پادشاه عربستان در سوريه؛ مذاکره بر سر آرزوهای بر باد رفته
ملک عبدالله پادشاه عربستان روز چهارشنبه 7 اکتبر به دمشق سفر کرد. بنا بود وی روز سهشنبه به سوریه برود اما این سفر یک روز به تعویق افتاد. سفر پادشاه عربستان بیش از آنچه تصور میشود، مهم است. این سفر یک سفر ساده عربی نیست، سفری است که تمام تحولات خاورمیانه چه عربی و چه غیر عربی همه را شامل میشود.
اگر بنگریم که پادشاه عربستان در چه فضایی قصد سفر به سوریه را دارد، اهمیت این سفر را بیش از پیش در مییابیم. وی در حالی به دمشق سفر کرده که فضای جنگ در یمن از کنترل خارج شده و ریاض معتقد است ایران نقشی مستقیم در تقویت این نبرد به نفع مخالفان دولت علی عبدالله صالح در استان صعده یمن دارد. دولت لبنان به رغم فشارها و تلاشهای سفیر عربستان در بیروت هنوز تشکیل نشده و باز هم عربستان و متحدانش معتقدند جریان مقاومت که مورد حمایت ایران و سوریه است در به تعویق افتادن مکرر تشکیل دولت لبنان نقش دارد. در عراق انتخابات پارلمانی نزدیک است و از هماکنون میتوان حدس زد که ائتلاف مورد حمایت ایران برنده این انتخابات خواهد شد. در فلسطین دولت وحدت ملی تشکیل نشده، حماس و فتح دو جریان اصلی منازعات داخلی فلسطین هنوز به توافق نرسیدهاند، غزه همچنان جدا از رام الله اداره میشود و اخیرا نیز محمود عباس رئیس حکومت خودگردان فلسطینی با پس گرفتن شکایت خود از اسرائیل بر سر جنگ غزه از سازمان ملل و همچنین تلاش برای به تعویق افتادن رایگیری بر سر گزارش گلدستون بازرس ویژه سازمان ملل بر سر جنایات غزه جنجال تازهای به پا کرده است. جنجالی که باعث بروز اختلافهای جدید حتی در میان رهبران جنبش فتح شده است. در بعد منطقهای نیز بشار اسد رئیس جمهوری سوریه سفر عباس به سوریه را در اعتراض به این رفتار رئیس حکومت خودگردان لغو کرد. موضوع ایران و پرونده هستهای آن و همپیمانیهای تسلیحاتی و نظامیاش با کشورهای مختلف منطقه از جمله سوریه و قطر نیز در راس مذاکرات رهبران سوریه و عربستان قرار دارد.
اما سوریه در این مذاکرات چه نقشی دارد. دمشق متحد استراتژیک ایران است. در لبنان از جریانی حمایت میکند که ایران حامی اصلی آن است. رهبران گروههای مقاومت فلسطینی را در خاک خود جای داده و از آنها حمایتهای مختلف سیاسی میکند. همان جریانهایی که مورد حمایت صد در صدی ایران نیز هست. بر سر جنگ یمن با وجود آن که بسیاری از کشورهای عربی در برابر آن واکنش نشان داده و حتی به گفته برخی منابع خبری در سرکوب مخالفان دولت یمن به ارتش این کشور یاری رساندهاند، اما دمشق در طول این مدت سکوت کرده و خم به ابرو نیاورده است. بر سر موضوع عراق با وجود این که دولت دمشق با بغداد به مشکل سیاسی بر خورده اما حلال اصلی این مشکل به رغم حضورهای مکرر عمرو موسی دبیر کل اتحادیه عرب در جلسات دو طرف نه اتحادیه عرب بلکه ایران و ترکیه هستند. این بدان معنا است که ایران و ترکیه تلاش دارند ضمن حفظ جایگاهها و امتیازات خود در عراق از منافع کشورهای عربی در این کشور کم کرده و باقی مانده را به دمشق بدهند. در پرونده ایران و مناقشات هستهای دولت عربستان از این که میبیند کشورهای غربی در ناکام ساختن ایران برای رسیدن به تکنولوژی هستهای به رغم تمام فشارها و امیدهایشان تا کنون شکست خوردهاند، بسیار سرخورده و ناراحت است و از این که قدرت سیاسی ایران در منطقه روز به روز در حال افزایش است، به شدت احساس نگرانی میکند.
خوب حال تمام این نگرانیها به جای خود، اختلافهای کشورهای عربی با یکدیگر نیز بر شدت نگرانیها افزوده است. تلاش برای فاصله انداختن دمشق از تهران نه تنها تا کنون جواب نداده بلکه بر عکس دمشق پذیرفته رابطه و حفظ استحکام روابطش با تهران را به رابطه با کشورهای عربی اولویت دهد. مضافا بر آن در میان اتحادیه عرب نیز اختلاف پیش آمده و کشورهایی نظیر قطر و عمان نیز به جای همصدایی با عربستان به سمت سیاستهای سوریه و ایران متمایل شدهاند.
پادشاه عربستان از همه اتفاقات جاری در خاورمیانه ناراحت و از عاقبت کار منطقه نیز نگران است. وی از این که این بار بیاعتنایی به متحدان و خواستههایش نه از سوی کشورهای غیر عرب منطقه چون ایران بلکه از سوی کشورهای عرب چون سوریه و قطر است، بسیار آشفته و عصبانی است. سوریه به رغم این که در آخرین نشست اتحادیه عرب پذیرفته بود که به ریش سفیدی و پادر میانی پادشاه عربستان تمکین کند، اما تا کنون هیچ تغییری در سیاستهایش نداده و همچنان میتوان گفت، اتحادیه عرب دو پارچه است. دو پارچگی اتحادیه عرب برای کشوری که خود را سردمدار و رهبر بزرگترین اتحادیه عربی میداند، یعنی شکستی بزرگ و افولی عظیم برای خود و آیندهاش.
نمیتوان پیشبینی کرد که این مذاکرات در عمل چه نتیجهای خواهد داشت. اما تصور هم نمیتوان کرد، پادشاه عربستان بتواند بر روی شانههای بشار اسد بایستد و نردبان صعود عربستان در منطقه را مجددا شاهد باشد. تا زمانی که سوریه و متحدانش به آنچه در لبنان و فلسطین میخواهند نرسند (گرچه اگر هم برسند آن را پیروزی برای خود میدانند و جایی برای عربستان نمیگذارند) نمیتوان پیشبینی کرد که راهی که اکنون منطقه در حال طی کردن آن است جایی به بنبست بخورد.
نظر شما :