غرب کدام یک را میپذیرد؟
ایران هستهای یا بمباران ایران
اما اینگونه نیست. جهان سال 2009 را ضربالاجل زمانی برای پایان دادن به برنامه هستهای ایران اعلام کرده بود. این در حالیست که این ضربالاجل هم از راه رسید و رفت.
درست در روزهایی که ایرانیها به غنی سازی اورانیوم خود ادامه میدهند در ایالات متحده همگان حذر کردن از تحت فشار قرار دادن ایران را اموختهاند. زمانی که باراک اوباما ریاست جمهوری ایالات متحده را عهده دار شد، ایران دهها سانتریفیوژ در اختیار داشت. اکنون شاید این تعداد به هزار مورد رسیده باشد .
سایت پالیتیک در تازهترین گزارش خود در باب ایران مینویسد: در علم سیاست همواره میگویند که خطرناکترین پروسه این است که زنگهای خطر به صدا در آیند و سپس کنترل رفتارها از دست خارج شود. ایران خطوط قرمز را دید و البته به راحتی از تمامی آنها عبور کرد. ایران در تمامی سالهایی که تحریمها در میان بودند از مانع آنها عبور کرد. این کشور از دلالهای حاضر در دوبی تجهیزات مورد نیاز برای پیشبرد برنامه هستهای خود را خریداری کرد.
بحرین و کویت نیز بازارهای سیاهی بودند که ایرانیها با توسل به آنها تحریمها را دور زدند.
این سایت در ادامه ادعا میکند که دولتمردان ایرانی هرگز به دنبال تغییر رویه در برنامههای هستهای خود و نحوه تعامل با غرب نیستند: محمود احمدی نژاد به دنبال صندلی برای نشستن بر روی آن و حضور در پای میز مذاکره نیست.
بسیاری از تحلیلگران غربی ادعا میکنند که ایران برای افزایش نفوذ خود بر منطقه به تسلیحات هستهای نیاز دارد.
این سایت در ادامه با تکرار ادعاهای اثبات نشده رسانههای غربی مینویسد: تهران هستهای نه تنها خاورمیانه را تهدید میکند بلکه بر نفوذ خود بر کشورهای همسایه نیز میافزاید. ایران همچنان در مسائل عراق، افغانستان و فلسطین دخالت میکند و همچنان به گروههای حزب الله و حماس که از منظر غربیها تروریست هستند، یاری میرساند.
ایالات متحده که خود با تجهیز هستهای هند و پاکستان از یک سو و سکوت در برابر تسلیحات هستهای اسرائیل از سوی دیگر رقابتهای هستهای را در خاورمیانه و آسیا رونق بخشیده است از مدتها پیش ایران را به راهاندازی رقابت هستهای در میان کشورهای همسایه متهم میکند.
نویسنده این گزارش نیز با تکرار همین ادعا مینویسد: ایران معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای را زیر پا گذاشته است. ایران میتواند برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده از ابزار هستهای در اختیار استفاده کند و از کشورهای حاشیه خلیج فارس بخواهد که از حجم نفت تولیدی بکاهند.
ایالات متحده تا کنون بارها تصریح کرده است که نمیتواند با ایران هستهای سر یک سفره بنشیند. در اینچنین شرایطی دستیابی ایران به تسلیحات هستهای میتواند شکستی برای دولت باراک اوباما باشد.
این شکست دوستان امریکا را از این کشور دور میکند و فضای بیاعتمادی به امریکا در خاورمیانه تشدید میشود. ایالات متحده در افغانستان و پاکستان گرفتار گرداب نظامی شده است و اندک شیطنتی از جانب ایران در مرزهای مشترک کافیست تا حلقه بر امریکاییها تنگتر شود.
ایالات متحده باید در برابر اصرارهای خود برای توقف برنامه هستهای ایران این پرسش را از خود کند که چرا تهران باید از قدرتی که تسلیحات هستهای در اختیار آن میگذارد، بگذرد؟ نویسنده گزارش در ادامه مینویسد: ایران استراتژی کشاندن غرب به دنبال خود را بازی میکند. ایران تا زمانی که میزان سانتریفیوژهای خود را به حد مطلوب و مورد نیاز برساند توپ را در زمین غربیها قرار خواهد داد.
اکنون پرسش اینجاست که با این ایران چه باید کرد؟ گزینه نظامی محتمل نیست چرا که ایالات متحده در حال حاضر دو جنگ در منطقه را رهبری میکند. علاوه بر این مردی در کاخ سفید قدرتها را در اختیار دارد که داعیهدار تعامل به جای تقابل است. اوباما حتی خود را برای پذیرش ایران هستهای نیز مهیا کرده است. در اینچنین شرایطی تنها گزینه پیش روی ما گزینه تحریم است. اما در این میان بحث چگونگی و ضریب موفقیت این مساله مطرح میشود. تحریمها عبور کرده از کانال شوای امنیت بسیار ضعیف هستند. این تحریمها بخش انرژی و سوخت در ایران را تحت تاثیر قرار نمیدهند.
این قبیل تحریمها شاید در بازده زمانی چند ساله بتوانند ایران را تحت تاثیر قرار دهند. اینچنین بازده زمانی نیز برای مهار ایران بسیار دیر است. نویسنده این گزارش در ادامه ادعا میکند که اعراب از ایران بیش از اسرائیل واهمه دارند! نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه در تازهترین اظهارنظر خود به صراحت اعلام کرد که غرب نباید در رویارویی با دو گزینه پذیرش بمب هستهای ایران و یا بمباران این کشور قرار گیرد.
سناتور جان مک کین از طیف جمهوری خواهان نیز ادعا میکند که صدور مجوز برای برخورداری ایران از بمب هستهای میتواند مخربتر از بمباران ایران باشد.
نویسنده این گزارش در مقام پیشنهاد راهکارهایی برای مقابله با ایران مینویسد: نخست باید چتر حمایتی برای کشورهای متحد و همسایه خود در برابر ایران قائل شویم. باید موشکهایی که توان هدف قرار دادن ایران را دارا هستند، در منطقه مستقر کنیم.
در مرحله دوم باید تضمیننامه امنیتی مهیا کنیم و ان را در اختیار متحدان خود در منطقه قرار دهیم. در سومین مرحله نیز باید تحریمهایی بسیار جدیتر از آنچه بر کوبا در زمان بحران موشکی این کشور اعمال کردیم در برابر ایرانیها علم کنیم. بر این اساس هرگونه خرید و فروش بینالمللی با ایران ممنوع اعلام میشود. ایالات متحده باید کمپانیهایی که این تحریم ها را زیر پا میگذارند را به شدت تنبیه و مجازات کند.
نویسنده این گزارش در پایان مینویسد: ایرانیها شاید کمتر از یک سال با دستیابی به تسلیحات هستهای فاصله دارند و چرا غرب گمان میکند که تهران حاضر به وادادن این سرمایه بزرگ است؟
نظر شما :