پازل منحصر به فرد عراق براى تشکيل دولت وحدت ملى
ديپلماسى ايرانى: اصلا انتظار نداشتيم مرحله انتخاب دولت از زمان برگزارى انتخابات تا کنون تا اين اندازه طول بکشد. اين درست است که روز 11 نوامبر بالاخره احزاب سياسى عراقى دور هم جمع شدند و جلسه پارلمان را برگزار کردند و در نهايت پذيرفتند که مناصب را بين هم تقسيم کنند ولى مسئله اين است که هنوز بحران ادامه دارد. گذشته از اينکه هنوز بر سر چينش کابينه و اختيارات منصب جديد شوراى عالى سياستهاى استراتژيک و راهبردى بحث و مجادله بسيار است، احزاب سياسى هنوز به هم بىاعتمادند، حرف يکديگر را سند نمىدانند، نسبت به قصد و نيت هم شک و شبهه وارد مىکنند و به رغم گذشت 8 ماه از برگزارى انتخابات همچنان مىگويند در آن تقلب شده؛سازمان ملل بايد دخالت کند يا کليد حل بحران در دست اتحاديه عرب است!
جالب است کسانى که خود را پيروز انتخابات مىدانند مىگويند در انتخابات تقلب شده است. نمىدانم به کسانى که اين گونه صحبت مىکنند چه پاسخى مىتوان داد ولى همين قدر مىتوان گفت که اولا اگر مدعى تقلب هستيد حرف از پيروزى قانونى نزنيد و اگر پذيرفتيد در دولت وحدت ملى عراق شرکت کنيد ديگر حرف از تقلب نزنيد چرا که همان کسى که مدعى هستيد تقلب کرده اند، مسئول تشکيل دولت شده و شما هم پذيرفتهايد که در دولت او مشارکت فعال داشته باشيد.
از اين که بگذريم، آن چه واضح است و در تضارب آرا در شديدترين شکل ممکن آن جارى است، وجود اين حقيقت است که عراق فعلا در دموکراسى مطلق به سر مىبرد. دموکراسىاى که نظير آن در هيچ کدام از کشورهاى خاورميانه وجود ندارد. اگرچه در عين حال بايد اعتراف کنيم که ما هنوز به تکامل نرسيدهايم و اين عدم بلوغ باعث شده تا به بسيارى از اصول اخلاقى و دموکراتيک پايبند نباشيم. پروژه سياسى عراق کاملا منحصر به فرد است. البته اين ويژگى انحصارى در تمام خاورميانه رايج است و عراق نيز از آن مستثى نيست. چرا که جوامع خاورميانه به ويژه جامعه عربى اين منطقه هنوز به بلوغ سياسى و اجتماعى لازم نرسيدهاند و اين باعث شده تا يک معادله دموکراتيک مطمئن که همه خود را به آن ملزم بدانند شکل نگيرد. يک دليل روشنى که براى اين ادعا مىتوان آورد، اين است که احزاب خود را هميشه محق مىدانند، ديگران را متهم به ضايع دانستن حق خود مىکنند و يک گام نيز حاضر به عقبنشينى حتى اگر منافع ملى کشور در خطر باشد، نيستند. از اين رو متاسفانه شاهديم که احزاب سياسى به جاى آنکه يک بازى دموکراتيک با حفظ اصول اخلاقى داشته باشند بر عکس تحت فشارهاى شديد طايفهاى و حزبى فقط تحت تاثير منويات طايفهاى، حزبى، خارجى و حتى شخصى هستند؛ هيچ تحملى را بر نمىتابند و همه چيز را يا مطلق مىبينند يا از بين رفته.
از سويى متاسفانه شاهد بوديم که جريانهاى سياسى عراقى براى به کرسى نشاندن صحبتهايشان پاى کشورهاى خارجى را به مسائل داخلى کشاندند. به جاى آن که احزاب سياسى عراقى در درون عراق به فکر تشکيل دولت باشند (که البته در نهايت پذيرفتند در درون کشور مشکلشان را حل کنند و به تلاشها و پيشنهادهاى مسعود بارزانى تمکين کنند) در کشورهاى منطقه سير مىکردند تا دولت وحدت ملى عراق تشکيل شود. به جاى آن که بغداد پايتخت عراق باشد، رياض، قاهره، آنکارا، دمشق، تهران، امان، کويت، دوحه و ابوظبى پايتختهاى عراق شده بودند. اين مسئله باعث شده بود تا به جاى لحاظ منافع ملى و مطالبات مردمى لحاظ منويات کشورهاى مختلف منطقه و فرامنطقهاى از امريکا و فرانسه گرفته تا عربستان و اردن و سوريه و ترکيه و ايران در اولويت باشد.
در چنين فضا و با چنين ادبياتى احزاب و جريانهاى سياسى عراقى مىخواهند دولت وحدت ملى تشکيل دهند. در حالى که نه کسى به کسى اعتماد دارد و نه کسى اصول اخلاقى را رعايت مىکند؛ همه يکديگر را به چشم کسى که حقشان را ضايع کرده نگاه مىکنند و در عين حال همه جريانها نيز مىخواهند منويات شخصى، طايفه و حزبى خود از يک سو، و خواستههاى کشورهاى ديگر منطقه و فرامنطقهاى را از سوى ديگر لحاظ کنند و دولت تشکيل دهند.
بله، اين قبول است که در چنين فضايى با تمام اين توصيفها عراقىها چارهاى ندارند جز اين که دولت وحدت ملى تشکيل دهند. چون راه دومى برايشان وجود ندارد و اين هم پذيرفتنى است که در نهايت چنين دولتى تشکيل خواهد شد ولى قبل از آنکه بحران تازهاى شکل بگيرد بايد همه بپذيرند که به مشارکت ملى اعتقاد دارند و مىخواهند کشتى عراق به سلامت به ساحل امن و امان برسد.
دموکراسى عراق هنوز نوپا است. هنوز نياز به ممارست و تلاشهاى بسيار دارد تا به بلوغ کامل سياسى برسد. هنگامى که عراق به عنوان اولين کشور در تاخير تشکيل حکومت رکورد گينس را شکست، يک حقيقت براى همه روشن شد. قبل از ما هلندىها بودند که در سال 1975 بيشترين تاخير را در تشکيل دولت داشتند. اگر چه از لحاظ ساختار سياسى و اجتماعى به هيچ عنوان با هلند قابل قياس نيستيم ولى اين موضوع يک حقيقت را روشن مىکند و آن اين که هلند نيز در سال 1975 مثل ما درگير تشکيل حکومت بود و رکورد تاخير در تشکيل حکومت را شکست ولى با تمرين و ممارست مرتب و مداوم دموکراسى به بلوغى رسيده است که ديگر تصور اين که در اين کشور آن اتفاق تکرار شود، خندهدار است. اين يک درس بزرگ براى ما است که ثابت مىکند اگر با وجود همه اين مشکلات همچنان دموکراسى را تمرين کنيم سرانجام روزى خواهد رسيد که ديگر چنين وقايع تلخ و ناگوارى را رقم نزنيم.
نظر شما :