ایران و تهدیدهای غرب و نگرانی از آینده خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: تحرکات اخیر جمهوری اسلامی ایران در بعد سیاست خارجی و برنامه هستهایاش بازتابهای گستردهای در محافل خارجی داشته است. از تهدید ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز در صورت هر گونه تعرض نظامی خارجی، اعلام تولید داخلی موشکهای S-300 در صورت امتناع روسیه از تحویل آنها به ایران و اعلام افتتاح قریب الوقوع نیروگاه هستهای بوشهر تا تنش در مرزهای لبنان و اسرائیل همگی باعث شده است تا کشورهای منطقه با توجه به تهدیدهای در حال افزایش غرب علیه ایران نسبت به آینده منطقه بیش از پیش نگران باشند.
پایگاه خبری میدل ایست آن لاین در یادداشتی به قلم خیرالله خیرالله اتفاقات اخیر را زیر نظر گرفته و به تحلیل اوضاع منطقه پرداخته است.
خیرالله خیرالله مینویسد: به تحرکات اخیر ایران باید بسیار توجه کرد. تا کنون سابقه نداشته است که این تعداد از مسئولان ایرانی در مدت کوتاهی به لبنان و سوریه سفر داشته باشند. علی اکبر ولایتی، مشاور ویژه مقام معظم رهبری در سیاست خارجی در حالی از دمشق به تهران آمد که مذاکرات طولانیای را در بیروت انجام داد. ولی هنوز ولایتی به تهران نرسیده بود که منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران به سوریه رفت. این که چه پیامی بیش از آنچه ولایتی با خود به سوریه برد، متکی داشته، پرسشی است که به قوت خود باقی است. آیا متکی برای این به سوریه رفته است که ببیند پاسخ مقامات سوریه به نامهای که ولایتی به سوریها داده چیست یا این که او نیز پیام متفاوتی را با خود به دمشق برده است؟
خیرالله سپس این گونه تحلیل میکند که بیشک این تحرکات ایران نشان از وجود نگرانیای نزد مقامات ایرانی نسبت به مصالح کشورشان است که احتمال میدهند ممکن است در پی حوادث منطقه مورد تهدید قرار گیرد. این نگرانی دقیقا زمانی است که برخی واسطههای مورد اعتماد طرفین در حال مذاکره برای انجام دیداری میان محمود احمدینژاد با باراک اوباما هستند. همچنین احمدینژاد قصد دارد پس از پایان ماه مبارک رمضان به لبنان سفر کند و مذاکرات گستردهای را با مقامات لبنانی انجام دهد. قطعا این تحرکات و مذاکرات بدان معنا نیست که امریکا پذیرفته که قدرت و نفوذ خود در منطقه و خاورمیانه را با ایران تقسیم کند یا این که پذیرفته ایران نیز در خاورمیانه دست بالایی داشته باشد. بلکه بر عکس نشان میدهد که ایران دقیقا درک کرده که برای رودررویی با دشمن امریکاییاش نمیتواند تا مرزهای آن کشور برود بلکه باید با آن در همین جا و در همین منطقه زورآزمایی کند. یعنی این که از گرفتاری امریکا در افغانستان و عراق بهره ببرد و ایالات متحده را در همین مناطق تحت فشار قرار دهد.
با تمام این احوال دو دلیل عمده برای نگرانی ایران از اوضاع جاری در منطقه استنباط میشود. نخست به اعمال تحریمهای جدید غرب علیه ایران باز میگردد که این بار جدیتر از هر دفعه به نظر میآید. نباید به این اظهارات غرب که میگوید این تحریمها بر مردم ایران اثر نخواهد گذاشت محل دهیم. این حرفهای بیمحل اصلا جای اعتنا ندارند. از این بالاتر اروپاییها و امریکاییها پس از آن که گفتند: جای زندگی با ایران هستهای نیست، فشارهای خود را علیه ایران همه جانبه از جمله از طریق تحریم افزایش دادند. در چنین حالتی میتوان متصور بود که حتی حمله به ایران در صورت پافشاریاش بر برخورداری از سلاح هستهای وجود دارد. به خصوص این که غربیها با وجود انکار دائمی ایران، تهران را به تلاش برای دستیابی به بمب هستهای متهم میکنند. پس این که میگویند، تحریمها برای ضرر زدن به مردم نیست حرف بیمعنایی است. آنها سیاست تنگ کردن هر چه بیشتر حلقه فشار علیه ایران را در پیش گرفتهاند که حمله نظامی نیز میتواند جزء آن باشد و ایران نیز از همین نگران است.
دلیل دوم نگرانی ایران هم تا اندازه بسیاری از دلیل نخست حاصل میشود. آن هم به موضع جدید روسیه به برنامه هستهای ایران باز میگردد. چند ماهی است که روسها هم همصدا با غرب از برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی میکنند. البته روسها هم مایل نیستند زیاد با امریکاییها و اروپاییها علیه ایران هماهنگ شوند. با این حال آخرین مواضع روسیه باعث انتقادهای شدید اللحن رئیسجمهوری ایران شد که سیاستهای مسکو را زیر سئوال برد. اظهارات احمدینژاد زمانی شوکآور شد که تفاوتی میان مواضع روسیه و امریکا نگذاشت. روسها زمانی علیه ایران موضع گرفتند که ایران به خواست روسیه و غرب برای دلایل غنیسازی 20 درصدی پاسخی نداد. آنها میگفتند کشوری که بتواند غنیسازی 20 درصدی انجام دهد قطعا میتواند غنیسازی خود را تا 93 درصد هم افزایش دهد. اما ایران پاسخی به آنها نمیدهد در عین حال تاکید میکند که هدفش از غنیسازی صرفا جنبههای صلحآمیز دارد و هر گونه اتهام غرب برای دستیابی به تسلیحات هستهای را به قوت رد میکند.
خیرالله خیراالله در ادامه برنامه هستهای ایران را با تولید صنعتیاش مقایسه میکند و با تمسخر مدعی میشود: کشوری که بنزین خود را همچنان از طریق تصفیه نفتیاش تولید میکند و در صنعت تولید بنزین این قدر ضعیف است چه لزومی دارد به فکر تولید خودرو باشد. برنامه هستهای ایران نیز چنین سیاقی پیدا کرده است.
خیرالله در نهایت مینویسد: هیچ شکی نیست که ایران تلاش میکند از شر تحریمهای سختی که علیهش وارد شده، رهایی یابد. ایران میخواهد هم از شر تحریمها خلاص شود هم تولید هستهایاش را بیدغدغه داشته باشد و هم این که سیاستهای خود را از این طریق در منطقه پیش ببرد. نباید فراموش کرد ایران در منطقه وجود دارد و خیلی آسان میتواند در میان کشورهای خاورمیانه نفوذ کند. این را هم نباید فراموش کنیم که ایران تنها کشور خاورمیانه است که پیروز معرکه حمله امریکا به عراق شد. بدان معنا که در حال حاضر بیشترین نفوذ را در عراق دارد. کما این که بیشترین نفوذ را در لبنان از طریق حزب الله، فلسطین توسط حماس، یمن از طریق حوثیها، پاکستان و افغانستان دارد. ایران حتی توانسته با تندروهای سنی منطقه نیز رابطه برقرار کند.
این جایگاه ایران در منطقه است. آیا میتوان به همین راحتی و با اعمال تحریمها جلوی نفوذ در حال افزایش ایران در خاورمیانه و منطقه را گرفت. حتی اگر روسیه هم موضع خود را در برابر ایران تغییر دهد آیا واقعا ایران دست از برنامههایش بر میدارد؟ یا این که تمام اینها نشان میدهد که اوضاع دنیا به سمت جنگ با ایران پیش میرود. آنچه نگرانکننده است این است که رژیم جنگطالب و دشمنی مثل اسرائیل بیش از همه تمایل به این جنگ دارد. چرا که افکار عمومی داخلی را نتوانسته بر سر صلح و وعدههایش آرام کند و میخواهد از طریق جنگ افکار عمومی داخلی خود را راضی کند. باید بگوییم که روزهای سختی را منطقه میگذراند و این خطر فقط مختص به ایران نیست بلکه همه منطقه را از کوچک و بزرگ مورد تهدید قرار داده است.
نظر شما :