نگاهی به برکناری فرمانده امریکائی جنگ افغانستان
نویسنده خبر:
صادق ملکی
برکناری ژنرال استنلی مک کریستال از فرماندهی ناتو و متحدین در افغانستان از سوی باراک اوباما اگرچه در اولین تحلیل نشانگر اختلاف نظر میان بخشهایی از بدنه کاخ سفید با بدنه پنتاگون در مدیریت جنگ افغانستان میباشد لیکن در سطحی دیگر از تحلیل میتواند نشانگر و اثبات کننده پیچیدگیهای جنگ در افغانستان و تفاوت آن با عراق باشد.
برکناری ژنرال استنلی مک کریستال از فرماندهی ناتو و متحدین در افغانستان از سوی باراک اوباما اگرچه در اولین تحلیل نشانگر اختلاف نظر میان بخشهایی از بدنه کاخ سفید با بدنه پنتاگون در مدیریت جنگ افغانستان میباشد لیکن در سطحی دیگر از تحلیل میتواند نشانگر و اثبات کننده پیچیدگیهای جنگ در افغانستان و تفاوت آن با عراق باشد. این پیچیدگی حاصل شرایط خاص بستر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیای افغانستان است.
تغییر تاکتیک جنگ در افغانستان از سوی مک کریستال نیز از درک وی از این شرایط ناشی شده بود. تحول در تغییر فرماندهی جنگ در افغانستان در حالی رخ داد که نیروهای طالبان ماه ژوئن را به جهنمی برای نیروهای خارجی در افغانستان تبدیل کرده و با تحمیل 64 کشته به آنان پر تلفاتترین ماه را برای ناتو و متحدین رقم زدند.
مک کریستال اعتقاد داشت کاهش عملیات هوائی در جنگ افغانستان به کاهش تلفات غیرنظامی در این کشور انجامیده و گفتگو با سران قبایل میتواند از دشواریهای جنگ افغانستان کاسته و امریکا و متحدین آن را به موفقیت نزدیک کند.
نیروهای ناتو و متحدین پس از نه سال جنگ علیه القاعده و طالبان هنوز در افغانستان نتوانستهاند به نقطهای از مرحله جنگ دست یابند که بتواند پیروزی برای آنان را تضمین کند.
ترک امروز افغانستان از سوی نیروهای خارجی، مترادف با تسلط فردای طالبان بر این کشور خواهد بود و این امر نشان میدهد که افغانستان راه حل نظامی ندارد. بروز اختلاف نظر میان مک کریستال و کارل ایلنبر، سفیر امریکا در افغانستان در نحوه اداره جنگ افغانستان و برکناری فرمانده امریکایی اگرچه در دمکراسیها با اصل ضرورت پذیرش خدمت نظامیان تحت مدیریت سیاسیون قابل توجیه بوده و از منظری قابل تجلیل است لیکن این حادثه در عمق خود نشان داد که افغانستان و تاکتیکهای بکار گرفته شده در آن، ضرورت بازنگری دارد.
اوباما در توجیه برکناری مک کریستال اعلام داشته است که این عمل تغییر پرسنل بوده و به معنای تغییر استراتژی در افغانستان نیست. این سخن در حالی مطرح شده که به نظر میرسد افغانستان بیش از تعویض فرمانده به تغییر استراتژی نیاز داشته باشد.
تغییر در فرماندهی افغانستان تا به تغییر نگاه و ذهنیت امریکا به این کشور منجر نگردد نه تنها نمیتواند گشایشی برای امریکا و متحدان آن در افغانستان فراهم نماید بلکه میتواند بر میزان دشواریها و درگیریهای امریکا در این کشور بیفزاید. به نظر میرسد دشواریهای ناشی از پیچیدگیهای خاص افغانستان نسخهای فراتر از تغییر فرماندهی در آن را ایجاب میکند و بروز اختلاف میان فرمانده جنگ افغانستان با کاخ سفید در بخشی حاصل نگاه متفاوت آنان از دو منظر و جایگاه به این جنگ باشد.
نگاه مک کریستال که در میدان نبرد افغانستان حضور داشت نمیتوانست با نگاه از راه دور کاخ سفید به میدان جنگ یکی باشد. سخن آخر آن که افغانستان هنوز دردسرهای بزرگی برای امریکا خواهد داشت که میتواند فراتر و پرهزینهتر از برکناری فرمانده امریکائی برای واشنگتن باشد.
تغییر تاکتیک جنگ در افغانستان از سوی مک کریستال نیز از درک وی از این شرایط ناشی شده بود. تحول در تغییر فرماندهی جنگ در افغانستان در حالی رخ داد که نیروهای طالبان ماه ژوئن را به جهنمی برای نیروهای خارجی در افغانستان تبدیل کرده و با تحمیل 64 کشته به آنان پر تلفاتترین ماه را برای ناتو و متحدین رقم زدند.
مک کریستال اعتقاد داشت کاهش عملیات هوائی در جنگ افغانستان به کاهش تلفات غیرنظامی در این کشور انجامیده و گفتگو با سران قبایل میتواند از دشواریهای جنگ افغانستان کاسته و امریکا و متحدین آن را به موفقیت نزدیک کند.
نیروهای ناتو و متحدین پس از نه سال جنگ علیه القاعده و طالبان هنوز در افغانستان نتوانستهاند به نقطهای از مرحله جنگ دست یابند که بتواند پیروزی برای آنان را تضمین کند.
ترک امروز افغانستان از سوی نیروهای خارجی، مترادف با تسلط فردای طالبان بر این کشور خواهد بود و این امر نشان میدهد که افغانستان راه حل نظامی ندارد. بروز اختلاف نظر میان مک کریستال و کارل ایلنبر، سفیر امریکا در افغانستان در نحوه اداره جنگ افغانستان و برکناری فرمانده امریکایی اگرچه در دمکراسیها با اصل ضرورت پذیرش خدمت نظامیان تحت مدیریت سیاسیون قابل توجیه بوده و از منظری قابل تجلیل است لیکن این حادثه در عمق خود نشان داد که افغانستان و تاکتیکهای بکار گرفته شده در آن، ضرورت بازنگری دارد.
اوباما در توجیه برکناری مک کریستال اعلام داشته است که این عمل تغییر پرسنل بوده و به معنای تغییر استراتژی در افغانستان نیست. این سخن در حالی مطرح شده که به نظر میرسد افغانستان بیش از تعویض فرمانده به تغییر استراتژی نیاز داشته باشد.
تغییر در فرماندهی افغانستان تا به تغییر نگاه و ذهنیت امریکا به این کشور منجر نگردد نه تنها نمیتواند گشایشی برای امریکا و متحدان آن در افغانستان فراهم نماید بلکه میتواند بر میزان دشواریها و درگیریهای امریکا در این کشور بیفزاید. به نظر میرسد دشواریهای ناشی از پیچیدگیهای خاص افغانستان نسخهای فراتر از تغییر فرماندهی در آن را ایجاب میکند و بروز اختلاف میان فرمانده جنگ افغانستان با کاخ سفید در بخشی حاصل نگاه متفاوت آنان از دو منظر و جایگاه به این جنگ باشد.
نگاه مک کریستال که در میدان نبرد افغانستان حضور داشت نمیتوانست با نگاه از راه دور کاخ سفید به میدان جنگ یکی باشد. سخن آخر آن که افغانستان هنوز دردسرهای بزرگی برای امریکا خواهد داشت که میتواند فراتر و پرهزینهتر از برکناری فرمانده امریکائی برای واشنگتن باشد.
نظر شما :