافت انرژی جهانی به این سمت است و سوختهای فسیلی هم سوختهای آلودهای هستند و هم محدود؛ اما همانهایی که خودشان طراح ايران هسته اى بودند و این دکترین را برای ما قبل از انقلاب نوشته بودند حق ما را نمیپذیرفتند.»
این عضو پیشین هیات مذاکره کننده هستهای، افزود: «اروپاییها و آمریکایی پیش از انقلاب به دنبال ایران هستهای و برخوردار از انرژی صلحآمیز هستهای بودند چرا که در آن مقطع سود اقتصادی آنها این مسئله را ایجاد میکرد ضمن اینکه با حکومت شاه مشکلی نداشتند. اين سئوالى است که در ذهن مردم ايران است که دولت هاى امريکايى-اروپايى همواره براى منافع خود در کنار استبداد و نظام توتاليتر ايستاده بودند و حمايت مى کردند.
خرازی ادامه داد: «دستاوردهای ما از نظر تکنیکی نقشی اصلی را در هستهای شدن ایران داشته و همه، چه آنهایی که در حاکمیت و دولت هستند، یا کسانی که در اپوزیسیون هستند، یا کسانی که از دولت فاصله پیدا کردند میدانند دستاورد جمهوری اسلامی ایران و دانشمندان جوان ایرانی در این زمینه چه دستاورد عظیمی بود، این دستاورد فقط در چند سانتریفیوژ نبوده، بلکه انرژی هستهای مادر دانش بزرگی است که میتواند ابعاد مختلفی از نظر توسعه یافتگی کشور را تامین کند.»
وی سپس اظهار داشت: «تکنولوژی هستهای مربوط به توسعه صنعتی ایران، نوسازی صنعت و کشاورزی ایران، پزشکى هسته اى، درمان مردم و.... است و با توجه به موقعیت خاص جغرافیای ایران و مشکلاتی که از لحظ طبیعی و جغرافیای داریم ایجاب میکند که هستهای شویم و این ضرورت به گونهای است جهتگیری هر دولتی در ایران که بر سرکار باشد را به سمت هستهای شدن پیش میبرد.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات، مسئله حال حاضر هستهای شدن ایران را تضمین عینی دو طرفه سیاسی و حقوقی بین ایران و سایر کشورها دانست و در این مورد اظهار داشت: «ما در بعد تکنیکی و حقوقی توفیقات بسیار خوبی را داشتیم و هر کسی و هر دولتی هم که بتواند توفیق بهتری پیدا کند ما دستش را می فشاريم، فارغ از آنکه ما در قلمرو فکری آن دولت باشیم یا نباشیم.»
خرازی تاکید کرد: «هر دولتی که بتواند دستاوردی در این زمینه داشته باشد ما نه تنها به آن دستاورد احترام میگذاریم بلکه به کسانی که توانستند حقوق حقه ایران را محقق کنند و این جهت گیری را در کشور تثبیت کنند احترام میگذرایم و مورد ستایش قرار میدهیم.»
وی سپس گفت: «در حالی که در دانش هستهای در حال حرکت به سمت وجهه صلح آمیز آن هستیم، در پیرامون ما بحرانهای اساسی و جدی امنیتی وجود دارد که نیازمند تضمین عینی دول خارجی هستیم، آنها از ما میخواهند که ما انحراف پیدا نکنیم و ما از آنها میخواهیم که سیاستهای دوگانه در منظقه نداشته باشند.»
این دیپلمات با سابقه کشورمان یادآور شد: «چندی پیش آقای اوباما به هند سفر کرد و قرار است سال 2011 هم به پاکستان برود، رئیسجمهور ایالات متحده قبل از سفر به هند میگوید که من از توسعه اتمی شدن هند و پاکستان حمایت میکنم و هیچ اشارهای به کنترل نظامی تکنولوژی هند و پاکستان نمیکند و میگوید ما میتوانیم نیروگاههای هستهای زیادی را برای هند و پاکستان بسازیم، برای اینکه برخوردار از انرژی هستهای پاک بشوند که این سخنان و مواضع یک برخورد دوگانه است.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات تاکید کرد: «درست است که اعتمادسازی، تنشزدایی و سیاست همکاری ما با آنها وارد یک فضای جدید شده اما خود آنها هم در به وجود آمدن این فضا نقش داشتند و از یاد نبردیم که دوران همکاریها را تبديل به دوره تقابل کردند.»
وی ادامه داد: «اگر از نظر سیاسی و تاریخی این رفتارها ریشهیابی شوند حتی بسیاری از کسانی که ادعای نقد به فضای سیاسی خارجی دارند هم به این نکته میرسند که همواره غرب یکی از عناصر جدی رفتار خود را در قبال مردم و دولت ایران داشته و فضای سیاسی ایران را از همکاری به تقابل کشانده است.»
سید صادق خرازی خاطر نشان کرد: «مسئله هستهای مسئله حیثیتی و ملی ماست و به هویت ملی ما پیوند خورده، از کسانی که اگر بتوانند موفقیتی برای کشور کسب کنند حمایت میکنیم و معتقدیم که هر کسی که مذاکره می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد، البته مذاکراتی که مشروط به مانورهای واقعی باشد و نه وادادگی باشد، وادادگی هر کسی در هر قدرت و موقعیت و نگاه فکری غیرقابل قبول است و آن رفتاری قابل قبول است که بتواند صادقانه به منافع مردم که همان منافع ملی است را با کمترین هزینه تامین کند.»
نظر شما :