لفاظی جنگ ایران: یک پیشگویی قابل انتظار؟
دیپلماسی ایرانی: ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل این هفته با این پیغام به واشنگتن آمد که حتی تحریمهای گسترده تصویب شده از سوی ایالات متحده و متحدانش علیه ایران محتمل نیست که تغییری در رفتار ایران ایجاد کند.
او در یک مصاحبه با واشنگتن پست گفت: «اکنون هنوز زمان تحریمهاست و اما احتمالا در یک زمان مشخصی ما باید تشخیص دهیم که تحریمها کارایی ندارند.»
این ارزیابی میتواند تکمیل کننده صحبتهای اخیر لئون پنتا رئیس سازمان سیا باشد. او دریک مصاحبه تلویزیونی گفته بود: «من فکر میکنم تحریمها تاثیراتی خواهند داشت... اما آیا تحریمها آنها را از اهدافشان در مورد توان هستهای باز خواهند داشت؟ احتمالا خیر.»
ایهود باراک در زمانی به واشنگتن سفر کرده است که اتحادیه اروپا همگام با آمریکا، در روز دوشنبه تحریمهای تجاری گستردهای را علیه ایران شامل سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران تصویب کرد و دیوید کامرون، وزیر خارجه بریتانیا، که همزمان با ایهود باراک به آمریکا سفر کرده است، روز سه شنبه از ترکیه خواست از روابط نزدیک خود با حکومت ایران استفاده کند و به تهران بگوید که برنامه هستهایش را کنار بگذارد.
این در شرایطی است که اگرچه ترکیه تعهد خود به تحریمهای سازمان ملل را پذیرفته است اما آشکارا از متعهد شدن به تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران خودداری کرده است و در عوض و روابط تجاری خود را با ایران گسترش میدهد تا به پر شدن خلائی که با خارج شدن دیگر کشورها ایجاد میشود کمک کند.
درهمین حال انتظار میرود که ایران گفتوگو با قدرتهای غربی بر سر مبادله سوخت به میانجیگری ترکیه و برزیل را تا دو ماه دیگر یعنی سپتامبر از سر بگیرد. معاملهای که پیش از تصویب تحریمهای جدید در شورای امنیت در مورد آن توافق شده بود. آن قرارداد موضوعات بنیادی را در بر نمیگرفت اما ضوابطی اعتماد ساز را شامل میشد که میتوانست به تغییر در روند روبه افزایش تقابل بر سر برنامه هستهای ایران کمک کند.
اما در واشنگتن چشمانداز تیره تحریمهای ایران با زمزمه سخن از جنگ علیه این کشور همراه شده است. جو کلاین، همکار من در تایم، میگوید که گزینه نظامی علیه ایران به «میز دولت آمریکا» بازگشته است زیرا در صورت موثر نبودن تحریمها، آمریکا آمادگی مواجه با ایران مجهز به سلاح هستهای نیست و مقامهای آمریکا هم بر این باور هستند که متحدان عربی واشنگتن از حمله نظامی به ایران حمایت میکنند.
در این میان گروهی از مقامهای آمریکایی که بسیاری از آنان طرفدار جدی حمله آمریکا به عراق بودند از اقدام نظامیعلیه ایران حمایت کردهاند. برای نمونه رائول مارک گراچ، افسر پیشین سیا، بدون آن که به پیامدهای این اقدام در خاورمیانه توجهی کند، گزینه بمباران ایران را مطرح کرده است.
مایکهایدن، رئیس پیشین سیا در دولت جورج بوش، هم در 25 جولای در یک برنامه تلویزیونی در سی ان ان شرکت کرد و در این برنامه از او پرسیده شد اگر ایران در مواجه با تحریمها همچنان بر راه خود مصمم ماند چه گزینهای وجود دارد؟ او در پاسخ گفته است که: «از نظر من، و تاکید میکنم از نظر من، من دارم فکر میکنم که استفاده از نیروی نظامیمیتواند بدترین گزینه ممکن نباشد.»
به خصوص سفر ایهود باراک به واشنگتن در این زمان با احتمال حمله نظامی به ایران مرتبط است زیرا براساس گزارشهای رسانهها که بیشترشان از قول مقامهای ارشد اسرائیلی گزارش دادهاند آمریکا برنامههای خود در مورد ایران را به طور نزدیک با اسرائیل هماهنگ میکند تا مانع از احتمال اقدام نظامی یکجانبه اسرائیل علیه ایران شود.
بسیاری از جنگ طلبان واشنگتن هم خواستار حمایت علنیتر آمریکا از حمله نظامی اسرائیل به ایران شدهاند؛ هفته گذشته یک سوم جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا با امضای قطعنامهای حمایت خود را ازحق استفاده اسرائیل از نیروی نظامی در مقابل برنامه هستهای ایران اعلام کردند.
با وجود آن که سخن گفتن از جنگ علیه ایران تشدید شده است اما عقل حکم میکند که ارتش آمریکا و حتی شخص باراک اوباما معتقدند که پیامدهای بالقوه حمله نظامی به ایران که آمریکا را به جنگ سوم در جهان مسلمانان میکشاند، وخیمتر از حد تصور است. و چشم اندازچنین حملهای برای بازداشتن ایران از دستیابی به سلاح هستهای تاریک است.
عقل سلیم میگوید که هیچ پایه قانونی برای حمله به ایران وجود ندارد زیرا امکان ندارد که شورای امنیت سازمان ملل برای اقدام نظامی علیه ایران مجوز صادر کند مگر آن که ایران به کشوری حمله کند یا به سمت این اقدام حرکت کند.
علاوه بر این بسیاری از کشورهای جامعه جهانی ازجمله کشورهایی که به قطعنامه اخیر شورای امنیت علیه ایران رای مثبت دادند به شدت مخالف حمله به ایران هستند.
ازسوی دیگر آقای اوباما هم یک اینترناسیونالیست خستگیناپذیر است و اگر برای حمله به ایران برنامهای داشت باید طی یک روند بلندمدت تلاش میکرد تا زمینه حمله به ایران را در سازمان ملل و افکار عمومی بینالملل ایجاد کند اما حداقل تا الان نشانهای از این تلاش دیده نشده است.
با این حال اوباما اصرار کرده است که «گزینه نظامی همچنان بر روی میز است.» این پافشاری با سخن دنیس راس، دستیار ویژه اوباما، سازگار است که دو سال پیش نوشت: « وقتی ما میگوییم هیچ گزینهای از روی میز حذف نشده است باید بیشتر از یک شعار باشد. این ضروری است که ایران باید باور کند اگر اصراری برای ادامه برنامه هستهای خود داشته باشد با آتش، بازی میکند.» راس معتقد است که بدون توجه به این که نیروی نظامی تا به حال در کجا استفاده شده، تنها راهی که ایران را از راهش باز میگرداند این است که متقاعد شود با اقدام نظامی آمریکا مواجه میشود، حتی اگر چنین نباشد.
البته مسئله این است که سخن گفتن از حمله نظامی هم اثرات سیاسی به بار میآورد و تصمیمگیرندگان را در انتخاب گزینههایشان در تنگنا قرار میدهد.
بنابراین اگر شما علانا اعلام کنید که برنامه هستهای ایران آن قدر تهدیدآمیز است که توجیه کننده به راه انداختن یک جنگ فاجعهآمیز باشد و سپس تحریمها در دستیابی به اهداف مشخص شده موثر واقع نشوند، در آن حال این بسیار سخت خواهد بود که شما در مقابل آن تهدید عقب نشینی کنید.
تونی کارون ( تایم 29 جولای 2010)
نظر شما :