رقص با چينىها کافىست، دست اروپايىها را بگيريد
بحث پرونده هستهاى ايران همچنان در راس اخبار بينالمللى قرار دارد. تقلاى ايالات متحده براى جلب رضايت روسها و چينىها در مسير تشديد تحريمهاى ايران همچنان ادامه دارد. مرغ چينىها اما يک پا دارد. در پکن هيچکس موافق تشديد تحريمها عليه تهران نيست. اين مخالفت يک معناى صريح دارد و آن هم علامت ممنوعه زدن بر تلاشهاى غرب در شوراى امنيت براى تشديد تحريمها است. چينىها حق وتو شورا را در دست دارند و اين حق مىتواند مانند سيلى بر صورت غرب نواخته شود. باراک اوباما و دستگاه ديپلماسى او به خوبى مىدانند که بدون همراهى چين و روسيه با خود نمىتوانند داستان را به نقطه دلخواه برسانند. شايد به همين دليل است که ديلى نيوز در يادداشت اخير خود از واشنگتن مىخواهد که روسيه و چين را فراموش کند و دستان خود را در دست غرب و کشورهاى اروپايى بگذارد:
دولت ايالات متحده به رهبرى باراک اوباما وقت و انرژى خود را صرف منتکشى از روسها و چينىها براى همراهى با خود عليه ايران مىکند. هيلارى کلينتون وزير امور خارجه بايد به جاى اين تقلاها نگاه خود را به اروپا معطوف کند. به کشورهايى مانند آلمان، فرانسه، ايتاليا و بريتانيا و کمپانىهاى اروپايى که تاکنون در تحريم ايران با سايرين همراه نشدهاند.
واشنگتن بايد به اين باور برسد که فشار دو جانبه از طرف غرب و امريکا مىتواند به خودى خود تهران را در محاصره قرار دهد. اگر غرب و واشنگتن دست در دست هم، سرى تحريمهاى فلج کننده و هدفمند عليه ايران را اعمال کنند نيازى نخواهد بود که کاخ سفيد براى خوشامد چينىها و روسها دست به تعديل اين تحريمها بزند.
هيلارى کلينتون در يک سال گذشته دائما با چينىها و روسها تانگو رقصيده است تا شايد بتواند در ميانه اين حرکات موزون، حمايت آنها با خود در شوراى امنيت را به دست آورد. اين چهارمين دور از تحريمهاست که امريکا براى اعمال آن به کمک چين و روسيه نيازمند است. با وجود تمامى مذاکرهها در سطح وزراى امور خارجه و حتى روساى جمهورى چين و آمريکا، وزير امور خارجه اين کشور در تازهترين اظهار نظر خود همچنان بر موضع پيشين کشورش تاکيد مىکند: تحريم و اعمال فشار در پرونده هستهاى ايران ره به جايى نخواهد برد. با اين ابزارها نمىتوان پرونده هستهاى ايران را در مسير صحيح قرار داد.
نبايد از اين موضعگيرى تعجب کرد، چين حالت يک معتاد به نفت ايران را دارد. اين کشور ده درصد از نفت مورد نياز خود را از ايران وارد مىکند. از اين منفعتطلبىهاى واراداتى که بگذريم قرار داد گازى 4 ميليارد دلارى براى توسعه پروژه پارس جنوبى هم مانعى بزرگ بر سر راه همراهى چينىها است.
ماجرا براى روسها هم دقيقا از همين منظر قابل درک است. نمىتوان با توجه به حجم معاملههاى تجارى ميان دو کشور، از مسکو هم انتظار همراهى با غرب را داشت. با وجود اصرارهاى غرب و ايالات متحده براى تحريم فراگير ايران، روسها از هر فرصتى استفاده مىکنند و تاکيد دارند که نيروگاه بوشهر همانطور که از مدتها قبل قول ان را داده بودند تا تابستان جارى قابل بهرهبردارى کامل خواهد بود. اين اصرارها در حالى ادامه دارد که سرويسهاى اطلاعاتى غرب تاکيد دارند که به راه افتادن نيروگاه بوشهر يعنى يک گام نزديک شدن ايران به دستيابى به تسليحات هسته اي.
ماه گذشته ميلادى بود که هيلارى کلينتون مسير مسکو را در پيش گرفت تا شايد بتواند از نزديک با مقامهاى روسى ديدار داشته و آنها را متقاعد کند. در اين سفر اما همه آنچه که عايد خانم وزير شد، تاکيد همزمان روسها بر کمک به ايران براى به پايان رساندن کار نيمهتمام نيروگاه بوشهر بود.
ديلى نيوز در ادامه مىنويسد: همه انچه که گفته شد نشان مىدهد که چرا چين و روسيه شرکاى قابل اعتمادى براى غرب نيستند. چرا اين دو کشور ارزش وقت هدر دادن براى کاخ سفيد را ندارند. حتى اگر واشنگتن بتواند روسيه و چين را در اين مسير با خود همراه کرده و دور جديدى از تحريمها ايران را در آغوش بگيرد، باز هم شاهد تحريمهايى خواهيم بود سبک که تغيير آنچنانى در رفتار جمهورى اسلامى به وجود نخواهد آورد.
بر خلاف اين دو کشور، اروپا به شدت براى اعمال تحريمهاى جدى عليه ايران مشتاق است. در سال جارى ميلادى آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان که کشورش در قاره سبزمتحد شماره يک تجارى ايران است، از آمادگى خود براى تشديد تحريمها عليه ايران سخن گفت. اروپايىها حتى با اعمال تحريمهايى خارج از چهار چوب شوراى امنيت نيز موافق هستند. شايد اروپايىها و در راس آنها آلمان پيش از اين مخالف تحريمهايى يکجانبه بودند اما اکنون ساکنان قاره سبز در اين مسير با امريکا همراه و همدست شدهاند.
نظر شما :