امریکا و تحریم علیه ایران
متحد کردن کشورهای منطقه علیه ایران
گفتاری از حمیدرضا دهقانی پوده، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه: به نظر میرسد که به مرور ایام با سیاست خاورمیانهای آقای اوباما آشناتر میشویم. ایالات متحده امریکا در پروندههای خاورمیانهای خود تلاش دارد از سیاست فشار از بیرون استفاده کند. امریکایی ها در دوران اوباما به دنبال آن هستند که از کلیه فاکتورها و فرایندهای تاثیرگذار بر یک موضوع استفاده کرده و بر خلاف رویکرد نظامی زمان جرج بوش و محافظه کاران، با به کار گیری سیاست فشار از بیرون در پرونده اتمی ایران ایفای نقش کند.
بر این اساس شاهدیم که امریکاییان به مناطق مختلف جهان سفر میکنند و دنبال آن هستند که عوامل و فرایندهای تاثیرگذار بر موضوع اتمی ایران را تحت تاثیر قرار دهند و کشورهای مختلف را به هماهنگی فراخوانند. از جمله تغییرات دیگری که در طول یک سال گذشته در سیاستهای امریکا شاهدیم تبدیل سیاست یک جانبه گرایی به سیاست چند جانبه گرایی است.
بر این فرایند امریکاییان به دنبال آن هستند که نوعی اجماع جهانی را متشکل از امریکا، روسیه، چین و اعراب و اروپاییان و هماهنگی غیر علنی با صهیونیستها علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند. این اجماع سازی و بهره گیری از سیاست فشار از بیرون شامل رایزنی با روسیه برای همراهی در شورای امنیت و عدم تحویل سیستم موشکی اس-300 به ایران و فشار سیاسی و تبلیغاتی است.
سیاست فشار از بیرون در مورد چین هم تلاش دارد پکن را با امریکا در شورای امنیت علیه ایران همراه سازد؛ در این مسیر بحث تامین منابع سوختی چین از طریق کشورهای عربی مورد ارزیابی است تا به این ترتیب چین از منابع انرژی ایران بی نیاز شود.
همچنین این سیاست در برخورد با کشورهای عربی نیز قابل ارزیابی است. اگر کمی به عقب برگردیم دو مساله همواره مورد توجه دستگاه سیاست خارجی امریکا در خاورمیانه بوده است؛ اول تاکید اوباما بر این نکته که در صورت حل مساله هستهای ایران نیازی به استقرار سیستم دفاع موشکی امریکا در شرق اروپا نیست و دوم اختلاف نظر میان اسرائیل و امریکا در مساله فلسطین و ارتباط این مساله با موضوع هستهای ایران است.
تلاش امریکا و اسرائیل آن بود که با فشار بر ایران گشایشی در روند صلح اسرائیل و فلسطین ایجاد کنند. یک طرف معتقد بود ابتدا باید بر ایران فشار آید تا اسرائیل در مساله صلح با فلسطینیان همکاری کند و طرف دیگر معتقد بود که ابتدا باید اسرائیل در روند صلح با اعراب همکاری کند تا واشنگتن برای اعمال فشار بر ایران وارد عمل شود.
به هر حال از یک سو تبادل میان اسرائیل و امریکا بر سر پرونده هستهای ایران با موضوع صلح اعراب و اسرائیل مطرح بود و از سوی دیگر تبادل میان امریکا و روسیه بر سر ایران و با موضوع استقرار سپر دفاع موشکی در شرق اروپا مورد بررسی قرار داشت.
در کنار این دو موضوع، تبادل سوم با کشورهای عربی مطرح شد؛ در این زمینه خانم هیلاری کلینتون چند ماه گذشته اعلام کرد، چناچه ایران به تکنولوژی هستهای دست یابد امریکا هم کشورهای عربی را به سیستم دفاع موشکی تجهیز خواهد کرد. در واقع امریکا این بار در ارتباط با کشورهای عربی ما به ازای دیگری را در بحث هستهای ایران مطرح ساخت.
در اینجا نوعی هماهنگی میان طرح امریکا برای استقرار سپر دفاعی موشکی در شرق اروپا و تجهیز کشورهای عربی در جنوب خلیج فارس مشاهده میشود؛ برخی معتقدند که میتوان سیستم دفاع موشکی را به جای استقرار در شرق اروپا در نزدیکی ایران- کشورهای عربی خلیج فارس- مستقر ساخت.
به این ترتیب برخی تحلیلگران استقرار موشکهای پاتریوت در چهار کشور خلیج فارس را به معنای یکسان کردن دو طرح سامانه موشکی در شرق اروپا و دفاع از کشورهای عربی در مقابل تهدید هستهای ایران میدانند.
این مسائل نشان دهنده رهبری هماهنگ امریکا در موضوع هستهای ایران است که هدف آن متحد ساختن کشورهای موثر منطقه و جهان علیه جمهوری اسلامی است.
نظر شما :