چه چیز باعث مىشود ايران از عراق خسارتهاى جنگ را نخواهد؟
با وجود گذشت بیش از 20 سال از پایان جنگ ایران و عراق دو کشور هنوز در وضعیت آتشبس به سر میبرند. تا کنون نه عراق حاضر شده به ایران خسارت دهد، نه میان تهران – بغداد با وجود گذشت 20 سال از وقوع جنگ خونین میان دو طرف پیماننامه صلح امضا شده و نه دو طرف نسبت به ادعاهای خود با یکدیگر به توافق رسیدهاند.
تا سال 2003 اگر نظام بعثی عراق با ایران چیزی امضا نکرد یا نسبت به ادعاهایش در برابر ایران کوتاه نیامد یا حاضر به خسارت دادن به ایران نشد، چندان جای توقع نبود. چرا که پس از سال 67 و در کل طول این مدت زمان سپری شده، ایران بیشتر به فکر استقرار وضعیت داخلی خود پس از جنگ و بازسازی خسارات ناشی از جنگ بود و ترجیح میداد همسایهای به بزرگی عراق از لحاظ وسعت هممرزی با آن، مزاحمش نشود اگر چه تا آن زمان هم نسبت به حق خود مبنی بر دریافت خسارتهای خود چشمپوشی نکرد. به همین دلیل هم به صدور قطعنامه سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن عراق به ایران بسنده کرد و همان را به تنهایی برگه برنده خود دانست.
از سویی حکومت عراق نیز رژیمی بود که از سر استیصال آتشبس را پذیرفته بود و هنوز از ادعاهای خود چشمپوشی نکرده بود. از این رو برای ایرانیها کمی سخت میآمد با کشوری که 8 سال جنگیده بودند و برای دفاع از حقوقشان آن را وادار کردند که سر جای خود بنشیند اکنون پشت میز مذاکره بنشینند و برای دریافت حقوق خود مذاکره کنند در حالی که رژیم آن هنوز با خشونت ادعاهای سابق خود را تکرار میکرد. با وجود این که به گواه سازمان ملل رژیم بعثی متجاوز بود و میبایست حقوق پایمال شده ایران را به رسمیت میشناخت و به آن خسارت میداد.
از طرف دیگر چون نظام عراق پس از جنگ کویت در سال 1991 به شدت ضعیف شده و با آغاز تحریمهای سازمان ملل وارد فاز فرسایشی خود شده بود و در عین حال غرامتهای پیشبینی شده آن برای تحویل به ایران نیز رقم قابل توجهی بود و علاوه بر آن همزمان از دادن خسارت به قربانی دیگر طمعهای آن رژیم یعنی کویت نیز ناتوان بود، از این رو دولت ایران نیز چندان به بغداد فشار نیاورد و به عبارت دیگر رعایت حال حسن همجواری را با وجود بداخلاقی کشور همجوار کرد.
پس از سال 2003 و با سقوط نظام بعثی در عراق که به شدت ضد ایرانی بود، نظامی شکل گرفت که شاکله اصلی آن را تفکرات شیعی تشکیل میداد و به تبع آن چون از ارکان اصلی تشکیل دهنده آن متحدان عراقی ایران بودند، نظامی به روی کار آمد که بسیار به ایران نزدیک بود و تا کنون نیز هست.
اما با این حال هر گاه ایران خواستار غرامت از عراق میشود، عراقیها ترشرویی میکنند به گونهای که حتی نزدیکان نظام ایران چون مجلس اعلای اسلامی عراق از تهران میخواهند به دلیل ظرفیتهای بدی که نظام جدید عراق در آن به سر میبرد و فقر شدیدی که بر آن مستولی است از حق طلب خسارت از بغداد بگذرد.
این در حالی است که به نظر میرسد اختلافهای موجود در زمان حزب بعث به نظام جدید عراق نیز به ارث رسیده و هر کدام از دوستان ایران در نظام جدید عراق ادعاهای سابق نظام عراق را تکرار میکنند. بدون ذکر نام به همین کفایت میکنیم که از رئیس جمهوری و نخستوزیران عراق گرفته تا نمایندگان مجلس چه شیعه و چه سنی نه تنها میگویند که ایران نباید از عراق طلب غرامت کند بلکه روز به روز مواضعشان در این زمینه نسبت به ایران تندتر میشود و در برخی مواقع شاهدیم که حتی ادعای طلب غرامت از ایران را بیان میکنند!
جلال طالبانی حتی پا را از این فراتر گذارد و ادعا کرد که بغداد هنوز بر سر مرزهای خود با ایران مشکل دارد و ما به بسیاری از بندهای توافقنامه الجزایر اعتراض داریم. این ادعا به وقتش بازتاب رسانهای گستردهای داشت اما به مرور که گذشت و از آب و تاب رسانهایش کاسته شد، باز هم طرف عراقی ادعاهای خود را تکرار میکرد. در آخرین اظهار نظر در حدود 6 ماه پیش هوشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق برای چندمین بار از طرف ایرانی گله کرد که به مذاکرات با عراق بر سر تعیین حدود مرزها پایبند نیست و به بیاعتنایی دولت ایران به این موضوع اعتراض کرد.
این در حالی است که بغداد با کویت بر سر موضوع مرزها کمتر اختلاف دارد و پذیرفته به طور مرتب و زمانبندی شده خسارتهای جنگی خود به عراق را بپردازد. اگر چه قبل از آن از پرداخت غرامت به آن کشور هم سر باز میزد اما در نهایت پذیرفت با حفظ اعتراضهایش پرداخت غرامت به این کشور را آغاز کند.
دو نکته مهم در این جا وجود دارد. نخست این که جامعه عراقی به طور کلی نسبت به موضوع قرارداد الجزایر به دیده تردید مینگرد و میخواهد از هر فرصتی استفاده کند تا آن را زیر سئوال ببرد. به اعتقاد عراقیها نظام بعثی در برابر ایران (ایران زمان شاه) بسیار کوتاه آمده بود. این فکر از جامعه سیاسی عراقی تا دولتمردان و دست اندرکاران سیاسی این کشور وجود دارد. کما این که بسیاری از تندروهای عراقی چنین رویکردی را نسبت به کویت نیز دارند. اما ثابت شده که حریف کویت نشدهاند. چرا؟ پاسخ این سئوال به نکته دوم باز میگردد.
نکته دوم این است که چه بخواهیم چه نخواهیم باید بپذیریم که ما در منطقه تنها هستیم و خودمان باید در اندیشه منافعمان باشیم. در حالی که تمام کشورهایی که از عراق طلب غرامت میکنند از حمایت قدرتهای بزرگ منطقه بهویژه امریکا بهرهمندند. هر گاه ایران در این چند سال بحث غرامتها را پیش کشیده عراقیها تلاش کردهاند حامی امریکایی خود را به رخ ایران بکشند. اما چون دولت کویت از حمایت غربیها و امریکا به طور کامل برخوردار است دولت عراق تا کنون نتوانسته در برابر خواستههای آن گردنگشی کند. در این میان چون حفظ رابطه تهران – بغداد برای ایرانیها باارزشتر از بازیهای سیاسی بر سر مطاله غرامتها و بحثهای بین مرزی است، ایران نیز در برابر آن سکوت کرده است. در عوض میگوید، دولتی در عراق بر سر کار است که به شدت به من متمایل است. حتی اگر بر خلاف میل امریکا باشد.
نظر شما :