الشرق الاوسط: آقاى علاوى کرسى نخست‌وزيرى تعامل مى‌خواهد نه تقابل

۲۶ مهر ۱۳۸۹ | ۲۱:۳۹ کد : ۹۰۲۹ اقتصاد و انرژی
اظهارات تند اياد علاوى، عليه ايران و امريکا صداى طرفداران عربستانى‌اش را هم در آورد. روزنامه الشرق الاوسط در يادداشتى به انتقاداز اياد علاوى بر سر مواضع اخيرش در برابر ايران و امريکا برخواسته است.
الشرق الاوسط: آقاى علاوى کرسى نخست‌وزيرى تعامل مى‌خواهد نه تقابل

ديپلماسى ايرانى: اظهارات تند اياد علاوى، عليه ايران و امريکا صداى طرفداران عربستانى‌اش را هم در آورد. روزنامه الشرق الاوسط که اين روزها بلندگوى عربستان سعودى محسوب مى‌شود، در يادداشتى به قلم عبدالرحمن راشد، سردبير اين روزنامه به انتقاداز اياد علاوى بر سر مواضع اخيرش در برابر ايران و امريکا برخواسته است.

راشد يادداشت خود را اين گونه آغاز مى‌کند: در برابر عراقى‌ها صفى از رهبران سياسى ايستاده که حقيقت اين است که همه آنها يک حرف، يک وعده و يک عقبه تاريخى دارند و انصافا هر کدام از آنها هم به طور يکسان استحقاق نشستن بر کرسى رياست دولت را دارد. اگرچه هر کدامشان مزايا و معايبى هم دارند.

وى در ادامه به تشريح نقاط ضعف و قوت نامزدهاى نخست‌وزيرى عراق مى‌پردازد و مى‌نويسد: نورى مالکى که مردم عراق چهار سال دوران نخست‌وزيرى او را آزمودند هيچ کس نمى‌تواند نسبت به توانايى‌هايش در اداره کشور در چهار سال گذشته که واقعا سال‌هاى سخت و طاقت‌فرسايى بودند و او بدون خم به ابرو آوردن از پس آن سال‌ها بر آمد، شک کند. ايرادى که به او مى‌گيرند اين است که گفته مى‌شود خودرايى دارد و قدرت را در ميان خود و هم‌حزبى‌هايش محدود کرده است. همچنين ابراهيم جعفرى را شاهديم که انتقاد نسبت به او و دورانى که چهار سال نخست‌وزير بود بسيار است و البته بسيارى از اين انتقادها هم بيش از اين که حقيقت باشد، صرفا براى تخريب چهره او است اما نقدى که به او مى‌گيرند اين است که در طولى که نخست‌وزير بوده يک پروژه که از او به يادگار مانده باشد، وجود ندارد.

در کنار اين دو چهره عادل عبدالمهدى ايستاده که بيش از همه، شيعيان اسلام‌گرا او را قبول دارند و معتقدند او بر ديگر نامزدها مقدم‌تر است اما ضعف بزرگ او اين است که قدرت و نفوذ لازم براى رهبرى و رياست دولت در کشورى چون عراق را ندارد در حالى که اوضاع سياسى عراق به خصوص در حال حاضر به گونه‌اى است که رهبرى چهره‌اى آهنين را مى‌طلبد.

در آخر مى‌رسيم به آقاى اياد علاوى، کسى که معتقد است بيشتر آراى پارلمان براى او است و او لياقت نخست‌وزيرى را بيش از ديگران دارد. علاوى شيعى است اما هيچ ارتباط دينى با هيچ نهاد دينى‌اى ندارد. او خود را پان عربيست مى‌داند و در عرصه محلى و منطقه‌اى کلى تبليغ براى خود کرده است و توانسته طرفدرانى براى خود جمع کند. اما آقاى علاوى هم يک اشکال بزرگ دارد. به رغم اين که تجربه طولانى در انجام فعاليت‌هاى سياسى دارد، هيچ توانايى براى تعامل با ديگران از خود نشان نداده که بزرگترين ضعف او محسوب مى‌شود. اين ضعف به اندازه‌اى در ذوق مى‌زند که هنگامى که يکى از خبرنگاران از يکى از مسئولان امريکايى نظرش را درباره اياد علاوى پرسيد، پاسخ داد: او بهتر است به جاى تصاحب به پست نخست‌وزيرى به فکر تاسيس دفتر هواپيمايى باشد.

راشد سپس به انتقاد از علاوى مى‌پردازد و مى‌نويسد: آقاى علاوى همين ضعف را در رابطه با اظهار نظر اخيرش درباره ايران و امريکا به خوبى نشان داد. او در حالى به انتقاد از نفوذ ايران در امريکا برخواست که کسانى که صحبت‌هاى او را شنيدند احساس کردند وى از روى استيصال و ناتوانى اين اظهارات را بيان داشته است. ايشان فراموش کرده در عراق نه کشورهاى عربى و اروپايى يا حتى ترکيه بلکه بيش از همه اين ايران و امريکا هستند که بر عرصه سياسى عراق تاثير دارند. هيچ کس نمى‌تواند در عراق نخست‌وزير شود مگر اين که حمايت يکى از اين دو قدرت مهم يا هر دوى آنها را با هم پشت سر خود داشته باشد. ايشان درست مى‌گويد که انتخاب نخست‌وزير شان و کارى داخلى است ولى نبايد فراموش کند در هر حال نظر مساعد ايران و امريکا نيز در اين تصميم لازم است. هر کسى بخواهد با اين دو کشور مبارزه کند در حقيقت کارى جز خودکشى و عمليات انتحارى انجام نداده است. عمليات انتحارى او زمانى قطعى است که هم‌زمان بخواهد با هر دوى اين قدرت‌ها بجنگد.

وى سپس موضع علاوى در برابر مالکى را به چالش مى‌کشد و مى‌نويسد: علاوى در حالى منتظر است که مالکى به سويش دست دراز کند که رقيب او مالکى به طور جدى موضع سياسى خود را دنبال مى‌کند، به فکر تعامل با همه است و مى‌داند در وضعيت سياسى کنونى عراق صرفا لبخند بر صورت داشتن کافى نيست. در حالى که علاوى دست روى دست گذاشته و متکبرانه منتظر است ديگران به سراغ او بروند. مالکى توانسته به طور هم‌زمان هم با امريکا و هم با ايران تعامل داشته باشد و آنها را راضى کند که از نخست وزيرى مجدد او حمايت کنند در حالى که علاوى به جاى تعامل و لابى با ايران و امريکا براى آنها شاخ و شانه مى‌کشد و انتظار هم دارد از او حمايت کنند. او فکر مى‌کند همين که حمايت کشورهاى عرب را دارد کافى است و بايد روى صندلى لم دهد تا نخست وزير شود در حالى که تجربه 7 ماه گذشته نشان داده است که او کاملا راه خطا مى‌رود. آقاى علاوى اگر مى‌خواهى نخست‌وزير شوى بايد تعامل داشته باشى نه تقابل.


نظر شما :