چالش تشکیل دولت جدید درعراق
نورى المالکى و اياد علاوى در اين ديدار که سومين ديدار آنها از زمان برگزارى انتخابات پارلمانى عراق در ماه مارس سال جاری بود، بدون دستيابى به هيچگونه اتفاقى درباره تقسيمبندى قدرت در دولت آينده، به دیدارخود پايان دادند.
پس از پايان اين ديدار علاوى در تماسهايى تلفنى با «عمار حکيم» رئيس ائتلاف ملى عراق، «مسعود بارزانى» رئيس اقليم کردستان و مقتدى صدر رهبر جنبش صدر، آنها را در جريان گفتوگوهايش با نورى المالکى قرار داد.
حيدر الملا سخنگوى ائتلاف العراقيه نيز با تائيد خبر بىنتيجه بودن گفتوگوهاى علاوى و مالکى افزود: رهبران دو حزب العراقيه و ائتلاف دولت قانون در اين ديدار همچنان بر مواضع خود در مورد تصاحب پست نخستوزيرى پافشارى کردند.
نورى المالکى و اياد علاوى در دومين ديدار خود نيز نتوانسته بودند به توافقى براى پايان دادن به بحران سياسى عراق براى تشکيل دولت آينده دست يابند. آنها در آن جلسه در مورد ضرورت رسيدن به توافق براى تشکيل دولت در مهلت زمانى 14 جولاى موافقت کرده بودند که اکنون با اين جلسه بى نتيجه دستيابى به اين توافق در زمان قانونى تعيين شده علىرغم تمديد دو هفتهاى آن نيز در هالهاى از ابهام قراگرفته است.
اين در حالى است که پيش از اين منابع آگاه عراق احتمال دادند که تقسيم قوهمجريه بين ائتلاف دولت قانون و ائتلاف العراقيه به زودى عملى شود.
به گفته اين منابع، اگر اين توافق صورت بگيرد دو ائتلاف تلاش مىکنند کردها را به پذيرش پست رياست پارلمان ترغيب کنند.
بنا بر اين گزارش، ائتلاف دولت قانون خواهان سمت نخستوزير براى مالکى و سمت رياستجمهورى براى علاوى است اما ائتلاف العراقيه تلاش مىکند که سمت نخستوزيرى به علاوى و سمت رياستجمهورى به مالکى و رياست پارلمان به فواد معصوم، عضو ائتلاف کردستان عراق برسد.
این در حالی است که ائتلاف کردستان عراق در واکنش به این گزارشها اعلام کرده که ائتلاف کردستان همچنان ریاستجمهوری را حق کردها میداند و هرگز از آن چشم پوشی نخواهد کرد و جلال طالبانی همچنان تنها نامزد برای تصدی این پست است.
علاوى که شيعه سکولار است در انتخابات پارلمانى هفت مارس با اختلاف چند راى از مالکى پيشى گرفت. ائتلاف العراقيه به رهبرى اياد علاوى 91 کرسى و ائتلاف دولت قانون 89 کرسى را کسب کرده اما تاکنون هيچ يک از گروههاى سياسى عراق نتوانستند در انتخابات عمومى اخير، اکثريت 163 کرسى پارلمان را به خود اختصاص دهند.
اين دومين پارلمان عراق است که پس از حمله سال 2003 نيروى تحت فرمان آمريکا به اين کشور و سرنگونى رژيم «صدام» تشکيل مىشود.
نوری المالکی که چند دست وچند پا نیز از دیگران قرض گرفته و شدیدا پست نخست وزیری را چسبیده است چند روز پیش گفت: دخالتهای خارجی سبب عدم تشیکل دولت جدید در عراق شده است. پیش از این سخنان وی، جوبایدن معاون رئیس جمهوری آمریکا به عراق سفر کرده و با مقامات این کشور و برندگان انتخابات پارلمانی دیدار وگفتگو کرده بود.علاوی سه روز پیش ازاین عازم دمشق شده بود و علاوه بر دیدار با بشار اسد رئیس جمهوری جوان این کشور با مقتدی صدر از رهبران ائتلاف ملی مخالف شخص نوری المالکی نیز دیار وگفتگو کرده بود. درواقع مذاکره علاوی پس از مذاکراتش با بشاراسد وصدر در دمشق و با پشتگرمی به این دیدار صورت گرفت که نتیجهای در برنداشت.
به موازات اختلافات داخلی میان اعضای ائتلاف ملی با یکدیگر و سایر ائتلافها با هم (العراقیه، دولت قانون، ائتلاف کردستان) به لحاظ ماهوی و به تبع تاثیر عوامل و بازیگران خارجی منطقهای (ایران، عربستان، اردن، ترکیه، سوریه و...) و فرامنطقهای (آمریکا و کشورهای اروپائی ) و تمامیت خواهی نوری الماکی و ایاد علاوی در کسب پست نخست وزیری و همینطور تاثیر برخی عوامل افراطی از قبیل بعثیها، سنیهای تندرو وابسته به القاعده و دامن زدن به اختلاف شیعه و سنی از سوی برخی عوامل داخلی و خارجی در مجموع سبب به تاخیر افتادن تشکیل مجلس ودولت جدید دراین کشور شده است.
دلایل فوق سبب گردیده که ظرف چند ماه گذشته به رغم دیدارهای انجام شده میان رهبران کشور و احزاب و مشارکت کشورهای دیگر دولت جدید عراق متولد نگردیده و حتی ایجاد ائتلاف جدید تحت عنوان ائتلاف پیمان ملی، توسط ائتلافهای دولت قانون به رهبری المالکی و ائتلاف ملی به رهبری عمارحکیم در پارلمان این کشور( که تنها با اولین نشست خود رئیس سنی خودرا برگزید و دیگر هیچ) نتوانست ره به جائی ببرد.
اینک ملت عراق علاوه بر اینکه کماکان دارای مشکلات امنیتی و چند روز یکبار شاهد عملیات انتحاری و بمبگذاریهای افراطیون در مناطق مختلف خود است، از معضلات اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی و... هم رنج میبرد. و در این شرایط هنوز معلوم نیست که در چه زمانی رئیس پارلمان و نخست وزیر جدید و کابینه تعیین خواهند شد.
در مجموع عواملی که منجر به بروز وضعیت بلاتکلیفی در عراق شده و به صورت کلی از آنها نام برده شد. به نظر میرسد عاملی که بیشترین تاثیر را در ایجاد چنین وضعیتی در عراق دارد، هوای نفسی است که از رهگذر میل افراطی به قدرت در نوری الماکی در وهله اول و ایاد علاوی در وهله دوم وجود دارد. تا زمانی که سیاستمداران نتوانند جهاد اکبر کرده و بر نفس سیرناپذیر دنیا طلبی (مقام طلبی و پروت طلبی وافر) غلبه نمایند، نمیتوان انتظار داشت که، مردم سالاری و به تبع آن شایسته سالاری، قانونمندی و خدمتگذاری بیمنت و بدون اغراق و شعار در کشور حاکم باشد و از این مسیر ملتها به سروسامان وکشورها به توسعه همه جانبه برسند.
نوری المالکی که خود با شعار دموکراسی و ملت دوستی و در فضای نسبتا دموکراتیک به قدرت رسیده، اکنون به قاعده بازی تن نمیدهد و با زیاده خواهی و منیت نمیخواهد پست نخست وزیری را رها کند تا اگر زمینه آن فراهم شد بار دیگر براساس مولفههای دموکراسی به قدرت بازگردد. یعنی نقش رای مردم عینیت یابد. به هرحال ائتلاف او رای کمی ندارد و 2 رای از ائتلاف علاوی کمتر دارد. سایر ائتلافها و احزاب هم دارای آرائی هستند. بدیهی و طبیعی است که همه آنها باید با توجه به میزان آرائی که کسب کردهاند در روند تشکیل مجلس و دولت سهم داشته باشند.
اگر این قوه نفسانی را آقایان کنار بگذارند و به سرنوشت ملت و عراق بیندیشند مشکل حل خواهد شد. مشکل بیشتر روانشناسانه است تا سیاسی. در غیر این صورت همه آنها در راستای ذبح نمودن مردم سالاری نوین در عراق که انصافا علیرغم همه مشکلات موجود، در فرصت اندک به سطح بسیار خوبی رسید(و انتخاباتی که برگزار شد، تا حدود زیادی سالم و دموکراتیک بود، به نحوی که در مقایسه با برخی کشورهای منطقه و جهان در ردیفهای اول قرار میگیرد.)
تجربه چند ماهه نشان داده است که رهبران ائتلافها همزمان نمیتوانند رئیس مجلس، رئیس جمهور و نخست وزیر را معین کنند. پس باید منطقی و ملی بیندیشند و در جهت تقویت وحدت گام بردارند.
بهتر است ابتدا اعضای پارلمان رئیس خود را تعیین کند، سپس مجلس رئیس جمهور را و در نهایت رئیس جمهور ایاد علاوی را با توجه به اینکه رهبر ائتلاف پیروز است به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی نماید تا او از مجلس رای اعتماد اخذ کند.
بدیهی است رای اعتماد گرفتن او مشروط به معرفی اعضای کابینه دولت از میان اعضای سایر ائتلافها و احزاب خواهد بود باید عدالت را مرعی دارد تا بتواند موفق شود.اگر علاوی نتوانست رای پارلمان را بگیرد. رئیس جمهور نوری المالکی را که ائتلافش پس ار ائتلاف علاوی بیشترین رای را دارد به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کند. اگر نشد ائتلافهای بعدی را معرفی کند تا بالاخره دولت جدید تشکیل شود. البته عنصر زمان ملحوظ خواهدبود وهر کسی که معرفی میشود در محدوده زمانی مشخصی باید بتواند دولت را تشکیل دهد.
این روش مستلزم این است که علاوی و مالکی در گامهای اول و دوم برای ریاست مجلس و ریاست جمهوری نامزد نشوند و از سایر شخصیتهای مطرح و توانمند ائتلافها برای این دو پست استفاده شود.(مگر اینکه خودشان مایل به نخست وزیر شدن نباشند و طالب نامزدی برای دومقام مذکور شوند) در نهایت ازمیان این دو فردی که نتوانست نخست وزیری را احراز کند، به عنوان رهبر ائتلاف یا حزب مخالف یا منتقد در پارلمان فعالیت نماید و عملکرد دولت را زیر ذره بین گرفته و دربرابر ملت از آنها تمجید یا تنقید کند.
بدیهی است طی این مراحل عمدتا یک سرمایه معنوی میخواهد و آن مبارزه با نفس است و جهاد اکبر. که البته سخت است مخصوصا برای کسی که مزه قدرت را چشیده باشد. اما اگر به ملت خود و آینده کشور علاقمند است باید چنین کند تا درمحضر خداوند یکتا و ملت خویش روسفید باشد و در جهان آخرت از آفریدگار خود به خاطر رضایت ناس و ربش پاداش نیکو بیند و در تاریخ نام نیکی از خود برجای گذارد.
راه زیاد دوری نرویم واز مردهها هم سخن نگوئیم، همین ماهاتیر محمد در مالزی با نیمه دموکراسی که ایجاد کرده و روند دموکراتیک را استمرا بخشید به دست خود از قدرت کنار کشید در شرایطی که ملت مالزی هم راضی بود و میتوانست ریاست خود را ادامه دهد. اما او ریاست نکرد بلکه مدیریت کرد و وقتی از قدرت خداحافظی کرد کارنامه بیست یا سی ساله خود را به مردم ارئه کرد که با اعداد و ارقام و بالعینه خدماتش روشن و واضح بود. او مالزی را از عدد 1 به 100 رساند.
به هرحال رهبران امروز عراق و دیگر کشورها باید کلاه خود را قاضی کنند و از یک سو تاریخ را اگر میدانند، دقت کنند و اگر نمیدانند بخوانند، بدانند و بفهمند و از سوی دیگر به روز مرگ، جهان آخرت و اینکه پس از مرگشان چه چیزی به یادگار میگذارند بیندیشند، سپسس فکر کن که چه بگویند و چگونه تصمیم بگیرند و به چه نحوی عمل کنند. رهبران عراق نیازی نیست جای دور بروند همین صدام حسین و یاران معدوم او را ببینند و همین که در آستانه محاکمه مجدد طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر امورخارجه صدام قرار دارند کافیست. اگر عمیقتر بخواهند ببینند معاویه و یزید را به یاد آورند و عاقبت آنها را درنظر بگیرند و به مولی علی (ع) و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) در عمل و با درک عمیق و نه با شعار و عوامفریبی تاسی نمایند و دینداری، مردمداری و مملکتداری را تا حدودی بیاموزند.
نظر شما :