داستان پوشش و آزادی زنان

۲۶ شهریور ۱۳۸۹ | ۲۰:۳۶ کد : ۸۶۷۰ باشگاه خوانندگان
یادداشت آزاده السادات طاهری در مورد ممنوعیت پوشیدن برقع در فرانسه
داستان پوشش و آزادی زنان

دیپلماسی ایرانی: گویا داستان پوشش اسلامی‌ و محدودیت‌های وارد بر آن در فرانسه را پایانی نیست. از روزی که برای نخستین بار در سال 1989 سه دانش آموز دختر مسلمان به دلیل پوشش اسلامی‌از کالجی در فرانسه اخراج شدند تا امروز که با تصویب مجلس سنای این کشور، پوشاندن کامل صورت زنان با برقع ممنوع شده، این داستان فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است؛ داستانی که فارغ از تمام ریشه‌های مذهبی، اجتماعی، تاریخی، سیاسی خود مباحث متعددی را در میان فعالان حقوق بشر، حقوق زنان و همچنین جامعه مسلمانان برانگیخته است. پیشتر نیز بحثهای مشابهی در این خصوص مطرح گشته بود؛ زمانی که در سال 2004 با تصویب قانونی در فرانسه، آشکارا استفاده از هر نوع نشانه مذهبی در مدارس دولتی ممنوع اعلام شد. آن گاه بود که موافقان و مخالفان سر بر آوردند و هر کدام به بیان نظرات خود پرداختند. نظراتی که اکنون و پس از بالا گرفتن مسائل مربوط به برقع، بار دیگر طرح می‌گردند.

علاوه بر مسلمانان که بنا به باورهای مذهبی، خود را ملزم به پوشیدن حجاب اسلامی‌می‌دانند و اعمال هرگونه محدودیت بر آن را مخالف عقاید خود می‌دانند، فعالان حقوق بشر را می‌توان عمده ترین مخالفان این قانون دانست. استناد این گروه به یکی از مهمترین حقوق و آزادی‌های بشری است که از سالها پیش در اسناد بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است: آزادی مذهب و ابراز عقاید مذهبی.

مطابق ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده 18 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و ماده 9 کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی، هرکس حق دارد که باورهای مذهبی مخصوص به خود داشته باشد و به تبع آن حق دارد که عقاید مذهبیش را به اشکال گوناگون ابراز دارد. شاید بتوان گفت آزادی مذهبی در آزادی ابراز عقاید مذهبی نمودار می‌گردد. زیرا مرغ اندیشه آدمی، آزاد و رها و مصون از تعرضات دیگری است و تنها زمانی می‌توان بر آن دست یافت که ثمره آن در قالبی پدیدار گردد. از همین روست که در اسناد یادشده نیز بلافاصله پس از حمایت از آزادی مذهب، آزادی ابراز عقاید مذهبی مورد حمایت قرار گرفته است. در این بین، یکی از اشکال ابراز عقیده مذهبی را می‌توان پوشش افراد دانست. تردیدی نیست که در بسیاری از موارد آنچه افراد برای پوشیدن بر می‌گزینند ریشه در باورهای مذهبی آنها دارد و یکی از بارزترین مثالهای آن نیز، حجاب زنان مسلمان است. از همین روست که فعالان و آگاهان حقوق بشر، مداخله حکومت فرانسه در انتخاب نوع پوشش زنان را نقض مواد یاد شده و تعهدات حقوق بشری و تعرض به آزادی ابراز عقاید مذهبی می‌دانند.

در سوی دیگر، مخالفان نیز برای مخالفت خود به همین مواد استناد می‌کنند، آنگاه که موارد محدودیت آزادی مزبور را بر می‌شمارند. الزامات و واقعیتهای جامعه بشری چنان است که بسیاری از حقوق و آزادیهای مسلم افراد ضرورتا می‌بایست تابع محدودیتهایی باشند. به همین منظور، ماده 18 میثاق، در بند سوم اشعار داشته است: «آزادی ابراز مذهب یا معتقدات را نمی‌توان تابع محدودیت‌هایی نمود مگر آنچه منحصرا به موجب قانون پیش بینی شده و برای حمایت از امنیت، سلامت یا اخلاق عمومی ‌یا حقوق و آزادی‌های دیگران ضرورت داشته باشد. »در اینجاست که مخالفان برقع، به مساله امنیت متوسل شده و ادعا می‌کنند که پوشاندن کامل چهره افراد مانع از شناسایی انها گردیده و امکان انجام اقدامات خرابکارانه و تروریستی را افزایش می‌دهد. به نظر می‌رسد که دولت فرانسه برای توسل به چنین دلایلی و استناد به مفهوم وسیعی مانند «امنیت» نیازمند ارائه ادله قوی و مستند است. یکی از بزرگترین موانع تحقق حقوق بشر همواره این بوده که مفاهیمی‌از قبیل نظم، امنیت و اخلاق عمومی‌ ابزاری در دست دولتها بوده است تا به بهانه آن به محدود کردن آزادی شهروندان خود بپردازند. به بیان دیگر دولت فرانسه برای توجیه درستی اقدان خود باید بتواند مستندات خدشه ناپذیر و بیطرفانه‌ای ارائه و اثبات کند که آزادی زنان مسلمان در فرانسه به استفاده از برقع ناگزیر به کاهش امنیت منجر می‌شود، تا حدی که چاره دیگری جز محدود کردن حقوق بخشی از شهروندان باقی نمی‌ماند.

خارج از این چارچوب، مخالفان در زمره دلایل خود به حقوق زنان نیز اشاره می‌کنند. آنان، گاه در مقام دایه دلسوزتر از مادر بر این نکته پای می‌فشارند که حجاب اسلامی ‌نقض حقوق زنان و پوشیدن برقع عامل تحقیر آنان است. بدین ترتیب، قربانی نخست این دست استدلالها –اگرچه به اسم حمایت از آزادی و حقوق زنان صورت می‌گیرد- زنان، قدرت عقل و توانایی تشخیص آنان است! گویا همگان صلاحیت تصمیم گیری در خصوص آزادی و پوشش زن را دارند جز خود او! به عبارت دیگر، این بار سنای فرانسه است که تشخیص داده پوشیدن برقع به صلاح زنان نیست و کاش در این بین کسی باشد به این پرسش پاسخ دهد که چنانچه زنی با مطالعه و آگاهی و عقیده کامل و با صلاحدید شخصی خود و در کمال آزادی تصمیم به چنین کاری بگیرد، چرا باید وی را محدود ساخت و او را از آزادی در انتخاب پوشش مطلوبش محروم کرد؟

داستان پوشش، آزادی انتخاب و محدودیتهای وارد بر آن، داستانی با ابعاد و جلوه‌های گوناگون است که غالبا یک قربانی بیشتر ندارد: آزادی زنان در تشخیص و ابراز عقاید مذهبی! 

آزاده السادات طاهری
دانشجوی دکتری حقوق عمومی ‌دانشگاه تهران

کلید واژه ها: حقوق بشر آزاده السادات طاهری


( ۳ )

نظر شما :