پنج سال پس از ترور رفیق حریری، جایگاه ۱۴ مارس کجاست؟

۲۷ بهمن ۱۳۸۸ | ۲۰:۳۲ کد : ۶۹۸۸ اخبار اصلی
فوریه ۲۰۰۵ انفجار بیش از یک تن تی.ان.تی در مرکز بیروت باعث جان باختن رفیق حریری، نخست‌وزیر اسبق لبنان شد. پنج سال پس از ترور رفیق حریری، این کشور مرحله جدیدی را آغاز کرده که در آن موازنه نیروهای سیاسی تغییر کرده است.
پنج سال پس از ترور رفیق حریری، جایگاه ۱۴ مارس کجاست؟

دیپلماسی ایرانی: 4 فوریه ۲۰۰۵ انفجار بیش از یک تن تی.ان.تی در مرکز بیروت باعث جان باختن رفیق حریری، نخست‌وزیر اسبق لبنان شد. پنج سال پس از ترور رفیق حریری، این کشور مرحله جدیدی را آغاز کرده که در آن موازنه نیروهای سیاسی تغییر کرده است.

ترور رفیق حریری که زنجیره‌ای از انفجارها و ترورها را پس از آن به دنبال داشت، منجر به شکل‌گیری جنبشی در لبنان شد که بعدها به جنبش ۱۴ مارس مشهور شد.

این جنبش که با ائتلاف جریان‌های سیاسی مختلف لبنان پس از تظاهرات یک میلیون نفری در ۱۴ مارس ۲۰۰۵ تشکیل شد، خواسته‌هایی مشخص و اساسی داشت که از آن جمله خروج نیروهای سوریه از لبنان، احترام به استقلال این کشور و تشکیل دادگاه بین‌المللی برای رسیدگی به ترور رفیق حریری بود. در حقیقت می‌توان گفت، دشمنان تازه سوریه مبدعان اصلی این جریان بودند.

با توجه به جمعیت انبوهی که در چهاردهم مارس ۲۰۰۵ دست به تظاهرات زدند و همچنین حمایت‌های بین‌المللی گسترده از جریان ۱۴ مارس و فشارهای سازمان ملل و آمریکا، سرانجام نیروهای سوریه پس از 30 سال حضور کلیدی در لبنان، این کشور را در بهار ۲۰۰۵ ترک کردند. پیشروی جنبش ۱۴ مارس به مرور زمان افزایش یافت و قطعنامه‌های ۱۵۵۹ و ۱۷۰۱ که پس از جنگ تابستان ۲۰۰۶ میان لبنان و اسرائیل صورت گرفت، بیشتر نیز شد.

حرکت‌های سیاسی جنبش 14 مارس در این پنج سال پستی و بلندی‌های بسیار داشت. از به بن‌بست رسیدن دولت فئواد سنیوره نخست‌وزیر سابق لبنان که مورد حمایت جریان 14 مارس بود تا جنگ 33 روزه که اسرائیل علیه لبنانی‌ها آغاز کرده و در نهایت با شکست اسرائیل به پایان رسید. اما دو دستگی موجود در لبنان باز هم افزایش یافت. دو جریان 14 مارس و 8 مارس که یکی مدافع غرب و دیگری مدافع مقاومت، سوریه، ایران و به عبارت دیگر مخالف غرب بود، وزن‌کشی سیاسی تمام عیاری را آغاز کردند که هنوز هم ادامه دارد. اگرچه از شدت آن کاسته شده و فعلا روزهای آرامش را به روی خود می‌بینند.

انتخابات بهار 2009 که به فاصله یک هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد، فصل تازه‌ای در عرصه سیاسی لبنان برای هر دو جنبش 14 مارس و 8 مارس ایجاد کرد. در این انتخابات جریان 14 مارس در برابر چشمان حیران 8 مارسی‌ها در انتخابات پیروز شد و جریان 8 مارس نیز با احترام به اصل دموکراسی نتایج انتخابات را پذیرفت.

سیر سقوطی جریان 14 مارس زمانی آغاز شد که فصل داغ انتخاباتی لبنان سپری شد. این روند بلافاصله پس از انتخابات پارلمانی آغاز شد. شرایط بین‌المللی تغییر کرده بود و غرب و در راس آنها فرانسه سیاست درهای باز را در قبال سوریه شروع کردند.

در این شرایط رفت و آمد مسئولین غربی به دمشق پس از پنج سال تحریم و انزوای این کشور، توسط مسئولین فرانسوی و در راس آنها نیکولا سارکوزی، رئیس‌جمهوری فرانسه آغاز شد.

کشورهای غربی از سوریه می‌خواستند در قبال درهای باز بین‌المللی و ورود مجدد سوریه به جامعه جهانی، ارتباط خود را با حزب‌الله و ایران کم کرده و مذاکره با اسرائیل را شروع کند.

سوریه با تن دادن به این خواسته، مذاکرات غیرمستقیمی را با اسرائیل از طریق ترکیه شروع کرده، ولی در عین حال در رابطه خود با حزب‌الله و ایران تغییری ایجاد نکرد.

با اینکه حزب‌الله و هم‌پیمانانش برخلاف تصور در انتخابات پارلمانی شکست خوردند، اما قدرت گرفتن مجدد سوریه منجر به تغییری کلی در معادلات شد.

به گزارش دویچه وله، بلافاصله پس از انتخابات و در حالی که جریان ۱۴ مارس از پیروزی تاریخی خود در این انتخابات شادمان بود با اولین ضربه سهمگین روبه‌رو شد. ولید جنبلاط ، رهبر حزب سوسیالیست ترقی‌خواه به عنوان یکی از پایه‌های این جنبش از آن کناره‌گیری و اعلام کرد که قصد دارد در میانه دو جریان 8 و ۱۴ مارس بایستد.

خروج جنبلاط از ۱۴ مارس عملا یازده نماینده مجلس را از این جریان گرفته و شرایط را بین دو گروه رقیب متعادل کرد. اندک اندک زمزمه‌هایی مبنی بر تمایل جنبلاط به هم‌پیمانی مجدد با سوریه پس از پنج سال ناسزا گفتن به دمشق شنیده شد. دمشق در برابر ابراز تمایل جنبلاط برای دیدار با بشار اسد، این دیدار را منوط به آشتی جنبلاط و حزب‌الله کرد و در اینجا بود که جنبلاط به دیدار سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله رفته و بر خروج نهایی خود از جریان ۱۴ مارس مهر تائید زد.

اندکی بعد سعد حریری، نخست‌وزیر جدید لبنان نیز که تشکیل کابینه‌اش به دلیل مخالفت‌های حزب‌الله نزدیک به پنج ماه به طول انجامیده بود، راهی دمشق شده و با بشار اسد دیدار کرد.

این دیدار از آن جهت حائز اهمیت است که حریری و هم‌پیمانانش ظرف پنج سال گذشته سوریه را مسبب ترور رفیق حریری و دیگر انفجارهای رخ داده در لبنان می‌خواندند. تصویر دست دادن و مذاکره حریری و اسد مهر پایان دیگری بر یکی از مهم‌ترین دستاوردهای جنبش ۱۴ مارس یعنی دادگاه بین‌المللی زد.

مشخص بود که کشورهای غربی بیش از این خواستار در انزوا قرار دادن سوریه نیستند و دادگاه بین‌المللی به عنوان یک اهرم فشار قوی علیه دمشق کارایی خود را از دست داد، چرا که سعد حریری فرزند نخست‌وزیر اسبق لبنان به دیدار کسی رفته بود که جنبش ۱۴ مارس همواره او را مسئول تمامی نابسامانی‌های لبنان می‌خواند.

اکنون بار دیگر سوریه و هم‌پیمانانش در لبنان قدرت گرفته و قرار است جنبلاط نیز به زودی به دمشق سفر کند.

اکنون جریان ۱۴ مارس برای بزرگداشت پنجمین سالگرد ترور رفیق حریری و گرد آوردن مردم در این مراسم با مشکلات عدیده‌ای مواجه بود.

رسانه‌های لبنانی عمدتا این سوال را مطرح کردند که در وضعیتی که رهبران جنبش راه سوریه را در پیش گرفته و در صدد جلب رضایت دمشق هستند، چه اثری از شعارهای اولیه این جنبش مانده و مردم برای دفاع از چه آرمانی باید بار دیگر در صحنه حاضر شوند.

دبیرخانه جنبش ۱۴ مارس با تکیه بر لزوم حضور مردم در دفاع از استقلال لبنان و تاکید بر آرمان‌های این کشور از مردم خواست تا در پنجمین بزرگداشت رفیق حریری حضوری گسترده داشته باشند، هر چند که این حضور برخلاف سال‌های گذشته چندان چشمگیر نبود.

سمیر جعجع، رهبر حزب قوات لبنان، امین جمیل، رهبر حزب کتائب و سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان در سخنرانی‌های خود در این مراسم بیشتر بر لزوم استقلال لبنان تاکید کرده و از سوریه خواستند، در این وضعیت که روابط دو کشور بهبود یافته و شکلی دیپلماتیک به خود گرفته از دخالت مستقیم در امور لبنان پرهیز کند.

لبنان مانند هر سال دچار مشکلات سیاسی عدیده است و حزب‌الله و جریان ۸ مارس بیش از قبل قدرت گرفته و قصد دارند خواسته‌های سیاسی خود را پیش ببرند.

این کشور با گذشت پنج سال از ترور حریری اکنون با پافشاری حزب‌الله و هم‌پیمانانش برای کاستن سن رای‌دهی از ۲۱ سال به ۱۸ سال است. بدین ترتیب جمعیت جوانی که بیشتر طرفدار حزب‌الله هستند، قادر به رای دادن خواهند شد و انتخابات پارلمانی آتی قطعا نتایج مناسبی برای آنچه از ۱۴ مارس باقی مانده نخواهد داشت.

در این بین اسراییل نیز بی‌تفاوت ننشسته و در قبال افزایش قدرت روزافزون حزب‌الله، لبنان را تهدید می‌کند. این نگرانی روزافزون در لبنان وجود دارد که جنگی ناخواسته میان حزب‌الله و اسرائیل، باعث شود تا مهر پایان رسمی بر جریان ۱۴ مارس بخورد. مسیحیان لبنانی که به جریان ۱۴ مارس ایمان داشته و خواستار تحقق آرمان‌های خود بودند، اکنون همچون مسیحیان عراق و فلسطین در حال ترک لبنان هستند و این نگرانی عمیق نزد مراجع مذهبی مسیحی لبنان وجود دارد که با خاتمه یافتن دوران جنبش ۱۴ مارس، لبنان نیز از مسیحیان به عنوان عامل ارتباط این کشور با غرب خالی شده و از پل ارتباطی شرق و غرب، تبدیل به کشوری کاملا ضد غربی شود.

 


نظر شما :