نوروز؛ بدون هيچگونه پسوند
يادداشت يکى از خوانندگان ديپلماسى ايرانى در مورد يادداشت حسين شيخالاسلام
سخن برسرنوروز است که من به آن علاقه ای بسیاردارم وبا خواندن شماره ویژه نوروز و به خصوص این نوشته (مطلب آقاى حسينشيخ الاسلام)، برسر ذوق آمدم تا مطلبی دراین زمینه و در حاشیه این نوشته بنویسم.
من با محتوای یادداشت نویسنده گرامی بسیار موافقم و در واقع می توان و باید ازاین فرصتی که در جهان پیش آمده، به نفع ایران استفاده کرد. هیچگاه توجه مردم جهان، کشورهای گوناگون وسازمان های بین المللی تا این اندازه به ایران، فرهنگ ایران، مردم ایران، آیین های ایرانی، محصولات ایرانی وخلاصه هرآنچه ارتباطی ولو کوچک با ایران دارد، جلب نشده بود. حتی کسانی که دوره ملی شدن صنعت نفت ودوران زنده یاد دکترمصدق را دیده وتجربه کرده اند نیز، تصدیق می کنند با آنکه درآن هنگام، نام ایران واخبارووقایع ایران نقل مطبوعات جهان بود، اما هرگزتوجه جهان تااین حد معطوف ایران نشده بود.
به ویژه ازیاد نبریم که امروزه عصررسانه های عمومی تلویزیون و ماهواره و اینترنت است و عصر دهکده جهانی وسرعت پخش رویدادها. در این شرایط البته می بایستی از فرصت بسیار مناسبی که پیش آمده به نفع ایران و منافع ملی خود نهایت استفاده را بکنیم. اما نمی دانم چرا اغلب نویسندگان و متفکرین ما تعمد دارند که دامنه نوروز را محدود سازند. ازجمله در مقاله آقای حسین شیخ الاسلام اگرتوجه کرده باشید تعمد دارند که نوروز را با یک پسوند ایرانی-اسلامی مشخص کنند. انگار نوروز به تنهایی دارای آن ارزش واعتبارلازم نیست که با افزودن "ایرانی-اسلامی" می خواهند برای آن مجور وشناسنامه معتبری دست و پا کنند، و همین امرباعث نگرانی من شده است. زیرا ما با افزودن واژه اسلامی به جشنی که ایرانی-آریایی است، نه تنها کشورهای مسلمان را به طرفداری وعلاقمندی ازنوروز، نمی توانیم ترغیب کنیم، بلکه ملل غیرمسلمان را نیز، با این خطی که می کشیم، ازنوروز جدا می سازیم.
پیشینه نوروز برمی گردد به دوران اساطیری ما و دوران پیش از زرتشت و طبیعی است که در این صورت اسلام جای خود را دارد که دست کم یکهزاروششصد سال پس ازنوروز متولد شده است. اما ما با خواندن نوروز به صورت ایرانی-اسلامی نه تنها عرب های مسلمان را به خود و به نوروز جلب نخواهیم کرد، بلکه زرتشیان سراسرجهان، ارامنه، آشوری ها، بهایی ها و پاره ای دیگر از مللی را که تعلقات مذهبی دیگری دارند اما نوروز را جشن باستانی خود می دانند، ازاین قافله جدا خواهیم کرد.
امروزه اگرسازمان ملل اعلام می کند نوروز را درجهان سیصد میلیون نفر جشن میگیرند واین عده در محدوده جغرافیایی وسیعی ازبالکان تا دامنه های پامیر پراکنده اند، اینان تنها مسلمانان به ویژه مسلمانان عرب زبان نیستند. نوروز برای این عده جشن نوروز است حتی "عید نوروز" هم به واقع گفته ای درست نیست. نوروز همواره جشن نوروز بوده است، نه عید که واژه ایست عربی وتنها بايد به اعیاد اسلامی اطلاق شود وگرنه آنچه ما داریم جشن نوروز است واین جشن متعلق به همه مللی است که روزی وروزگاری پاره ای از وطن ما بوده اند و امروز قلمرو بیش از بیست کشورشده اند وبایستی خوشحال باشیم که این جشن را همه پاس میدارند و اگر می بینیم ومی خوانیم و در فیلم ها مشاهده می کنیم که از پارسیان هندوستان تاجمهوری تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ترکیه، صربستان، کرواسیا، بلغارستان، رومانی، بخش های دیگری ازبالکان و.... این جشن را گرامی می دارند باید خوشحال باشیم و ای کاش درعربستان هم نوروز را جشن می گرفتند اما اگرهنوزدربخش هایی ازیمن، مصر وعراق، هنوز نوروز را پاس میدارند وحتی درمصر مراسمی نیز به نام "میر نوروزی" دارند، نه به اعتباراسلامی بودن این کشورها، بلکه به اعتبارآنست که این کشورها، یا بخش هایی از آنها روزگاری پاره هایی ازامپراطوری ایرانی بوده اند.
تاکید می کنم احترام به یادگارهای باستانی وملی به هیچ وجه مغایرتی با احترام به اعتقادات دینی به ویژه دین اسلام ندارد. ازهمه این مسائل گذشته، زمانی بود که مردم ایران زمین برای حفظ آثاروفرهنک واعتقادات پیشینیان خود، چون آتشگاه ها، آرامگاه ها، سنت ها واعتقادات باستانی خو، لباس اسلامی می پوشاندند تا ازتعرض متعصبان مصون ماند. آثار تخت جمشید وآرامگاه کورش به نام سلیمان و مادرسلیمان، تخت سلیمان و چه و چه معروف می شد، آرامگاه شیرین بانوی دیلمی مادر مجدالدوله معروف به "بی بی شهربانو" می شد درحالی که می دانیم از نظر تاریخی و بعد جغرافیایی امکان ندارد شهربانویی که همسرحسین بن علی دانسته می شود درچنین محلی دفن شده باشد، اما برای آنکه این آثاربه دست متعصبان دینی معدوم نشود، مانند آنچه طالبان دربامیان کردند.
اما اکنون قرن بیست ویکم است ومردم آگاهند ونیازی به اینگونه ترفنده انیست. ما به هیچ وجه نباید چهارشنبه سوری، نوروز، سیزده بدر، مهرگان، تیرگان، جشن سده، و...را به هرنحوی شده به اعتقادات دینی وصل کنیم تا برای آنها آبرویی دست و پاکرده باشیم یا مجوز دینی گرفته باشیم. درغیرآن صورت به کلی آنها را بی ارزش خوانده و به این بهانه که مربوط به دوران پیش ازاسلام است و مجور شرعی ندارد، آنها را ازبین ببریم. تمام آثار باقی مانده ازدوران پیش ازاسلام، همراه با مراسم وسنت ها واعتقادات باقی مانده، هویت و شناسنامه ملت با ارزش و بافرهنگ ایران است که یکی ازتمدن های بزرگ دنیای پیش ازاسلام بوده و باید باعث افتخارهر ایرانی به ویژه ایرانیان مسلمان باشد. ما برخلاف عده ای ازکشورها، نوپا نبوده و پس ازاسلام متولد نشده ایم و دارای پیشینه ای بسیار قدیمی و پرافتخارهستیم.
مطلب را با خاطره ای از زنده یا محمدعلی فروغی دانشمند و ایران دوست پایان می دهم که می گفت هنگامی که درترکیه سمت سفارت ایران را داشتم و با اتاتورک دوستی بسیار نزدیک، هنگامی که گله ای دوستانه کردم که شما ترک ها چرا آنچه را که به ما ایرانی ها تعلق دارد، یک شناسنامه ترکی برایش دست و پا می کنید و از آن خود می سازید؟ اتاتورک گفته بود آقای فروغی ترکیه مثل ایران کشوری با پیشینه طولانی نیست (حتی امپراطوری عثمانی درمقایسه با امپراطوری ایران چندان پیشینه ای ندارد) به همین جهت ما ترک ها ناچاریم از این سو و آن سو تاریخی برای این جمهوری نوپای خود دست و پاکنیم. اما خوشبختانه ایران ما، دارای سابقه ای بسیار طولانی و افتخارآمیز است و هر ایرانی به خاطر داشتن آن پیشینه، باید بخود ببالد نه آنکه خط بطلانی بر افتخارات خود بکشد.
من با محتوای یادداشت نویسنده گرامی بسیار موافقم و در واقع می توان و باید ازاین فرصتی که در جهان پیش آمده، به نفع ایران استفاده کرد. هیچگاه توجه مردم جهان، کشورهای گوناگون وسازمان های بین المللی تا این اندازه به ایران، فرهنگ ایران، مردم ایران، آیین های ایرانی، محصولات ایرانی وخلاصه هرآنچه ارتباطی ولو کوچک با ایران دارد، جلب نشده بود. حتی کسانی که دوره ملی شدن صنعت نفت ودوران زنده یاد دکترمصدق را دیده وتجربه کرده اند نیز، تصدیق می کنند با آنکه درآن هنگام، نام ایران واخبارووقایع ایران نقل مطبوعات جهان بود، اما هرگزتوجه جهان تااین حد معطوف ایران نشده بود.
به ویژه ازیاد نبریم که امروزه عصررسانه های عمومی تلویزیون و ماهواره و اینترنت است و عصر دهکده جهانی وسرعت پخش رویدادها. در این شرایط البته می بایستی از فرصت بسیار مناسبی که پیش آمده به نفع ایران و منافع ملی خود نهایت استفاده را بکنیم. اما نمی دانم چرا اغلب نویسندگان و متفکرین ما تعمد دارند که دامنه نوروز را محدود سازند. ازجمله در مقاله آقای حسین شیخ الاسلام اگرتوجه کرده باشید تعمد دارند که نوروز را با یک پسوند ایرانی-اسلامی مشخص کنند. انگار نوروز به تنهایی دارای آن ارزش واعتبارلازم نیست که با افزودن "ایرانی-اسلامی" می خواهند برای آن مجور وشناسنامه معتبری دست و پا کنند، و همین امرباعث نگرانی من شده است. زیرا ما با افزودن واژه اسلامی به جشنی که ایرانی-آریایی است، نه تنها کشورهای مسلمان را به طرفداری وعلاقمندی ازنوروز، نمی توانیم ترغیب کنیم، بلکه ملل غیرمسلمان را نیز، با این خطی که می کشیم، ازنوروز جدا می سازیم.
پیشینه نوروز برمی گردد به دوران اساطیری ما و دوران پیش از زرتشت و طبیعی است که در این صورت اسلام جای خود را دارد که دست کم یکهزاروششصد سال پس ازنوروز متولد شده است. اما ما با خواندن نوروز به صورت ایرانی-اسلامی نه تنها عرب های مسلمان را به خود و به نوروز جلب نخواهیم کرد، بلکه زرتشیان سراسرجهان، ارامنه، آشوری ها، بهایی ها و پاره ای دیگر از مللی را که تعلقات مذهبی دیگری دارند اما نوروز را جشن باستانی خود می دانند، ازاین قافله جدا خواهیم کرد.
امروزه اگرسازمان ملل اعلام می کند نوروز را درجهان سیصد میلیون نفر جشن میگیرند واین عده در محدوده جغرافیایی وسیعی ازبالکان تا دامنه های پامیر پراکنده اند، اینان تنها مسلمانان به ویژه مسلمانان عرب زبان نیستند. نوروز برای این عده جشن نوروز است حتی "عید نوروز" هم به واقع گفته ای درست نیست. نوروز همواره جشن نوروز بوده است، نه عید که واژه ایست عربی وتنها بايد به اعیاد اسلامی اطلاق شود وگرنه آنچه ما داریم جشن نوروز است واین جشن متعلق به همه مللی است که روزی وروزگاری پاره ای از وطن ما بوده اند و امروز قلمرو بیش از بیست کشورشده اند وبایستی خوشحال باشیم که این جشن را همه پاس میدارند و اگر می بینیم ومی خوانیم و در فیلم ها مشاهده می کنیم که از پارسیان هندوستان تاجمهوری تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ترکیه، صربستان، کرواسیا، بلغارستان، رومانی، بخش های دیگری ازبالکان و.... این جشن را گرامی می دارند باید خوشحال باشیم و ای کاش درعربستان هم نوروز را جشن می گرفتند اما اگرهنوزدربخش هایی ازیمن، مصر وعراق، هنوز نوروز را پاس میدارند وحتی درمصر مراسمی نیز به نام "میر نوروزی" دارند، نه به اعتباراسلامی بودن این کشورها، بلکه به اعتبارآنست که این کشورها، یا بخش هایی از آنها روزگاری پاره هایی ازامپراطوری ایرانی بوده اند.
تاکید می کنم احترام به یادگارهای باستانی وملی به هیچ وجه مغایرتی با احترام به اعتقادات دینی به ویژه دین اسلام ندارد. ازهمه این مسائل گذشته، زمانی بود که مردم ایران زمین برای حفظ آثاروفرهنک واعتقادات پیشینیان خود، چون آتشگاه ها، آرامگاه ها، سنت ها واعتقادات باستانی خو، لباس اسلامی می پوشاندند تا ازتعرض متعصبان مصون ماند. آثار تخت جمشید وآرامگاه کورش به نام سلیمان و مادرسلیمان، تخت سلیمان و چه و چه معروف می شد، آرامگاه شیرین بانوی دیلمی مادر مجدالدوله معروف به "بی بی شهربانو" می شد درحالی که می دانیم از نظر تاریخی و بعد جغرافیایی امکان ندارد شهربانویی که همسرحسین بن علی دانسته می شود درچنین محلی دفن شده باشد، اما برای آنکه این آثاربه دست متعصبان دینی معدوم نشود، مانند آنچه طالبان دربامیان کردند.
اما اکنون قرن بیست ویکم است ومردم آگاهند ونیازی به اینگونه ترفنده انیست. ما به هیچ وجه نباید چهارشنبه سوری، نوروز، سیزده بدر، مهرگان، تیرگان، جشن سده، و...را به هرنحوی شده به اعتقادات دینی وصل کنیم تا برای آنها آبرویی دست و پاکرده باشیم یا مجوز دینی گرفته باشیم. درغیرآن صورت به کلی آنها را بی ارزش خوانده و به این بهانه که مربوط به دوران پیش ازاسلام است و مجور شرعی ندارد، آنها را ازبین ببریم. تمام آثار باقی مانده ازدوران پیش ازاسلام، همراه با مراسم وسنت ها واعتقادات باقی مانده، هویت و شناسنامه ملت با ارزش و بافرهنگ ایران است که یکی ازتمدن های بزرگ دنیای پیش ازاسلام بوده و باید باعث افتخارهر ایرانی به ویژه ایرانیان مسلمان باشد. ما برخلاف عده ای ازکشورها، نوپا نبوده و پس ازاسلام متولد نشده ایم و دارای پیشینه ای بسیار قدیمی و پرافتخارهستیم.
مطلب را با خاطره ای از زنده یا محمدعلی فروغی دانشمند و ایران دوست پایان می دهم که می گفت هنگامی که درترکیه سمت سفارت ایران را داشتم و با اتاتورک دوستی بسیار نزدیک، هنگامی که گله ای دوستانه کردم که شما ترک ها چرا آنچه را که به ما ایرانی ها تعلق دارد، یک شناسنامه ترکی برایش دست و پا می کنید و از آن خود می سازید؟ اتاتورک گفته بود آقای فروغی ترکیه مثل ایران کشوری با پیشینه طولانی نیست (حتی امپراطوری عثمانی درمقایسه با امپراطوری ایران چندان پیشینه ای ندارد) به همین جهت ما ترک ها ناچاریم از این سو و آن سو تاریخی برای این جمهوری نوپای خود دست و پاکنیم. اما خوشبختانه ایران ما، دارای سابقه ای بسیار طولانی و افتخارآمیز است و هر ایرانی به خاطر داشتن آن پیشینه، باید بخود ببالد نه آنکه خط بطلانی بر افتخارات خود بکشد.
نظر شما :