به ایران پیشنهاد ملموس بدهید آقای اوباما
دیپلماسی ایرانی: روزنامه نیویورک تایمز سرمقاله خود را به پرونده هستهای ایران اختصاص داده است. پروندهای که این روزها جنجال فراوانی در محافل بینالمللی به راه انداخته و آتش آن نیز فروکش نمیکند. این روزنامه در سرمقاله روز خود سیاستهای باراک اوباما در حوزه خارجی را به استراتژیهای جورج بوش شبیه دانسته و مینویسد:
باراک اوباما و جورج بوش هر دو خود را به دو سیاست تحریم و تعامل در برابر ایران مقید کرده بودند. بوش در انتخاب میان هویج و چماق در برابر ایران، چندان به استراتژی تعامل با ایران و توسل به هویج معروف در باب دیپلماسی اعتقاد نداشت. او در طول هشت سال حضور در کاخ سفید بیشتر وقت خود را صرف استفاده از چماق کرد. در نهایت هم نتوانست به اجماع جهانی در این خصوص برسد و یا حداقل همه را با خود در تحریم ایران همراه کند. باراک اوباما در حوزه تحریم بسیار بهتر عمل کرده است.
از شورای امنیت سازمان ملل گرفته تا اتحادیه اروپا و کنگره و البته کانادا و استرالیا همگان با استراتژی چماق او همراهی کردهاند. با این همه اوباما نیز نتوانسته است هر دو کفه ترازو را همزمان حفظ کند و در نتیجه با بالا رفتن کفه تحریمها از وزن کفه تعامل و دیپلماسی کاسته شده است. شاید به همین دلیل بود که اوباما در هفته گذشته بارها بر برقرار بودن گزینه دیپلماسی در برابر ایران تاکید کرده است. اوباما در دیدار با روزنامه نگاران و سردبیران روزنامههای امریکایی و بینالمللی تصریح کرد که تغییر دادن الگوی بازی آن هم پس از گذشت سی سال از تنش در روابط تهران – واشنگتن کار سادهای نیست.
اوباما در این نشست تاکید کرد که مایل به آغاز گفتگوهای مستقیم با ایران در شرایطی است که گروه وین نیز به مذاکره با ایرانیها ادامه دهد. علاوه بر این رئیس جمهور بهانههای دیگری به غیر از پرونده هستهای هم برای مذاکره و گفتگو با ایران تراشیده و به مساله افغانستان و مبارزه با قاچاق مواد مخدر در آسیای میانه و خاورمیانه اشاره کرد. اوباما در همین نشست تاکید کرد که باید نقشه راهی در اختیار ایران قرار داد تا تهران برای پایان دادن به دغدغههای بینالمللی در حقیقت راهنمایی پیش روی داشته باشد. البته آقای اوباما به مفاد این راهنمای مکتوب اشاره نکرد.
نیویورک تایمز در ادامه مینویسد: اگر اوباما نخواست در دیدار با خبرنگاران از جزئیات این راهنمای مکتوب سخنی به میان بیاورد امیدواریم که در نامهای محرمانه به تهران این جزئیات را در اختیار طرف ایرانی قرار دهد.
ایالات متحده و اروپا باید بدانند که تا کجا برای عادی سازی رابطه با تهران حاضر به هزینهپردازی هستند و اگر تهران بر ادامه برنامه هستهای خود تاکید کند، با چه موضعی روبرو خواهد شد. در سال 2006 میلادی یکبار ایالات متحده بستهای پیشنهادی را برای تعامل با ایران در اختیار این کشور قرار داد. بستهای شامل عادیسازی رابطه در حوزه دیپلماتیک، تجارت، تکنولوژی هستهای.
در این برهه زمانی هم باید بستهای در اختیار ایران و بر روی میز مذاکره قرار داد تا تهران بتواند راهکارهای پیش روی خود را انتخاب کند. در غیراینصورت سخن گفتن از پنجرههای باز پیش روی ایران برای تعامل در دوران اوباما هم همانقدر دروغین است که در دوران جورج بوش.
اوباما تاکنون بارها از تیم دیپلماسی خود برای همراه کردن جامعه جهانی در برابر ایران در صحن شورای امنیت قدردانی کرده است. شاید در این خصوص حق با اوباما باشد. نقطه آغاز این همراهی در شورای امنیت بود و به اتحادیه اروپا، کنگره امریکا، کانادا و استرالیا سرایت کرد. همگان گمان میکنند که میتوانند با تنگتر کردن حلقه اقتصادی دور گردن برنامه هستهای ایران نفس آن را به شماره بیندازند. ایران در حوزههای انرژی و سوخت شدیدترین تحریمها را تحمل میکند.
تحریمهای اعمال شده از سوی اتحادیه اروپا بسیار نفسگیر هستند و شاید مانع از تجارت ایران در قاره سبز با واحد پولی رایج یا همان یورو شوند. امریکا در همراه کردن روسیه هم با خود موفق عمل کرده است. چین نیز در این میانه گاه با امریکا در شورای امنیت دست دوستی میدهد و گاه تحریمهای به تصویب رسیده در کنگره امریکا را دارای مشروعیت و مقبولیت بینالمللی برای کمپانیهای خود نمیداند. ایالات متحده در حال حاضر باید رضایت کره جنوبی، ژاپن، ترکیه و هندوستان را هم جلب کند.
اوباما در بخشهایی از سخنان خود ادعا کرد که تحریمها در حال تاثیرگذاری هستند. بسیاری از تحلیلگران هم اعتقاد دارند که مشکلات تکنیکی بوجود آمده نیروگاههای هستهای ایران، فرصتی یک ساله به دیپلماسی برای نفس کشیدن میدهد. ایرانیها هنوز مانع از حضور بازرسان آژانس در این کشور میشوند. هیچ تضمینی هم وجود ندارد که ایران با توقف برنامه هستهای خود در دراز مدت موافقت کند. البته شاید این بار اوباما با تنگتر کردن حلقه محاصره و همزمان اصرار بر دیپلماسی ره به جایی ببرد.
نیویورک تایمز
نظر شما :