رابطه تهران و امان متاثر از روابط کلى ايران با جهان عرب است
حسن بن طلال در فوریه 1999 بنا بود جانشین برادرش ملک حسین شود اما اختلافات خانوادگی در دوران پایان حیات ملک حسین باعث شد تا از تخت پادشاهی دور شود و برادرزادهاش به جای او بر تخت سلطنت بنشیند. با این حال نظارت بر دربار، کابینه دولت به خصوص سازوکارهای اقتصادی همگی تحت نظارت او انجام میشود. امیر حسن بن طلال همچنین از متفکرین و اندیشمندان اقتصادی اردن و جهان عرب به حساب میآید و در همین رابطه چندین موسسه اقتصادی و فرهنگی در سطح جهانی تاسیس کرده است.
تاسیس جمعیت علمی پادشاهی، تاسیس مرکز عالی علوم و تکنولوژی و مرکز دیپلماسی، تاسیس دانشکده علوم اسلامی و تاسیس دانشگاه آل البیت از دستاوردهای او است. حسن بن طلال همچنین نایب رئیس موسسه تحقیق و گفتوگوی بین ادیان وابسته به سازمان جهانی یونسکو نیز هست.
آنچه میخوانید گفتوگوی اختصاصی دیپلماسی ایرانی با حسن بن طلال است که در زیر میآید:
جناب امیر حضرت عالی ارتباطات گستردهای با جریانهای شیعی در جهان دارید، در حالی که دولت اردن محدودیتهای بسیاری برای آنها برقرار کرده است. این محدودیتها برای چیست؟
بله، بنده با سازمانها و مراکز دینی فعال در جهان تماسهای بسیاری دارم. مرکز خوئی فوندیشن در لندن و موسسه نور از جمله آنها است. به طور کلی ما به طایفههای گوناگون دینی احترام میگذاریم و حتی در بسیاری موارد به آنها کمک و ازشان حمایت میکنیم. اما سیاست دولت اردن بر این استوار است که یکپارچگی کشور حفظ شود و منافع اکثریت فدای منافع اقلیت نشود. اکثریت مردم اردن سنی مذهبند و شیعیان در اقلیت هستند. ما به شیعیان به چشم شهروندان مساوی با دیگر شهروندان کشور مینگریم. ما هیچ گاه فرقی میان شیعه و سنی یا مسیحی و مسلمان نگذاشتهایم. همه آنها شهروندان اردنند و فرزدان این آب و خاک محسوب میشوند اگر در اردن بگردید شیعیان مراسم خود را آزادانه برگزار میکنند و دولت با آنها به طور مساوی رفتار میکند.
اظهارات ملک عبدالله پادشاه اردن درباره هلال شیعی را چگونه ارزیابی میکنید؟
این اظهارات در دوران و در مرحلهای خاص زده شد. در وقتش نیز در انتقال صحبتهای ملک عبدالله حفظ امانت نشده بود. به هر صورت در منظقه تحولاتی ایجاد شد که نگرانی جامعه عربی را به دنبال داشت. نظام حاکم در عراق به طور کلی دگرگون شد و نظامی در آن سر کار آمد که عموما متمایل به شیعیان بود. تا قبل از آن جایگاه عراق در جهان عرب بسیار بالا بود و نفوذ بسیاری در میان کشورهای عربی داشت. مذهب غالب در نظام سابق عراق مذهب سنی بود یعنی مذهب مشترک تمام کشورهای عربی. حال به طور ناگهانی اوضاع یکی از مهمترین کشورهای عربی تغییر کرد. علاوه بر آن این کشور در مجاورت کشوری قرار دارد که نظام حاکم آن نظام شیعی است. تصور کنید دو کشوری در منطقه در مجاورت هم هستند و قبل از آن دشمن هم بودند و علیه هم جنگیده بودند قرار است از این به بعد از یک مذهب واحد تبعیت کنند و شیوهای خلاف شیوه رایج حکومتداری در دیگر کشورهای عربی را دنبال کنند.
از آن طرف سوریه و لبنانی وجود دارند که رابطه بسیار نزدیکی با ایران دارند. اگر نگاهی به نقشه بیندازیم در مییابیم که کشورهایی در منطقه شکل گرفتهاند که با سیاستها و رفتارهای دیگر کشورهای عرب تفاوت کامل دارند. البته این بدان معنی نیست که باید از این کشورها ترسید. برای همه ما این کشورها، کشورهای دوست و برادر محسوب میشوند. اظهارات پادشاه نیز بدین معنا نبود که بخواهد به کشوری یا جامعهای هشدار دهد بلکه به صدا در آوردن زنگ هوشیاریای برای تغییراتی بود که کل منطقه شاهد آن بود.
سیاستهای اردن در برابر عراق جدید چیست؟
ما واقعیت را پذیرفتیم. تغییراتی که در عراق جدید شکل گرفت را قبول کردیم. با آن هم باب همکاری گشودیم. ما در پدیده مبارزه با تروریسم ارتباطات تنگاتنگی با کشور عراق برقرار کردیم و اجازه ندادیم عراق از ناحیه ما احساس نگرانی کند. رابطه ما با رهبران عراقی نیز بسیار حسنه است. سران همه جریانهای سیاسی عراق همگی به اردن میآیند و رفتار ما با آنها دوستانه است. آقایان جلال طالبانی، مسعود بارزانی، سید عمار حکیم، نوری مالکی، ایاد علاوی و دیگر رهبران عراقی همه دوستان ما هستند و روابط ما با آنها بسیار حسنه است.
شما خانواده صدام حسین را در خاک خود پناه دادهاید. در حالی که این موضوع با منافع ملت و حکومت جدید عراق تضاد دارد.
آنها میهمانان دولت اردن هستند. اگر هم در خاک اردن به سر میبرند علیه جایی از خاک اردن فعالیت نمیکنند. ما به عنوان میزبان از آنها استقبال کردهایم.
رابطه اردن با ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در طول 32 سال گذشته روابط ایران و اردن فراز و نشیبهای بسیاری داشته است. در دورهای رابطه ما با تهران چندان خوب نبود اما در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی روابط ما با تهران تقریبا حسنه شد. ما به ایران سفیر فرستادیم و سفیر تهران را نیز میزبان شدیم. روابط ایران و اردن در چهار سال گذشته کمی دچار تغییر شده است ولی خوشبختانه سطح روابط چندان تغییری نکرده است. به طور کلی هر گاه رابطه ایران با کشورهای عربی تغییر کرده بر رابطه بر تکتک اعضای اتحادیه عرب تاثیر گذاشته است. به هر صورت اردن نیز جزء جامعه عربی است. هر گاه رابطه ایران با جامعه عربی به طور کلی تغییر کند بر رابطه با اردن نیز اثر میگذارد. ایران و اردن میتوانند روابط خود را از وضعیت کنونیاش بیشتر گسترش دهند اما متاسفانه توجه به گسترش روابط در دستور کار ایران قرار ندارد. البته یکی از دلایل آن به رویکرد مختلف دو کشور ایران و اردن به تحولات خاورمیانه و جامعه عربی باز میگردد که باعث شده دیدگاههای دو کشور با هم همسو نباشد.
ایران رویکرد به مقاومت در برابر اسرائیل را در دستور کار خود قرار داده است در حالی که اردن سازش و صلح با اسرائیل را مد نظر دارد. به نظر شما کدام رویکرد به واقعیت نزدیکتر و به نفع مردم فلسطین و عرب است؟
رویکرد ما به سازش ماحصل چندین جنگ و درگیری با اسرائیل بوده که ما را به این نتیجه رسانده که چارهای جز مذاکره نیست و باید برای حل مشکلات عربیمان با اسرائیل پای میز مذاکره بنشینیم. ما هیچ گاه با اسرائیل سازش نکردیم تا منافع ملی و عربیمان قربانی شود. رابطه ما با اسرائیل بر اساس احترام متقابل و درک این واقعیت است که برای رسیدن به هدف قرار نیست همیشه جنگید باید باب گفتوگو هم باز باشد. ملک عبدالله همواره به مسائل واقعی نگاه کرده و در مواقع لزوم حتی علیه اسرائیل موضع گرفته است. او همیشه مدافع حقوق ملت فلسطین بوده است. ما میزبان خیل عظیمی از پناهندگان فلسطینی هستیم و طی این مدت رابطه با آنها بسیار خوب بوده است. علاوه بر آن ما در همسایگی اسرائیل قرار داریم و بیش از کشورهایی که از آن دور هستند احساس خطر میکنیم. البته رویکرد ایران به این موضوع کاملا متفاوت است. ایران همانند ما از اسرائیل احساس خطر نمیکند. اسرائیل حتی اگر هم بخواهد نمیتواند ایران را مورد تهدید نظامی قرار دهد. چون دسترسی زمینی به خاک ایران برای اسرائیل محال است. با این حال رویکرد ایران به مسائل عربی نیز رویکرد خاصی است. مقاومت به هر صورت وجه دیگری از رویارویی با اسرائیل است. ما به خواسته جریانهای مقاومت لبنان و فلسطین احترام میگذاریم و امیدواریم آنها بتوانند به هدفشان که قطعا همان هدف جامعه عربی است، برسند.
رویکرد اردن به برنامه هستهای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
تا زمانی که هدف ایران از برنامه هستهای استفاده صلحآمیز باشد ما از آن حمایت میکنیم. ما مخالف ترویج تسلیحات هستهای در خاورمیانه هستیم ولی اگر هدف از رسیدن به تکنولوژی هستهای استفاده صلحآمیز باشد ما به آن احترام میگذاریم و از آن حمایت میکنیم.
در عرصه دیپلماسی و مراودات عربی خود را با سیاستهای مصر نزدیک میبینید یا با سیاستهای عربستان سعودی؟
ما با هر دو کشور مصر و عربستان سعودی رابطه نزدیک و برادرانهای داریم. طبیعی است به واسطه نزدیکیهای فرهنگی و جغرافیایی جنس دیگری از رابطه با عربستان را داشته باشیم. ولی به طور کل رابطه ما با همه کشورهای عربی رابطهای دوستانه و برادرانه است.
دولت اردن یک بار از نزدیکی رابطه ایران و امریکا ابراز نگرانی کرده بود. نظر شما در این باره چیست؟
ما هیچ گاه از بهبودی رابطه دو کشور احساس نگرانی نکردهایم. هر کشوری میتواند بر اساس مصالح خود با کشور دیگر رابطه داشته باشد. ایران و امریکا نیز در هر زمانی که خودشان صلاح میدانند میتوانند با هم رابطه برقرار کنند. اردن همیشه به فکر مصالح خود بوده است. طبیعی است ما روابطمان را به گونهای تعریف کنیم که با منافعمان ضرر نزند. ما متحد امریکا در منطقه هستیم و ورابط بسیار مستحکمی با واشنگتن داریم.
نظر شما :