اسرائيل در قفقاز پايگاه فرهنگى دارد
ديپلماسى ايرانى: اسرائيل به تازگى تحرکات جديدى را در کشورهاى منطقه قفقاز، به خصوص گرجستان و آذربايجان آغاز کرده است. تلآويو اخيرا تلاشهاى زيادى را در جهت نفوذ نظامى در گرجستان و آذربايجان صورت داده است. ديپلماسى ايرانى اين مسئله را در گفت و گو با دکتر بهرام امير احمديان، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل قفقاز بررسى کرده است.
زمينه فعاليتهاى اخير اسرائيل در منطقه قفقاز چيست؟
فعاليتهاى اسرائيل در منطقه قفقاز به رابطه سياسى و فرهنگى کشورهاى اين منطقه با اسرائيل برمىگردد. در منطقه قفقاز، چه در گرجستان و چه در آذربايجان از گذشتههاى خيلى دور تعدادى يهودى زندگى مىکردهاند که به يهود کوهستانى معروف هستند. پس از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى، هم آذربايجان و هم گرجستان به دليل سکونت همين تعداد يهودى رابطه نزديکى با اسرائيل پيدا کردند و به نوعى در منطقه از اسرائيل حمايت مىکردند. به همين سبب اين کشورها کم کم رابطه خود را با اسرائيل گسترش دادند.
انگيزه کشورهاى قفقاز براى گسترش روابط با اسرائيل چيست؟ آيا تمايل اين کشورها براى گسترش روابط با اسرائيل در راستاى تمايل به گسترش روابط با غرب تعريف مىشود؟
رابطه کشورهاى منطقه قفقاز با اسرائيل را مىتوان در رابطه با روابط اين کشورها با امريکا بررسى کرد. روسيه همواره به دنبال حفظ موقعيت خود در منطقه قفقاز بوده است و اين موقعيت را در خطر مىديده است. به همين جهت روسيه به دنبال اين بود که از نقاط فشارى که از قبل در آذربايجان و گرجستان وجود داشت استفاده کند.
اين مناطق فشار در آذربايجان يکى مناطق لزگهنشين در مرز اين کشور با روسيه، ديگرى طالش و قرهباغ بوده است. در گرجستان هم اين مناطق فشار آبخازيا، اوستيا و آجارستان بوده است. اينها مناطقى بودند که روسيه مىتوانسته در اين مناطق تاثير گذارد و قدرت مرکزى را تضعيف کند و آنها را در داخل اتحاديه کشورهاى مشترکالمنافع نگه دارد. اينها براى فرار از اين موقعيت به امريکا نزديک شدند و تا حدى ايران هراسى را در منطقه توسعه دادند.
لذا براى اين که جاى محکمى براى خود درست کنند و بتوانند پشتوانهاى داشته باشند، دست به گسترش روابط و همکارىهاى نظامى با ايالات متحده زدند. معمولا هم کشورهاى کوچک براى اين که بتوانند در عرصه بين الملل حضور بيشترى داشته باشند و از حاکميت خود دفاع کنند، سعى مىکنند که به يک قدرت خارجى بزرگتر وابسته شوند.
در دوره شوروى، امريکا نقش عمدهاى در اين راستا بازى مىکرد. حالا با فروپاشى اتحاد جماهير شوروى بعضى کشورها مثل ارمنستان به سمت روسيه گرايش پيدا کردند و بعضى کشورها مثل آذربايجان و گرجستان به سمت امريکا نزديک شدند و چون اقتصاد اين کشورها در هم تنيده شده بود بنابراين در اين ساختارها وارد شدند.
اسرائيل در اين جا از اين موقعيت استفاده مىکند و با توجه به تخصص و تجاربى که در مسائل نظامى و اقتصادى دارد سعى مىکند در اين کشورها نفوذ کند. همانگونه که درباره ترکيه چنين کرده است. ترکيه با وجود اين که روابط ويژهاى با مسلمانان دارد اما در عين حال با اسرائيل هم روابط استراتژيک دارد و اسرائيل براى نگهدارى از تجهيزات نظامى امريکايى و تعميرات اين تجهيزات به ترکيه کمک مىکند.
به نظر مىرسد که همکارىهاى اسرائيل با گرجستان به فشارى که روسيه به گرجستان مىآورد مربوط است. گرجستان براى مبارزه با تهديدات روسيه به سمت امريکا و اسرائيل روى آورده است و شايد باکى هم نداشته باشد که به طور علنى اعلام کند که اين نزديکى به دليل فشارهاى روسيه و ايران است.
ايران چقدر مىتواند به اين کشورها براى کاهش سطح روابط با اسرائيل فشار آورد؟
در سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران جهتگيرى اين بوده است که روابط با گرجستان افزايش پيدا کند. اما اين مسئله در ارتباط با معادله روسيه به نحو ديگرى رقم مىخورد. به اين جهت که ايران مىتوانست به گرجستان گاز صادر کند ولى در اين معادله روسيه قرار داشت.
در هم تنيدگى اقتصادى گرجستان و آذربايجان بسيار کم است. سطح روابط تجارى ايران با آذربايجان حدود 600 ميليون دلار است. اين رقمى در مقايسه با کل مبادلات تجارى آذربايجان که حدود سالانه 30 ميليارد دلار است، ناچيز است و بنابراين ايران نمىتواند در اين راستا به آذربايجان فشار آورد.
رابطه تجارى ايران با گرجستان هم به همين صورت است. مبادلات تجارى ايران و گرجستان به 100 ميليون دلار هم نمىرسد. بنابر اين وقتى اقتصاد گرجستان به اقتصاد آذربايجان وابسته است و اقتصاد آذربايجان به نوبه خود به اقتصاد کشورهاى غربى و امريکا وابسته است، طبيعى است که در اين معادله، غرب دست بالا را دارد و ايران خيلى توانايى تاثيرگذارى ندارد و نمىتواند از اين کشورها بخواهد که روابطشان را با اسرائيل کم کنند.
نخست وزير اسرائيل وقتى به آذربايجان سفر کرد، از طرف ايران به او هشدار داده شد که نبايد اين ديدار صورت بگيرد اما ديديم که مقامات آذربايجان به اين هشدار اهميتى ندادند و حتى به ايران هشدار دادند که اين گونه اقدامات دخالت در امور داخلى آذربايجان است. از اين منظر به نظر مىرسد که ايران نمىتواند مانع روابط اسرائيل و کشورهاى قفقاز شود.
اين اقدامات تهديد امنيت ايران را به همراه ندارد؟
اگر ما ادعا مىکنيم که قدرت منطقهاى هستيم، نبايد هراسى از اسرائيل داشته باشيم. به نظر من آن کسانى که فکر مىکنند اينگونه اقدامات امنيت ما را به خطر مىاندازد، به اسرائيل خيلى بها مىدهند. وقتى ما اعلام مىکنيم قدرت هستيم نبايد از اين چيزها هراس داشته باشيم و نبايد اهميت دهيم که يک کشور تا چه حد مىخواهد با ديگر کشورها رابطه داشته باشد و رابطه خود را به اين مسائل مشروط کنيم.
ايران بايد حضور خود را فعالتر کند. هرگاه ما بتوانيم از نظر اقتصادى و فنى حضور بيشترى در اين مناطق داشته باشيم و کالاها و خدمات مهندسى با کيفيت و با قدرت رقابت به اين کشورها صادر کنيم، مىتوانيم نفوذ خود را در اين کشورها افزايش دهيم. بنابر اين لازم است ما تلاش بيشترى در اين زمينه داشته باشيم و اين که بگوييم رقبا نمىگذارند ما فعاليت کنيم، در عرصه بين الملل حرف درستى نيست.
نظر شما :