اين سه نفر کيستند؟
ديپلماسى ايرانى: به رغم اين که رفته رفته اوضاع به سمتى پيش مىرود که نخستوزيرى مالکى تثبيت شود، ولى با اين حال همچنان سه نفر نامزدهاى مطرح براى نخستوزيرى عراق هستند، نورى مالکى، عادل عبدالمهدى و اياد علاوي. اين سه نفر که دو تاى آخرى از دوستان کودکى هم هستند، سوابق طولانىاى در عرصه سياسى عراق دارند. از لحاظ سابقه و فعاليتهاى سياسى هيچ کدام از اين سه چهره را نمىتوان بر ديگرى برترى داد.
اياد علاى
متولد 1945 از مادرى لبنانى و پدرى عراقى که هر دو شيعه بودند. نسب وى به فيلىهاى عراق که از اقوام نزديک به ترکمنها محسوب مىشوند، مىرسد. پدرش در کابينههاى قديم عراق صاحب منصب بود. از آن جا که حکومتهاى قبل از حکومت صدام به خصوص در دوران پادشاهى عراق را اشراف زادگان عراقى تشکيل مىدادند، او را نيز مىتوان اشرافزاده دانست. پدرش همچنين از بازرگانان و زمينداران به نام عراق بود. از اين رو علاوه بر شهرت سياسى ثروتمند نيز محسوب مىشد.
دوران کودکىاش با عادل عبدالمهدى که اکنون معاون رئيس جمهورى عراق است و احمد چلبى رئيس فعلى ستاد پاکسازى حزب است، گره خورده بود. هر سه اين افراد در مصاحبههايشان از شنا در استخر خانه پدرىشان در بغداد در گرماى داغ تابستان خاطرهها تعريف مىکنند. هر سه آنها تا قبل از پايان تحصيلات مدرسهاىشان از دوستان نزديک و يار غار هم بودند. اما پس از اخذ مدرک ديپلم هر کدام به سويى رفت. عبدالمهدى به فرانسه رفت تا در دانشگاه سوربون اقتصاد بخواند، احمد چلبى به امريکا رفت تا در دانشگاه يوسىالاى رياضيات بخواند و به محض رسيدن به امريکا با سازمان امنيت اين کشور ارتباط برقرار کرد و اياد علاوى نيز به بريتانيا آمد و در آن جا پزشکى خواند و همزمان با دستگاه امنيتى بريتانيا و سىآىاى در امريکا ارتباط برقرار کرد.
اياد علاوى ديرتر از دو دوست ديگرش به بريتانيا آمد. او به رغم سابقه شيعى و مذهبىاش، سکولار شد و خود را از قيد و بندهاى دينى و مذهبى رها ساخت. در زمان شکلگيرى حزب بعث توسط ميشل افلق، موسس اين حزب به همکارى با آن بر آمد و تا پايان دهه هفتاد ميلادى عضو اين حزب باقى ماند. او از فعالان حزب بعث بود و در ردههاى حزبى نيز به درجاتى رسيد. با آغاز به کار صدام حسين در راس حزب بعث، با او دچار اختلاف شديد شد و در سالهاى پايانى دهه هفتاد در اعتراض به سياستهاى خشن صدام حسين عراق را ترک و به لندن آمد. در لندن ضمن تکميل تحصيلاتش فعاليت عليه صدام حسين را آغاز کرد. جنبش وفاق ملى را تشکيل داد که هدف از تاسيس آن مبارزه با رژيم بعثى صدام حسين بود. صدام حسين او و خانوادهاش را خوب مىشناخت و چون مبنايش حذف تمام رقبا چه در داخل و چه در خارج از عراق بود، مخالفت علاوى را با خود دوام نياورد از اين رو دستور به ترور وى در خارج داد. به خصوص اين که اياد علاوى ديگر رسما شخص صدام حسين و سياستهايش را هدف قرار داده بود و براى سرنگونى وى تلاش مىکرد.
علاوى در لندن به هنگام خروج از محل کارش مورد حمله مزدوران سفارت عراق در بريتانيا قرار گرفت. نزديک به پنجاه ضربه چاقو خورد اما توانست از اين سوء قصد جان سالم به در ببرد. اما اين سوء قصد او را نزديک به يک سال و نيم اسير تخت بيمارستان کرد. پس از مرخصى از بيمارستان فعاليتش عليه صدام حسين سرعت بيشترى به خود گرفت و توانست روابط نزديکى با سازمان امنيت امريکا براى سرنگونى صدام حسين برقرار کند.
در سال 2003 پس از سرنگونى رژيم بعث به همراه ديگر نيروهاى اپوزسيون به عراق آمد و به عنوان يکى از اعضاى 25 گانه شوراى حکومت انتقالى عراق انتخاب شد. در 28 ژوئن همين سال به سمت نخستوزيرى انتخاب شد و به عنوان نخستين رئيس دولت عراق پس از صدام حسين برگزيده شد. دوران نخست وزيرى او شش ماه بيشتر نبود و پس از آن قدرت را به ابراهيم جعفرى و ائتلاف يکپارچه عراق تحويل داد. وى در انتخابات 7 مارس 2010 رئيس فهرست العراقيه شد و توانست با 91 کرسى در راس برندگان انتخابات عراق گيرد.
عادل عبدالمهدى
در سال 1942 از پدرى عراقى و مادرى لبنانى که هر دوى آنها شيعه بودند در منطقه البتاوين در بغداد به دنيا آمد. پدرش از ثروتمندان و زمينداران فئودال عراق بود که در دوران پادشاهى ملک فيصل اول وزير بود و همزمان نماينده مجلس عيان عراق از شهر ناصريه بود.
عبدالمهدى نمونه بارز يک چهره تغيير يافته در عراق است. مردى که چهار مسلک و منش ملىگرايى و ناصريسم، کمونيسم، بعثى و اسلامگرايى را به خوبى تجربه کرده و هر چهار منش را داشته است. خودش در دفاع از اين تغييرات مىگويد من يک سياسى واقعى با حفط مبانى فکرىام هستم.
عبدالمهدى تحصيلات دبيرستانى خود را در دانشکده بغداد در اعظميه گذراند. در سال 1968 به فرانسه رفت و تحصيلات دانشگاهى خود را در رشته اقتصاد تکميل کرد. در سال 1972 به سوريه آمد و پس از مدت کوتاهى راهى لبنان شد و تا زمان اشغال لبنان توسط اسرائيل در اين کشور ماند. پس از اشغال لبنان به فرانسه بازگشت و تا سال 2003 در آن جا ماند.
عبدالمهدى در دوران مدرسهاش تحت تاثير فضاى ناصريسم عراق، متمايل به پانعربيستها شد و در دوره کوتاهى يکى از پانعربيستهاى افراطى شد. با غلبه انديشههاى چپ بر فضاى ملىگراى حاکم آن موقع عراق متمايل به حزب کمونيست شد و به رغم اين که خود پسر يکى از اعيان و ثروتمندان عراق بود يکى از کمونيستهاى افراطى شد. در سوريه با ظهور حزب بعث به اين حزب متمايل شد و پس از مدتى از بعثىهاى تندرو شد. در دهه هشتاد از اين حزب بريد و هنگامى که به فرانسه بازگشت با سيد محمد باقر حکيم آشنا شد و به مرور به وى تمايل پيدا کرد. پس از اين آشنايى اسلامگرا شد و از آن موقع تا کنون به عنوان يک اسلامگراى مطرح و عضو مجلس اعلاى اسلامى عراق شناخته مىشود. بر خلاف آن چه شايع است عبدالمهدى هيچ گاه در ايران نبود. وى در شکلگيرى و نزج مجلس اعلاى اسلامى عراق مشارکت فعال داشت و نماينده اين تشکل در فرانسه شد. در فرانسه از جايگاه محترمى نزد روشنفکران و سياستمداران فرانسوى برخوردار شد و توانست ارتباط گسترده خوبى با مقامات فرانسوى و اروپايى برقرار کند. در حکومت انتقالى نماينده سيد عبدالعزيز حکيم و مجلس اعلا بود و در دولت اياد علاوى وزير دارايى شد. وى در بخشش بدهىهاى خارجى عراق تاثير به سزايى داشت و توانست شمار بسيارى از موسسات و دولتها را راضى کند که بدهىهاى عراق را ببخشند. وى در حال حاضر نيز يکى از رهبران اصلى مجلس اعلاى اسلامى عراق محسوب مىشود و نامزد اين جريان براى نخستوزيرى عراق است.
نورى مالکى
در سال 1950 در طويريج در کربلا به دنيا آمد. وى از اعضاى خاندان بنى مالک است و از نوادگان محمد حسن ابوالمحاسن از شخصيتهاى بارز انقلاب 1920 عراق است. پدربزرگ او همچنين از شعراى به نام عراق بود و پس از انقلاب 1920 يکى از اعضاى کادر رهبرى اين انقلاب بود. ابوالمحاسن در سال 1925 وزير معارف عراق شد. نورى مالکى ليسانس الاهيات از دانشکده اصولالدين بغداد و فوق ليسانس ادبيات عرب از دانشگاه صلاحالدين در اربيل است.
در سالهاى اوليه شکلگيرى حزب الدعوه اسلامى در سال 1970 به عضويت اين حزب در آمد و در آن فعال شد. در سال 1979 هنگامى که صدام حسين دستور قتل عام اعضاى حزب الدعوه را صادر کرد، حکم اعدام او نيز صادر شد. اما موفق شد از عراق بگريزد و به سوريه برود. در سال 1982 از سوريه به ايران آمد و تا سال 2002 در ايران ماند. پس از آن و در حالى که زمينههاى حمله امريکا به عراق جدى مىشد، ايران را ترک کرد و مجددا به سوريه رفت. در آن جا وارد کادر رهبرى حزب الدعوه شد. وى همچنين با مجلس اعلاى اسلامى عراق به خصوص با سيد عبدالعزيز حکيم و سيد محمد باقر حکيم روابط نزديکى داشت.
مالکى از برگزارکنندگان اصلى کنفرانسهاى اپوزسيون در خارج و شمال عراق بود. همچنين يکى از نظريهپردازان انقلابى مبارز با حزب بعث و يکى از مغزهاى متفکر فعال اپوزسيون بود.
در سال 2003 و پس از حمله نيروهاى امريکايى به عراق از اعضاى حکومت انتقالى شد و مدتى را نيز نايب رئيس مجلس موقت ملى شد. در نوشتن قانون اساسى عراق مشارکت کرد و در تاسيس فراکسيون ائتلاف يکپارچه عراق فعال بود و سخنگوى رسمى آن شد. وى همچنين مسئول گروه امنيت و دفاع از جمعيت ملى عراق نيز بود.
در مى 2006 جانشين ابراهيم جعفرى، به عنوان نخستوزير عراق شد. آن چه از مالکى جاودانه باقى مانده، صدور حکم اعدام صدام حسين در سايه فشارهاى شديد داخلى و خارجى و اجراى حکم اعدام با نظارت شخصىاش بود.
مالکى پدر سه دختر و يک پسر است و احتمالا براى بار دوم نخست وزير جديد عراق خواهد شد.
نظر شما :