شرایط ایران برای مذاکره با غرب
قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل در حالی صادر شد که ایران انتظار داشت غربیها از بیانیه تهران حمایت کنند و این اقدام را گامی در جهت پیشبرد مذاکرات ارزیابی نمایند. در کنفرانس تهران که به ابتکار ایران و در پی بی نتیجه ماندن مذاکرات نمایندگان ایران و گروه 5+1 و امریکا برگزار شد، بیانیه تهران صادر شد که در آن در مورد چگونگی مبادله سوخت با برزیل و ترکیه توافق شده بود. مذاکرات نمایندگان ایران و گروه 5+1 و امریکا در حالی حاصلی در بر نداشت که احمدی نژاد در خلال برگزاری مذاکرات با ابراز امیدواری گفته بود که دور بعدی مذاکرات در سطح سران این کشورها برگزار خواهد شد.
شورای امنیت سازمان ملل در حالی قطعنامه چهارم علیه ایران را صادر کرد که واکنش ایران به قطعنامه اول لغو پروتکل الحاقی و راهاندازی آب سنگین اراک، به قطعنامه دوم نصب سه هزار سانتریفیوژ در تاسیسات هستهای نطنز و محدود سازی ورود تعدادی از بازرسان آژانس و به قطعنامه سوم اعلام ورود ایران به مرحله تولید صنعتی سوخت هستهای بوده است. احمدی نژاد قطعنامههای شورای امنیت را فاقد ارزش حقوقی و مشتی کاغذ پاره دانسته که تاثیری در عزم ملت ایران در دستیابی به حق مسلم استفاده صلحآمیز از انرژی هسته ندارد.
اما واکنش وی به قطعنامه چهارم شورای امنیت در جای خود قابل ملاحظه بود. او این بار به شرایط ایران برای ادامه مذاکرات اشاره کرد و گفت ایران شرایطی برای مذاکره با غرب دارد که آنها را از صدور قطعنامه پشیمان کرده و موجبات تنبیه آنها را فراهم خواهد آورد. وی برای تادیب و تنبیه غرب مذاکرات را به آخر مرداد موکول کرده و مذاکره را مشروط به اعلام موضع کشورهای طرف مذاکره در مورد سه مسئله دانسته: بمب اتمی رژیم صهیونیستی، عضویت درNPT و منظور از گفت وگو. او اذعان داشته که در صورت موافقت یا مخالفت هر یک از کشورها با موارد فوق نحوه مذاکره ایران با آنها متفاوت خواهد بود. او همچنین به صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران اشاره کرده است و باز هم تاکید کرده است که ایران نه به دنبال سلاح هستهایست و نه به آن احتیاجی دارد.
او به تغییر در ترکیب کشورهای مذاکره کننده هم اشاره کرده است و ضمن انتقاد از تصمیمات شورای امنیت و ناعادلانه بودن ساختار جهان، خواستار حضور کشورهای دیگری در مذاکرات شده است. او ضمن اینکه مسئله هستهای ایران را تمام شده تلقی کرده، موضوعات مذاکره را نیز محدود به مسئله هستهای ایران ندانسته و گفته است موضوع مذاکرات مسائل مبتلا به جامعه بشری و دغدغههای مشترک بشریت است.
به نظر میرسد او که از ابتدای دوران ریاست جمهوری خود بر بی اعتباری قطعنامههای شورای امنیت و سیاسی بودن آنها پای فشرده اکنون میخواهد روابط دنیا را بر اساس سناریوی شمال- جنوب تعریف نماید و خود را رهبر کشورهای جهان سوم معرفی کند. در این سناریو همان طور که خود او اشاره کرده است امریکا مرکز دشمنی علیه ایران و کشورهای جهان سوم به شمار میرود که نقش طراحی نقشهها علیه ایران را به عهده دارد. او با این اقدامات میخواهد کشورهای ناراضی از وضع موجود کم کم یکدیگر را یافته و به رهبری ایران سعی در تغییر نظام بینالملل به نفع کشورهای جنوب داشته باشند. در این چارچوب منافع کشورهای شمال و جنوب متضاد بوده به نحوی که کشورهای جنوب که اغلب فقیر و توسعه نیافته هستند خود را در مقابل شمالیهای ثروتمندی میبینند که ساختارهای جهان را به نحوی به نفع خود شکل دادهاند که امکان رشد و توسعه را از کشورهای جنوب سلب کرده است.
در شرایط گفت و گو که اعلام موضع درباره مسائل سه گانه بمب اتمی رژیم صهیونیستی، عضویت در NPT و منظور از گفت وگو است، میتوان به سه گروه از کشورهای جهان اشاره کرد. مسلمانان جهان که مخالف رژیم صهیونیستی و به تبع آن بمب اتم این رژیم هستند، کشورهای عضو NPT که ملزم به رعایت مفاد معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای هستند و در نهایت کشورهایی که در طبقه بندیهای قبلی نمیگنجند ولی دوست ایران هستند. این سه گروه کشورها به رهبری ایران محور کشورهای خواهان تغییر وضع موجود را تشکیل خواهند داد.
تاکید و فعالیت ایران در میان کشورهای عضو عدم تعهد و گسترش روابط ایران با کشورهای جهان سوم و برگزاری و شرکت در کنفرانسهای منطقهای دلیلی بر این مدعاست و جمعیت و تعداد این کشورها امتیازی برای او که خواهان اجرای دمکراسی و رای اکثریت در سطح جهانی است به شمار می آید. انتقاد شدید وی در قبال حق وتو اعضای دائم شورای امنیت هم در همین چارچوب انجام میگیرد.
نظر شما :