آقای متکی چه کسی اروپا را منفعل کرد؟
دیپلماسی ایرانی: منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان امروز از نقش منفعل اروپا در تصمیم سازیهای بین المللی انتقاد کرده است و خواهان این شده است که اروپا نقش شایسته خود را در تحولات بین المللی ایفا کند.
وزیر امور خارجه کشورمان در دیدار با تعدادی از نمایندگان آلمان گفته است: «اروپا در یک دهه گذشته دوران انفعال در سیاست خارجی را پشت سر گذاشته است. نقش اروپا در هیچ تصمیم سازی جدی بین المللی را نمیبینید. نوعی دنبالهروی در سیاست خارجی اروپا طی یک دهه گذشته دیده میشود. اروپای خالق رنسانس باید کماکان نقش مستقل و شایسته خود را در تحولات بین المللی ایفا کند.»
این که اروپا میتواند نقش مستقلتر و موثرتری در جامعه بین المللی ایفا کند امر بدیهی و پذیرفتنی است. این که استقلال رفتار اروپا از آمریکا و نیز تحرک بیشتر این بلوک مهم سیاسی، اقتصادی در عرصه بین المللی میتواند به منافع ملی ایران کمک کند نیز نکتهای قابل قبول است. اما این که منوچهر متکی وزیر خارجه دولت نهم خواهان این امر باشد یک سوال در ذهن ایجاد میکند که آیا دولت در سالهای گذشته تلاش کرده است که اروپا این نقش را ایفا کند؟
شاید جدیترین تفاوت درسیاست خارجی دولتهای خاتمی و احمدی نژاد در نوع تعامل این دولتها با اروپا باشد. دولت خاتمی با دنبال کردن سیاست تنش زدایی به رفع مشکلات روابط ایران و اروپا اقدام کرد و با گسترش روابط با اروپا تلاش کرد که اروپا را به موضع گیری متفاوت از مواضع آمریکا در مورد ایران تحریک و ترغیب کند.
روابط ایران و اروپا در دوران خاتمی چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ سیاسی گسترش یافت و همین موجب شد که اروپا در مقابل بسیاری از تصمیمات خصمانه آمریکا در مورد ایران از جمله در مورد اعمال تحریم های داماتو ایستادگی کند. حتی در بحرانیترین موضوع یعنی پرونده هستهای ایران وقتی ایران با طرف قرار دادن تروئیکای اروپا (انگلیس، فرانسه و آلمان) توانست به مدیریت این پروژه بپردازد و از ورود آمریکا به این موضوع خودداری کند. آمریکا نیز مجبور شد که نقش اروپا را بپذیرد و عملا اروپا بازیگر اصلی بین المللی در تعامل با ایران و حل پرونده هستهای ایران محسوب میشد.
با این حال با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد این دولت سیاست تنش زدایی را کنار گذاشت و با در دستور کار قرار دادن نگاه به شرق، عملا اروپا را به سمت آمریکا راند. در سالهای گذشته شاهد بوده ایم که مواضع اروپا در مورد ایران روز به روز به مواضع آمریکا نزدیکتر شده است.
اروپایی که در مقابل خواست آمریکا برای تصویب قطعنامه در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی میایستاد با مواضع و تندرویهای ما به آمریکا پیوست و پرونده ایران از آژانس به شورای امنیت فرستاده شد. اروپایی که پیش از این مخالف تحریم ایران بود چرا که مهمترین شریک تجاری ایران محسوب میشد، با تصمیمات ما و با آوردن چین به بازار ایران، اروپا را در تحریم ایران همراه آمریکا کرد و قطعنامه تحریم ایران تصویب شد. اروپایی که در جنگ عراق مخالف اعمال یکجانبه گرایانه آمریکا بود، تحریمهای یکجانبه آمریکا را به راحتی پذیرفت و آن را به یک سیاست در کل اتحادیه تبدیل کرد.
این ما بودیم که با نادیده گرفتن اروپا و رفتن به دامان چین و روسیه، تروئیکای اروپا را به 1+5 تبدیل کردیم و این روزها به دنبال تبدیل کردن آن به 1+8 و 1+19 هستیم. این رفتار ما نتیجهای نداشت جز کمرنگ کردن اروپا در معادلات بین المللی.
به هر حال به نظر میرسد این ایده که اروپا مستقل از آمریکا رفتار کند و نقش موثرتری در صحنه بین المللی ایفا کند سالهاست در وزارت خارجه ایران به فراموشی سپرده شده است. ایران در سالهای گذشته بیشتر به دنبال این بوده که روسیه و چین را به رفتاری مستقل در مقابل اروپا و آمریکا وادارد. حال آیا ایران از موضع گیری مستقل چین و روسیه ناامید شده که اینک باز به فکر اروپا افتاده است؟
نظر شما :