ضعفهای اسرائیل در صورت جنگ با ایران
دیپلماسی ایرانی: پروفسور اماتزیا برعام یکی از اعضای دایره مطالعات خاورمیانه و مدیر مرکز مطالعات عراق در دانشگاه حیفا در اسرائیل و رابرت لیبر مدیر امور بینالملل دانشگاه جورج تاون در مقالهای مشترک در مجله فارن پالسی پیشبینی کردند که در آینده یک درگیری هستهای میان ایران و اسرائیل به وقوع بپیوندد.
در این یادداشت آمده است، برخی از چهرههای مهم و تصمیمگیران اصلی امریکا نظیر جان ابی زید فرمانده سابق نیروهای امریکایی در خاورمیانه و توماس فینگر معاون سابق مدیر اطلاعات ملی امریکا پیشبینی میکنند درگیری هستهای شدیدی میان ایران و اسرائیل در آینده در بگیرد که حتی ممکن است بدتر از مشابه آنچه در گذشته میان اتحاد جماهیر شوروی سابق و ایالات متحده امریکا به خصوص در جنگ کوبا در گرفت و به جنگ سرد معروف شد، باشد.
این چهرههای مهم سیاسی تاکید میکنند، این پیشبینی کمی گمراهکننده است چرا که رو در رویی هستهای ایران و اسرائیل سختتر از مهار بحران موشکی کوبا خواهد بود. آنها دلایل زیر را عامل اصلی سخت بودن رو در رویی ایران و اسرائیل میدانند:
یافتن راه حل و اعتماد سازی: در بحران موشکی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا بر سر بحران موشکی کوبا حداقل نشانههایی برای اعتماد سازی و یافتن راه حلی برای پایان دادن به بحران میان دو طرف اگرچه نه چندان زیاد ولی در حد حد مختصر دیده میشد، اما اکنون هیچ روزنهای برای اعتماد سازی میان ایران و اسرائیل دیده نمیشود.
ایران و اسرائیل دائما یکدیگر را به توطئه و بحرانسازی علیه یکدیگر متهم میکنند. مثلا اسرائیل میگوید، رهبران ایران از جلمه محمود احمدی نژاد دائما اسرائیل را تهدید میکنند و خواستار محاکمه آن هستند و در مقابل ایران نیز اسرائیل را به تجسس و توطئه به همراه امریکا علیه خود متهم میکند.
اهداف: کمونیستها تلاش داشتند نیروهای خود را دائما تقویت کنند و کمونیسم را در سراسر جهان گسترش دهند اما هیچ گاه به دنبال محاکمه امریکا و کشاندن آن پای میز محاکمه نبودند، در حالی که ایران رسما اعلام کرده خواستار محو اسرائیل از نقشه خاورمیانه است. از سوی دیگر آنچه پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در آن کشور رخ داد ممکن است رهبران ایران را به سویی سوق دهد که دست به کاری پیشبینی نشده بزنند با این هدف که حمایت مردم خود را به دست آورند.
رد و بدلهای متقابل: اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا فضای وسیعی چه از لحاظ خاک و سرزمین و چه از لحاظ فضا و دریا برای رو در رویی با یکدیگر در اختیار داشتند، اما در مورد ایران و اسرائیل این وضعیت کاملا متفاوت است. مساحت ایران در حدود 636 هزار مایل مربع است در حالی که مساحت اسرائیل تنها 8500 مایل مربع است. جمعیت دو طرف نیز از لحاظ تعداد نفوس به هیچ عنوان قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
همین تفاوتها است که در سال 2001 باعث شد هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری اسبق ایران بگوید، کوچکی مساحت اسرائیل به اندازهای است که باعث میشود این کشور در برابر حملات هستهای بسیار ضعیف باشد و حتی کمرش بشکند.
این رویکرد دقیقا خلاف آن چیزی است که در سال 1962 میان امریکا و شوروی در زمان ریاست جمهوری جان افکندی رئیس جمهوری اسبق ایالات متحده شاهد بودیم. زمانی که دو طرف به بیشترین زمان ممکن برای رو در رویی هستهای رسیدند. در آن زمان احتمال می دادند اگر درگیریای صورت بگیرد تنها یک سوم خاک تحت کنترل دو طرف مورد هجوم قرار خواهد گرفت.
اگر روزی میان ایران و اسرائیل درگیریای صورت گیرد، وسعت ایران به اندازهای است که میتواند در برابر حمله اسرائیل به خوبی مقاومت کند و حتی اگر ایالات متحده بخواهد به وعده خود به این رژیم مبنی بر حمایت آن توسط چتر هستهای نیز جامه عمل بپوشاند، ایران میتواند از اساس جلوی این وعده امریکا را بگیرد خصوصا این که امریکا نمیتواند از بمب هستهای در برابر ایران استفاده کند و تاریخ جنگ جهانی دوم در زمان ریاست جمهوری هری ترومن که به ژاپن حمله کرد را تکرار کند.
تغییر رویکرد بحرانها: مخاطراتی که اسرائیل در پی حمله به ایران متحمل خواهد شد بسیار بالا خواهد بود. اگر بخواهد اسرائیل به ایران حمله هستهای انجام دهد و ایران نیز متقابلا دست به این کار بزند تمام خاک اسرائیل نابود خواهد شد، خصوصا این که اگر ایران بخواهد دست پیش بگیرد و قبل از حمله اسرائیل دست به این کار بزند. البته در صورتی که به این تکنولوژی تسلیحاتی دست یابد.
اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، بحران ایران و اسرائیل فراتر از بحران موجود میان دو طرف خواهد بود. این بحران به سمتی خواهد رفت که مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه به وجود خواهد آمد. موضوعی که اکثر کشورهای عربی به دنبال رسیدن به آن هستند و تا کنون از رسیدن به آن ناکام ماندهاند.
اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، ممکن است دست به تقویت نیروهای خود در لبنان از طریق حزبالله و نیروهای موثر خود در خلیج فارس بزند و این کار میتواند موقعیت امریکا را در این منطقه نیز به مخاطره بیندازد.
اگر دیپلماسی و تحریمهای بیشتر علیه ایران شکست بخورد و ایران به تسلیحات هستهای برسد، آن گاه اسرائیل در مقابل خاطری قرار خواهد گرفت که میتواند حیات وجودیاش را تهدید کند و حتی اگر این تهدید جامه عمل به خود نگیرد، آنگاه برای همیشه مجبور است زیر سایه شمشیر هستهای کشوری قرار گیرد که خواهان محاکمه آن در مجامع قضایی است.
کما این که اسرائیل نیز مجبور است تن به یک جنگ سنتی غیر مستقیمی با ایران از طریق حماس و حزب الله بدهد که این اتفاق میتواند ایران را به سمت دستیابی به سلاح هستهای سوق دهد. آنگاه موجی از ناآرامی سراسر خاورمیانه را در بر خواهد گرفت که هیچ کس توقع آن را نخواهد داشت.
منبع: فارن پالسی
نظر شما :