درسی از افزایش قدرت نرم سوریه
دیپلماسی ایرانی: اواخر شهریور ماه خبرگزاری سانا (خبرگزاری رسمی سوریه) خبری را منتشر کرد که اندکی هوش از سر آدم میربود! در خبر ادعا شده بود تعداد توریستهایی که تنها در هفت ماه نخست سال 2010 از کشور سوریه دیدن کردهاند درمقایسه با مدت مشابه در سال گذشته بیش از 56 درصد و میزان درآمد آن به بیش از دو میلیارد دلار نسبت به سال قبل افزایش داشته است.
به استناد آمارهای ارائه شده از سوی وزارت توریسم سوریه، در حدود پنج میلیون و هفتصد هزار توریست درمدت مورد نظر به سوریه سفر کردهاند و نکته آنجاست که این تعداد دو میلیون نفر نسبت به سال 2009 افزایش را نشان میدهد.
این آمارها حاکی از آن است که از مجموع این توریستها 2.9 میلیون نفر توریست عرب و 1.35 میلیون توریست دیگر از سایر کشورهای به ویژه اروپا و درحدود 912 هزار نفر هم از مردم سوریه مقیم کشورهای دیگر بودند که درمجموع با سفر به این کشور در هفت ماه گذشته، درآمدی بالغ بر 4.7 میلیارد دلار برابر با 3.6 میلیارد یورو برای سوریه به ارمغان آوردهاند.
خبرگزاری سانا به نقل از وزیر توریسم سوریه تاکید کرده است که این میزان افزایش در تعداد توریستها در سوریه به دلیل لغو ویزا برای بسیاری از توریستها و شهروندان ترک و ایرانی، برگزاری کمپینهای توریستی متعدد طی دو سال اخیر و بالاخره تلاشهای تبلیغاتی در رسانههای گوناگون سوریه بوده است. جالب آنجاست که ظاهرا بیشترین رشد در تعداد توریستها، مربوط به ترکیه (با 170 درصد رشد)، ایران (با 117 درصد رشد)، توریستهای اروپایی در جمع (با 88 درصد رشد) و چینیهای توریست (با 81 درصد رشد) بوده است.
سوریه در 9 ماه نخست سال 2010 (تا سپتامبر) نزدیک به 314 میلیون دلار بر روی زیرساختها و تسهیلات مرتبط با صنعت توریسم خودش سرمایهگذاری نموده و آن گونه که سایت رسمی وزارت توریسم میگوید، 42 هتل و 180 رستوران جدید ساخته تا بتواند پاسخگوی شمار بیشتری از جهانگردان باشد. ظاهرا 78 پروژه نیز نیمه تمام بوده، یا مجوز ساخت آنها گرفته شده. این در حالی است که در سال 2009 سوریه 25 هتل و 129 رستوران برای پذیرایی بهینه از توریستها ساخته بود.
اینکه کشوری تلاش کند تا تصویر ساخته شده از خود را بهبود بخشد، حقیقتا ارزشمند و قابل تقدیر است. سوریه کشوری است که به دلیل تبلیغات جهتدار رسانههای غربی، در نگاه بسیاری از افکار عمومی غرب، نامش ممزوج با عقبماندگی مردم، توسعهنیافتگی کشور، یکدندگی سیاستمداران، دخالت منفی در فرایند صلح خاورمیانه، مخالف با اکثریت کشورهای عرب و برخی صفات دیگر است. با این حال اگر این آمار صحیح باشند، نشان میدهند که حتی میتوان تصویر به عناد ساخته شده از یک کشور را با برنامهریزی صحیح، مدیریت هوشمند، اندکی تساهل و تسامح و بیش از همه، مقدار زیادی زیرکی و هشیاری بهبود بخشید.
تا زمانی که بیشتر انرژی و توان ما بر سر «جنگ نرم» و «تهدید نرم» صرف میشود، نمیتوان انتظار داشت به موضوعاتی همچون «قدرت نرم» هم آنگونه که شایسته است، توجه شود. کافی است نگاهی به حجم سنگین کنفرانسها، سمینارها، کتب، نشریات، مقالات و مصاحبههایی بیندازیم که در همین چند ماه اخیر حول موضوع جنگ نرم در کشورمان برگزار و تحریر شده است. متاسفانه ایران در طول تاریخ خود، آن قدر از همسایه و کشورهای منطقه و نظام بینالملل ضربه خورده که دیگر امکان اعتماد کردن به دیگری را به سختی بدست میآورد. شاید نوع نگاه پادزهری ما ایرانیان به «جنگ نرم» و توطئه دانستن و آمریکایی شمردن و در بهترین حالت، «فانتزی» نامیدن مفهوم «قدرت نرم» ناشی از همین واقعیات است. اما به هرحال باید دانست در عصر ارتباطات، هرآنکه از داشتهها و نقاط قوت خود استفاده بهینه و هوشمندانه نکند، شاید دیگر فرصتی برای بازگشت پیدا ننماید. اینکه ما تصور کنیم صحنه روابط بینالملل به نقطهای خواهد رسید که میگذارد تمام دردها، زخمها، سوءتفاهمها و تاریخ دردناکی که ما در روابطمان با دیگران تجربه کردهایم، بهبود یابد و همه صبر خواهند کرد و بعد از بهبودی ما و نگاهمان دوباره حرکت خواهند کرد، بیش از اندازه خوشبینانه است. کشورها حتی در نرمترین وجوه سیاست، مثل جهانگردی، هنر، فرهنگ، ادبیات، جذب دانشجو و دیگر محورهایی که منبع قدرت نرم به حساب میآید، آنگاه که احساس کنند پای منافعشان در میان است، با هیچکس تعارف نخواهند داشت و حتی سختی رقابت سالم و ناسالم را با آن ماهیت نرم موضوعات ادغام میکنند تا به مطلوبشان برسند.
بحث این مقاله، انتقاد از میزان بازدید جهانگرد از کشورمان نیست. گو اینکه اخیرا از رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نقل شده که ایشان گفتهاند: «براساس آمار گمرک، ما هر سال 25 درصد رشد مسافر ورودی داریم. امسال هم به همین میزان رشد نشان میدهد بهطوری که در ششماه نخست سال، چیزی حدود یکمیلیون مسافر ورودی به کشور داشتهایم». هرچند 29 آبانماه از قول مدیر کل سابق دفتر برنامهریزی و آمار سازمان میراث فرهنگی در رسانهها عنوان شد که وی از از افزایش 12 درصدی گردشگران خروجی و کاهش 6 درصدی گردشگران ورودی به کشور در سال 88 خبر داده است! به هرحال، بحث بیش از هرچیز درخصوص لزوم داشتن تفکر راهبردی و منطبق بر واقعیات از آنچه بنا بر ظرفیتهای عظیم کشورمان میتوانیم بدان دست یابیم است. امید که روزی بیاید که ما نیز در صدر اخبارمان از راهاندازی هتلهای جدید، بهبود شرایط هتلهای موجود، نگاه مثبتتر به پدیده توریسم، اعداد و ارقام امیدوارکننده از ورود جهانگرد، ارزشمند دانستن سرمایهگذاری در بخش توریسم، استفاده بهینه از مزیتهای نسبی کشور در حوزه توریسم مذهبی، استاندارد شدن شرایط پذیرایی، رسیدگی نظاممند به موزهها و سایتهای تاریخی کشور و خیلی آرزوهای دیگر خبری بیابیم. امید تا روزی بیاید که هم مسجد شیخ لطفالله، هم مجسمههای موزه مردمشناسی سعدآباد، هم آرامگاه کوروش، هم بقعه شیخ صفی، هم تالاب انزلی، هم کویر بیانتهای لوت و هم میدان امام اصفهان برایمان یک معنا دهند، بدون ارزشگذاریهای ذهنی. و بدانیم که اثری که قالی کاشان، زعفران خراسان، سفالینههای لالهجین، پسته رفسنجان، خاویار خزر، غذاهای منطبق بر ذائقه بینالمللی ایرانی، ادبیات ایرانی، عرفان اسلامی، و خلق خوش مسلمان ایرانی بر وجهه ایران و ایرانی دارد، گاهی بسیار ماندگارتر از هزینه در راههای دیگر خواهد بود.
نظر شما :