اين شما و اين ابرقدرتهاى جديد: ترکيه و برزيل
خبر امضاى توافقنامه هستهاى ميان ايران و ترکيه براى تمام کسانى که نگران بحران در پرونده هستهاى ايران بودند، خبر خوشايندى بود جز براى ايالات متحده و اسرائيل. دو رفيق شفيقى که به دنبال بهانهاى براى منزوى کردن يا حمله به اين کشور بودند. همزمان اما برزيل و ترکيه تبديل به محورهاى قدرت شدند.
گاردين در اين خصوص مىنويسد: رجب طيب اردوغان از ترکيه و لوئيس داسيلوا از برزيل به شکل سنتى به ايران تبعات مثبت و منفى پذيرفتن و عدم پذيرش اين توافقنامه را گوشزد کردند. خبر سفر داسيلوا به تهران اين اميد را به ايرانيان داد که مىتوانند به حصول اين توافق اميدوار باشند. البته اين توافقنامه به هر دو رهبر نياز داشت در نتيجه اردوغان نيز به تهران رسيد. پيش از عقد اين قرارداد وزير امور خارجه ترکيه احمد داووداغلو تهديد کرده بود که تنها در شرايطى به تهران سفر خواهد کرد که ايران امادگى خود را براى امضا اين قرارداد اعلام کند. اين مقام ترک در اين خصوص گفت: مساله ما تشکيل نشست سه جانبه نيست. ما به دنبال نتيجه از اين ديدارها هستيم.
روز جمعه نيز اردوغان با ابراز نااميدى ادعا کرد که تهران هنوز به پذيرش اين توافقنامه رضايت نداده است. چند ساعت پس از اين اظهار نظر بود که وزير امور خارجه ايالات متحده در گفتگو تلفنى با اردوغان تمام تلاش خود را براى زير سوال بردن نتايج اين مذاکرات در تهران به کار گرفت. هيلارى در اين تماس تصريح کرد که همه آنچه که در تهران در حال جارى شدن است تنها و تنها نقشهاى براى متوقف کردن تلاشها در راستاى به تصويب رسيدن قطعنامه چهارم در شوراى امنيت است. پس از اين تماس حتى خانم کلينتون به پيشداورى نيز پرداخته و در حضور خبرنگاران تلاشهاى ترکيه و برزيل در ايران را محکوم به شکست خواند: تمامى گامهاى برداشته شده توسط ايران نشان مىدهد که اين کشور قرار نيست به مطالبه بينالمللى پاسخ دهد. آنها به تلاش براى رسيدن به بمبهاى هستهاى خود ادامه مىدهند.
البته مى توانيم ادعا کنيم که هيلارى کلينتون در همان صحفه سياسى قرار ندارد که کاخ سفيد بر روى آن ايستاده است. درست در زمانى که هيلارى کلينتون داشت در حضور خبرنگاران اين سخنان را بر زبان مىراند، به ادعاى مقامهاى ترکيه، از دفتر باراک اوباما با دفتر نخست وزيرى اين کشور تماس گرفته شد و مقامهاى کاخ سفيد از حمايت اوباما از ميانجىگرى ميان ايران و غرب خبر دادند. شايد بتوان اين حرکتهاى متناقض را به تلاش براى اعمال فشار بر ايران تعبير کرد و البته همزمان مىتوانيم ادعا کنيم که هيلارى کلينتون اندک اندک از قلب استراتژيک کاخ سفيد فاصله مىگيرد.
برخى احتمالا امضا توافقنامه با ايران را فرار اين کشور از رويارويى با غرب در دقيقه نود مىدانند. با اينهمه بسيارى از منتقدان سياست نرم در برابر ايران از اين پس با صداى محکمترى فرياد خواهند کشيد که تهران تنها و تنها در برابر فشارهاى بينالمللى و تهديدها پاسخگو خواهد بود. ترکيه و برزيل که از نقطه منظر جغرافيايى بسيار با هم فاصله دارند در بسيارى از موارد با هم يکسان هستند.
هر دو کشورهايى با مساحت زياد هستند که سالها زير سلطه حکومت نظامى بودهاند و البته از تاريخ گذشته خود فاصله گرفته و به سمت دموکراسى حرکت مىکنند. هر دو کشور رهبرانى را در راس دارند خوش ذوق که به بحرانهاى اقتصادى پشت پا زدهاند. هر دو کشور تبديل به قدرتهاى منطقهاى شدهاند و البته مطلق گرا نيز نيستند. هر دو کشور از حاميان ايالات متحده هستند و البته مسيز خود را در عين استقلال طى مىکنند. هر دو کشور عضوهاى غيردائم سوراى امنيت هستند. در جريان جنگ سرد، جنبش عدم متعهدها تمام تلاش خود را به کار گرفت تا چهرهاى سوم در جهان خلق کند، اما در اين مسير ناکام ماند چرا که ابرقدرتها بس قدرتمند بودند. اين روزها اما ترکيه و برزيل از همين جمع جنبش عدم تعهدها پا به دنياى ابرقدرتها گذاشتهاند.
نظر شما :