اوباما مانند مونالیزا به ایران لبخند می‌زند

۰۲ شهریور ۱۳۸۹ | ۱۸:۳۵ کد : ۸۳۹۶ اخبار اصلی
پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و حاشیه‌های آن، ایالات متحده به ...
اوباما مانند مونالیزا به ایران لبخند می‌زند

دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته بود که باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده در حضور خبرنگاران و تحلیل‌گرانی که به کاخ سفید دعوت شده بودند تا از نزدیک سخنان رئیس دولت خود در باب پرونده هسته‌ای ایران را بشنوند، آنچنان در موضع دوگانه‌ای فرو رفت که قضاوت سخنان او کار چندان آسانی نبود. لحن گاه تند و گاه آرام باراک اوباما ما را به یاد لبخند مونا لیزا انداخت و ابهامی‌ که در این لبخند نهفته است. شش دهه پیش حتی پیش از آن که باراک اوباما به دنیا بیاید، شاعری از شیکاگو در مدح ابهام لبخند مونالیزا نوشت:

آیا لبخند می‌زنی تا عاشقی را شیفته‌تر کنی مونالیزا؟

و یا این لبخند ترفندی‌ست برای پنهان کردن قلبی شکسته؟

چه رویاها که تا یک قدمی ‌تو آمدند

آنجا مسکوت ماندند و جان باختند...

اکنون پرسش اینجاست که آیا این چنین لبخند ابهام آمیزی بر لبان اوباما هم نشسته بود زمانی که از پرونده هسته‌ای ایران سخن می‌گفت؟

دیوید ایگناتیوس از واشنگتن پست سرسختانه ادعا می‌کند که باراک در این جلسه نشان داد که استراتژی تعامل و مصالحه با ایران دوباره بر روی میز قرار گرفته است. همزمان پیتر دیوید از اکونومیست اعتقاد دارد که همه آنچه که اوباما در این جلسه بر زبان راند تکرار مکررات بود. همزمان تحلیل‌گرانی از آتلانتیک ادعا می‌کنند که باراک اوباما در برابر مخاطبان داخلی بیش از اندازه موفقیت خود در همراه کردن استراتژی تعامل و تحریم را بزرگنمایی می‌کند.

برای قضاوت نحوه عملکرد باراک اوباما در این جلسه باید فاکتور نزدیکی به انتخابات میان دوره‌ای کنگره امریکا در ماه نوامبر را هم از یاد نبرد. انتخابات نزدیک است و اوباما با ترتیب دادن این جلسه در حقیقت به دنبال رساندن این پیام به گوش اسرائیل و لابی این رژیم در ایالات متحده بود که: امریکا با تعقیب گزینه تعامل با ایران به هیچ وجه به دنبال صدمه زدن به منافع اسرائیل در منطقه نیست و این گزینه تا زمانی پیش روی اوباما مفتوح است که اسرائیل از آن متضرر نشود.

قلب موضوع این است که ایالات متحده در مواجهه با ایران بر سر چند راهی قرار گرفته است. اوباما در ابتدای سخنان خود تاکید می‌کند که نخستین ماه‌های حضور در قدرت را با تعامل با ایران در هم آمیخت اما ایرانی‌ها دست دراز شده او را نگرفتند. آیا اوباما واقعا در دنیای عمل هم این کار را کرد؟ اوباما در حالی بر زبان از تعامل با ایران سخن می‌گوید که در عمل جنس تحریم‌های اعمال شده از سوی ایالات متحده به نوعی تلاش برای تغییر حکومت در این کشور هم قابل تعبیر است.

حقیقت این است که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و حاشیه‌های آن، ایالات متحده به تغییرات در حاکمیت این کشور امیدوار شده بود. البته همزمان اولویت کاخ سفید مصالحه و مذاکره با دولت محمود احمدی نژاد بود. اوباما احمدی نژاد را راس هرم تصمیم‌گیری در ایران می‌داند.

در مرحله دوم اوباما تلاش کرد استراتژی مبارزه با برنامه هسته‌ای ایران را با شعار خلع سلاح هسته‌ای جهان همراه کند و البته در مقام عمل هم بخشی از تسلیحات در اختیار خود را در قالب عنوان کاهش تسلیحات استراتژیک کم کرد. اوباما نشست بازنگری معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته‌ای را هم با موفقیتی نسبی پیش برد. با این همه جهانیان اعتقاد دارند که رویکرد دوگانه اوباما در باب تسلیحات هسته‌ای در حقیقت ان پی تی را تبدیل به کاغذپاره‌ای کرده است.

مسکو هم به راه آمد

ایالات متحده پس از تعیین ضرب الاجل زمانی یکساله برای تعامل با ایران و سخن گفتن از جهانی عاری از تسلیحات هسته‌ای به سراغ مسکو امد تا این کشور را هم از جامه قدرت هسته‌ای بی حد و حصر خارج کند. روسیه و استراتژی بازسازی رابطه با این کشور هم در حقیقت بخشی از استراتژی بلند مدت امریکا برای ایران بود. واشنگتن در دل شاد بود که روسیه نه تنها به ایران خیانت کرده است بلکه چین را هم برای همراهی با خود در شورای امنیت علیه ایران تشویق می‌کند. به تبع این کشورها کانادا و اتحادیه اروپا هم کنار ایالات متحده ایستادند. روسیه ایران را تبدیل به مهره‌ای کرده بود که در مواقع لزوم باید به دست بگیرد. امریکایی‌ها با آشنایی به ذات فرصت طلب روس‌ها باید بدانند که ایران باز هم می‌تواند تبدیل به فرصتی برای مسکو شود. فرصتی که مسکو حتی به بهای از دست دادن دوستی تازه به دست آمده با واشنگتن هم از خیر آن نخواهد گذشت. 

هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده برای به دست اوردن دل نمایندگان سنا در تصویب معاهده کاهش تسلیحات استراتژیک موسوم به استارت به هر حربه‌ای متوسل شد. این معاهده در مرحله اولیه نیاز به امضای باراک اوباما از ایالات متحده و دمیتری مدودف از روسیه داشت که هر دو این امضاها بر پای آن هستند. اکنون سنا باید این معاهده را به تصویب برساند تا لازم الاجرا شود.

روسیه به خوبی می‌داند که باراک اوباما برای تصویب این معاهده به 67 رای سنا نیاز دارد. این بدین معناست که تمامی‌ 59 رای دموکرات‌ها و نمایندگان مستقل باید در اختیار اوباما باشد و علاوه بر آن وی بتواند رضایت 6 سناتور جمهوری‌خواه را هم در سبد رای‌گیری بیندازد. البته تنها سناتور جمهوری‌خواهی که موافقتش را با این معاهده اعلام کرده است ریچارد لوگر از ایالت ایندیانا است. روس‌ها با حضور باراک اوباما در قدرت به این نتیجه رسیدند که در نزدیکی به ایران و فاصله‌گیری از غرب اشتباه کرده‌اند و در مسیر تصحیح آن قرار گرفتند. 

البته در این میانه روسیه پل‌های پشت سر خود را برای بازگشت به روزهای روابط خوب با ایران خراب نکرده است. روسیه همچنان به انتقادهای خود به تحریم‌های یکجانبه ایالات متحده و اتحادیه اروپا ادامه می‌دهد و تاکید دارد که مسکو و تهران در حوزه انرژی همچنان به همکاری ادامه خواهند داد.

بازسازی روابط بازاحیا شده مسکو - واشنگتن؟

هفته گذشته بود که رضا سجادی، سفیر ایران در روسیه در دفتر وزارت امور خارجه با معاون وزیر در خصوص افزایش همکاری‌های اقتصادی دو کشور بحث و تبادل نظر کرد. در بیانیه وزرات امور خارجه در خصوص این دیدار آمده است که دو طرف در باب منافع مشترک اقتصادی و منطقه‌ای با هم گفتگو کردند. با این دیدارها و رفت و آمدها به نظر می‌رسد که استراتژی ایالات متحده در روسیه برای همراه کردن این کشور با خود در مواجهه با ایران چندان قرص و محکم نیست. این قاعده در خصوص چینی‌ها هم مصداق دارد. هر چند شاید موضع‌گیری‌‌های سخت واشنگتن در قبال دیگر مسائل منطقه‌ای در آسیای شرقی که به ضرر پکن است بتواند این کشور را در مواجهه با ایران، اندکی به سمت واشنگتن متمایل کند. ایالات متحده تا کنون بارها چین را در ملاعام مورد انتقاد قرار داده است. چه این انتقادها در خصوص مسائل حقوق بشر و منطقه‌ای بوده باشد و چه پرونده هسته‌ای ایران.

مشاور باراک اوباما در امور تسلیحاتی نیز در سفری که ماه آینده به چین خواهد داشت بر موضع سختگیرانه واشنگتن در برابر ایران تاکید خواهد کرد.

بسیاری از کشورهای اروپایی و اسیایی ادعا می‌کنند که در شرایطی که از بازارهای ایران عقب بکشند، کمپانی‌های چینی جای آنها را خواهند گرفت. عقب نشینی چین از ایران هم برای ایرانی‌ها سنگین است. معاون وزیر نفت ایران هفته گذشته اعلام کرد که رقم سرمایه‌گذاری‌های چین در بخش انرژی ایران از 29 میلیارد دلار گذشته است و در خطوط گازی هم این عدد به 11 میلیارد رسیده است.  

در این میان چینی‌ها به خوبی دست امریکا در بازی با روس‌ها را خوانده‌اند. چینی‌ها هم می‌دانند که دوستی میان ایالات متحده به روس‌ها از همبرگر خوردن اوباما با مدودف فراتر نمی‌رود.

یک کارشناس چینی بیست و چهار ساعت پیش حق مطلب در این خصوص را به خوبی ادا کرد: روسیه در قامت متحد استراتژیک ایران که منافع اقتصادی و سیاسی بسیاری با این کشور دارد نمی‌تواند به رقص خود با انگلیسی‌ها برای درازمدت ادامه دهد. امروز روسیه گمان می‌کند که رابطه‌ای با ایالات متحده مهم تر از رابطه با ایران است از فردا اما کسی خبر ندارد.

مدودف تاکنون چند بار موضع خود در قبال پرونده هسته‌ای ایران را تغییر داده است. او به خوبی می‌داند که تهران مهره اضافی این بازی نیست که بتوان خارج از صحنه قرارش داد. ایران شاه کلید بازی اقتصادی روسیه با جهان است.

لبخند مونا لیزا وار اوباما به پرونده هسته‌ای ایران همچنان بر لبانش نشسته است. او از یک سو ایران را به واسطه برنامه هسته‌ایش مورد سرزنش قرار می‌دهد و از سوی دیگر ادعا می‌کند که تهران–واشنگتن می‌توانند در خصوص مسائلی مانند عراق و افغانستان به گفت و گو با هم بپردازند. تضاد از واژه‌های اوباما باریدن گرفته است. اکنون باید از اوباما پرسید که:

آیا این سخنان جدی ست مونالیزا؟

آسیا تایمز 


نظر شما :