سوداگران مرگ در هندوراس
آمريکاى مرکزى منطقهای در قاره آمریکا است که اغلب آن را از مرز جنوبی مکزیک تا مرز شمالی کلمبیا در نظر میگیرند. در این منطقه کشورهای بلیز، کستاریکا،السالوادور، گوآتمالا، هندوراس، نیکاراگوآ و پاناماحضور دارند.منطقه آمريکاى مرکزى که کشور هندوراس در ميانه آن واقع شده است، از يک باريکه خشکى تشکيل شده که قاره آمريکاى شمالى را به قاره آفريقاى جنوبى متصل مىکند.
اين کشورها عموما اقتصادى کشاورزى دارند و عمدتا صادرکننده يک يا دو نوع از محصولات موز، شکر و قهوه و ديگر محصولاتى از اين دست هستند و ساير نيازهاى خود وارد مىکنند.
جمهورى هندوراس کشورى در منطقه آمريکاى مرکزى است. طى هزاره اول پيش از ميلاد، هندوراس زيستگاه، نژاد مايا بود. کريستوف کلمب در سال 1502 ميلادى به هندوراس رسيد. اين کشور به همراه چهار کشور ديگر آمريکاى مرکزى در 15 سپتامبر 1821 ميلادى از اسپانيا اعلام استقلال کردند. هندوراس از غرب با گواتمالا، از جنوب غرب با السالوادور و از جنوب شرق با نيکاراگوئه همسايه است.
مساحت اين کشور 112،090 کيلومتر مربع و داراى جمعيتى در حدود هفت ميليون و 639 هزار نفر با ميانگين سنى 20 سال است زبان رسمى اين کشور اسپانيايى است. پايتخت هندوراس، شهر تگوسيگالپابا 1 ميليون و 248 هزار نفر جمعيت مىباشد.[i]
رئيسجمهور در هندوراس هم رئيسدولت است و هم رئيسحکومت. او معاونى دارد که در کارهاى اجرايى به ياريش مىآيد. رئيسجمهور با راى مردم براى دورهاى چهار ساله انتخاب مىشود. او کابينه را انتخاب مىکند. مجلس قانونگذارى اين کشور 128 کرسى دارد که نمايندگانش با راى مردم براى دورهاى چهار ساله انتخاب مىشوند.
روساى جمهورى منطقه آمريکاى لاتين بر خلاف ادوار گذشته امروزه ترجيح مىدهند با پشتوانه مردمى و با آرامش بر کرسى قدرت تکيه بزنند و حتى آنجا که هوس تداوم آن را در سر مىپرورانند باز هم از طريق رجوع به آراى مردم و مبتنى بر خواست آنان اين انديشه را به پيش مىرانند.
هندوراس فقيرترين کشور در شمال آمريکاى مرکزى است. اکثريت روستائيان هندوراس، با زراعت در تکه زمينهاى کوچک و کمحاصل خود، به سختى روزگار مىگذرانند. در اين کشور اين جمله زبانزد خاص و عام است: "در هندوراس حتى ثروتمندان هم فقيرند. "
اما در تاريخ 28 ژوئن 2009 (7 تيرماه 1388) حکومت رئيسجمهور مانوئل زلايا را سرنگون کرد.
زلايا از جمله رهبران اين منطقه است که انديشه تمديد دوران رياستجمهورى خود را در سر مىپروراند. او در اين راه قصد داشت از طريق انجام يک همه پرسى و کسب نظر مردم امکان تمديد دوران حکومت خود را فراهم سازد. زلایا یکی از روسایجمهور چپگرای آمریکایی لاتین است که دو سال پیش در یک انتخابات آزاد با اکثریت آراء به قدرت رسید اما تلاشهای او برای تغییر قانون اساسی از طریق برگذاری رفراندوم که از اقدام هوگو چاوز الهام گرفته شده بود نخبگان این کشور را به وحشت انداخته و آنها تصمیم به کودتای قانونی ( به گفته مخالفان)علیه وی گرفتند. بر اساس قانون اساسى هندوراس، رئيسجمهور فقط مىتواند يک دوره پنج ساله حکومت کند و پس از آن بر خلاف بسيارى از کشورهاى ديگر، امکان نامزدى او در انتخاباتى که بلافاصله در کشور برگزار مىشود، ندارد. اين کودتاى نظامى در شرايطى صورت گرفته است که اين منطقه به صورت گام به گام در دهههاى اخير بر کودتاهاى فائق شده و به سوى دموکراسى پيش رفته است.
کودتا تعاريف مختلفى دارد اما شورش نظامى ناگهانى واخراج ناگهانى هيئت حاکمه و روند يک مرحلهاى است چون فروپاشى وتجديد سازمان قدرت هردو باهم ويکباره صورت مىگيرد و يا عمل ساقط کردن یک دولت توسط گروهی نسبتاً کوچک با استفاده از راههای غیرقانونی و به طور ناگهانی است. معمولاً در کودتا به نحوی از نیروی نظامی استفاده میشود؛ هرچند که لزوماً کودتا با نیروی نظامی همراه نیست.[ii]
تلاش براى در پيش گرفتن اين شيوه به ويژه از سوى رهبران چپگراى منطقه دنبال مىشود که سياستهاى خود را بر توجه به طبقات فقير و محروم جامعه متمرکز ساخته و در اين راه به مشى سوسياليسم و دولتى کردن شرکتها و منابع و صنايع بزرگ کشور روى مىآورند. اين گونه سياستها در کشورهاى منطقه که با اکثريت فقير و گرسنه روبرو هستند همواره با استقبال توده مردم روبهرو مىشود اما در مقابل، خشم طبقه ثروتمند و صاحبان سرمايه و صنعت و تجارت را که در قالب بخش خصوصى قدرت اصلى را در کشور دارند، بر مىانگيزد.
7تير ماه روز سختى بود، به خصوص براى ميليونها نفر از مردم هندوراس که براى اولين بار براى استفاده از حق مقدس انتخاب و رفتن به پاى صندوقهاى رأى آماده مىشدند تا در همهپرسى براى تشکيل مجلس مؤسسان و اصلاح قانون اساسى نظر بدهند. ظاهرا مناقشه بر سر همهپرسى بود که آن روز قرار بود برگزار شود. همهپرسى مذکور البته الزامآور نبود و فقط در پى آن بود که مشخص شود آيا اکثريت مردم تمايل دارد فرايند اصلاح قانون اساسى آغاز شود يا خير. اما در عمل، چند روز قبل از تحقق اين همهپرسى، دادگاه عالى هندوراس در پاسخ به درخواستى از جانب کنگره، آن را غير قانونى خواند.
بحران در هندوراس از آنجا آغاز شد که ارتش از توزیع صندوقهای رای که برای همهپرسی درباره تغییر موادی در قانون اساسی بود، امتناع کرد. در پی این اقدام ارتش، "مانوئل زلایا "، رئیس جمهور هندوراس، "رومرو اورلاندو واسکز " را از سمت رئیس ستاد مشترک ارتش برکنار کرد، اما وی از کنار رفتن از سمت خود امتناع کرد. زمانى که دادگاه عالى هندوراس برکنارى ژنرال واسکز را مغاير قانون اساسى خواند و او را در سمتش ابقا کرد. هزاران تن از شهروندان هندوراسى در حمايت از رئيسجمهور خود به خيابانهاى پايتخت اين کشور، ريختند و انجام همهپرسى غير الزامآور را خواستار شدند.
اما واحدهاى زرهى ارتش هندوارس صبح روز يکشنبه (28 ژوئن) پيش از شروع راى گيرى ها، با حمله به محل سکونت رئيسجمهورى در تگوسيگالپا، پايتخت، او را دستگير کردند.
پس از دستگيرى، رئيسجمهور هندوراس به وسيله هواپيماى نظامى به "کاستاريکا" تبعيد شد.برخى گزارش ها نيز از زخمى شدن وى در جريان دستگيرى حکايت دارند. در همين زمان خودرو هاى نظامى مجهز به مسلسل در خيابانهاى پايتخت هندوراس مستقر شدهاند و سربازان کاخ ملى را به تصرف در آوردند. زلايا که در کاستاريکا بسر مىبرد، در يک نشست خبرى اقدام ارتش را کودتا خواند.
کودتاى نظامى در هندوراس اولين کودتا از اين نوع عليه دولت يکى از کشورهاى آمريکاى مرکزى در 16 سال اخير است.
کنگره هندوراس براى آرام کردن شورشهاى مردمى با استناد به نامهاى که اعلام کرد نامه استعفاى زلايا است، راى موافق داد و حتى متحدان سابق زلايا نيز به وى پشت کردند. زلايا استعفا را انکار کرد و تاکيد نمود که وى دوران رياست جمهورى خود را ادامه مى دهد.
بعد از آن زلايا از سربازان هندوراس خواست تا از وى پشتيبانى کنند و از شهروندان خواست براى اعتراض صلح آميز به خيابان ها بيايند.
در حالى که در همين حال شبکههاى تلوزيونى در هندوراس که توسط کودتاچيان تصرف شده بود سريال و کارتون پخش مىکردند و در مورد آنچه که اتفاق مىافتاد به مردم هندوراس اطلاعاتى نمىدادند. همزمان در چند نقطه ديگر خبر امد که کودتاچيان در حال قطع برق در کشور مىباشند. طبق آنچه که خانم روداس، وزير امورخارجه، به شبکه تلوزيونى گفته بود تمامى خطوط برق و تلفن قطع شده بود.وضعيت بسيار شبيه است به آنچه که در جريان کودتاى 11 آوريل 2002 در ونزوئلا اتفاق افتاد که در آن رسانهها نقش اصلى را ايفا نمودند. در وهله اول، چنان خبرسازى کردند که گويى کودتا مورد حمايت است و متعاقبا نيز هر گونه اطلاعى را که در مورد خيزشهاى مردمى واصل مىشد، حذف مىکردند.
کنگره هندوراس روبرتو ميچلتى، رهبر کنگره که از مخالفان رئيس جمهوريست را به عنوان رئيس جمهورى موقت هندوراس برگزيده است. وى مخالفانش را گروهى از نخبگانى که مىخواهند هندوراس را منزوى و در فقر شديد نگاه دارند توصيف کرده است. رئيس کودتاگران و جانشين مانوئل زلايا ميچلتى در سال 2008 در انتخابات مقدماتى رياست جمهورى براى تعيين نامزد حزب ليبرال شرکت کرده بود و از الوين سانتوس، معاون مانوئل زلايا، رئيس جمهور کنونى و قانونى اين کشور، شکست خورده بود.
وى که جايگاه قانونى خود را از طريق انتخابات نتوانست بدست آورد، اکنون با کمک ارتش بر مسند رياست جمهورى نشسته است و با اعلام حکومت نظامى تلاش مى کند احساسات عمومى را در کنترل خود قرار دهد.
بعد از اين کودتا مخالفتهاى بينالمللى با اين کودتا صورت گرفت،سازمان کشورهاى قاره آمريکا که مقر آن در واشنگتن است، اقدام ارتش هندوراس عليه رئيس جمهورى اين کشور را کودتا دانسته است.
هوگو چاوز رئيسجمهور ونزوئلا، قول داد رهبر جديد هندوراس را از قدرت ساقط کند. چاوز اظهار داشت: ونزوئلا در وضعيت جنگ است و ارتش خود را به حالت آماده باش درآورد.
چاوز در صحبت بعدى خود از اوباما و دولت آمريکا خواستار شد جديت بيشترى درباره اين کودتا شد.
همچنين برونو رودريگوئز وزيرخارجه کوبا، قول داد که با متحدان زلايا همکارى کند تا وى به خدمت بازگردد.
باراک اوباما، رئيسجمهور آمريکا نيز اظهار داشت که وى عميقا نگران است. هيلارى کلينتون وزير خارجه آمريکا نيز گفت، دستگيرى زلايا بايد محکوم شود.
اوباما با صدور بيانيهاى اظهار داشت: من از تمامى احزاب و بازيگران اجتماعى در هندوراس مىخواهم تا به معيارهاى دموکراتيک، حاکميت قانون و اصول منشور دموکراتيک کشورهاى قاره آمريکا احترام بگذارند. مقامات آمريکايى اظهار داشتند: براى تحقق اين شروط، زلايا بايد به قدرت بازگردد. مقامات آ مريکايى افزودند، دولت اوباما در روزهاى اخير به بازيگران قدرت در هندوراس از جمله نيروهاى نظامى اين کشور هشدار داده بود که آمريکا با کودتا مخالف است اما رهبران نظامى اين کشور از پذيرش درخواست آمريکا امتناع ورزيدند.
حتى زلايا در اين کشور بعد بى نتيجه ماندن مذاکرات در کاستاريکا با هيلارى کلينتون براى بيشتر کردن تحريمهاى بيشتر عليه اين کشور با هيلارى کلينتون مذاکره کرد.
سازمان کشورهاى قاره آمريکا با تصويب قطعنامهاى خواستار بازگشت فورى، امن و بدون شرط مانوئل زلايا، رئيسجمهور قانونى هندوراس به سر کار خود شدند.
گروه ريو که از 23 کشور حوزه آمريکاى لاتين و آمريکاى مرکزى تشکيل شده نيز با صدور بيانيه اى، کودتا در اين کشور را محکوم کرد و خواستار بازگشت فورى و بدون شرط زلايا به سمت رياستجمهورى شد.
اسکار آرياس، رئيسجمهور کاستاريکا که در يک کنفرانس خبرى درکنار زلايا نشسته بود، اظهار داشت: ما فکر مىکرديم شب طولانى ديکتاتورى نظامى در آمريکاى مرکزى به پايان رسيده است. گفتنی است کشور های آلمان و روسیه هم کودتا در این کشور را محکوم کردهاند.
از آنجايى که اقتصاد هندوراس، بيش از هر چيز به آمريکا وابسته است، چرا که بخش اعظم درآمد خود را از آن ناحيه تأمين مىکند، به ويژه از ناحيه پولى که هندوراسىهاى شاغل در آمريکا، تحت برنامه مشهور به "وضعيت موقتا مورد حمايت " که در دوران جنگ کثيف واشنگتن در طى سالهاى دهه 1980 براى مواجهه با موج عظيم فرار مردم از خاک جنگزده خود به سوى آمريکا وضع شده بود، براى خانوادههاى خود ارسال مىکنند.
خانم اوا گولينگر، نويسنده و وکيل آمريکايى که کتابهايى چون کد چاوز ، جنگ واشنگتن بر عليه ونزوئلا و تقابل بوش و چاوز ، به قلم وى منتشر شدهاست، با انتشار يادداشتى در پايگاه تحليلى ونزوئلا فويا، به شرح روند کودتاى نظامى در هندوراس پرداخت. به عقيده اين محقق آمريکايى، روش انجام کودتا در هندوراس به خوبى روشن مىکند که آمريکا در آن نقش داشته است و يکى از همين دلايل گولينر همين اقتصاد متکى به کشور آمريکا است.[iii]
چرا که هندوراس کشور کوچکى است که طى قرن گذشته قربانى رژيمهاى ديکتاتورى و دخالتها و چند مورد تهاجم نظامى آمريکا بوده است. آخرين مورد دخالت نظامى امريکا در دهه 1980 اتفاق افتاد که در آن دولت رونالد ريگان جوخههاى مرگ و نيروهاى شبهنظامى را تأمين مالى مىکرد تا به دست آنان هر گونه تهديد کمونيستى را در آمريکاى مرکزى از بين ببرد.
دليل بعدى که اين کودتا را به آمريکا نسبت مىدهند رومرو اورلاندو واسکز " رئیس ستاد مشترک ارتش به همراه دیگر رؤسای ارتش، از مدرسهای مشهور به نام مدرسه آمریکاییها فارغالتحصیل شده است. طبق دادههایی که از دولت آمریکا بهدست آمده است، واسکز دستکم برای دو بار در SOA درس خوانده است؛ یک بار در سال 1976 و بار دیگر در سال 1984.
ژنرال "لوئیس خاویر پرینس سائوزو"، رئیس نیروی هوایی هندوارس، نیز در سال 1996 در مدرسه آمریکاییها تحصیل کرده بود. نیروی هوایی هندوراس به یک بازیگر مرکزی در بحران هندوراس بود. هنگامی که ارتش از توزیع صندوقهای رای برای همهپرسی امتناع کرد، صندوقها را به نیروی هوایی این کشور منتقل کردند تا اینکه سرانجام زلایا به همراهی شهروندان صندوقهای مذکور را از دست نیروی هوایی آزاد کردند. همچنین زلایا اعلام کرد هنگامی که سربازان وی را ربودند او را به پایگاه نیروی هوایی منتقل کردند و از آنجا وی را در یک هواپیما قرار دادند و به کاستاریکا فرستادند.
جوزف کندی ، نماینده کنگره آمریکا اظهار داشته است: مدرسه آمریکاییها که یک مدرسه نظامی وابسته به ارتش آمریکاست بیشترین دیکتاتورها را در تاریخ جهان تربیت کرده است. این مدرسه تاریخی بلند و تاریک نیز در هندوراس دارد.
طبق آمارهای این مدرسه[1]، در سال 1975 ژنرال "خوان ملگار کاسترو " که دیکتاتور نظامی هندوراس بوده از آنجا فارغالتحصیل شده است.
از سال 1980 تا 1982، رژیم دیکتاتوری "پولیکارپو پاز گارسیا " که یکی دیگر از فارغالتحصیلان این مدرسه به شمار میآید، هندوراس را اداره میکرد. در دوران وی، سرکوبها تشدید یافت و گردان 3-16 ارتش این کشور که یکی از مخوفترین جوخههای اعدام در کل آمریکای لاتین به شمار میآید، به کشتار مردم پرداخت.
ژنرال "هامبرتو رگالادو هرناندز " نیز در تالار مشهوران مدرسه آمریکاییها به چشم میخورد. آمارها حاکی از آن است که وی چهار دوره در این مدرسه مشغول تحصیل بوده است.
آمارها حاکی از آن است که این اولین بار نیست مدرسه آمریکاییها در کودتایی در آمریکای لاتین حضور دارد. در آوریل 2002 نیز دولت منتخب "هوگو چاوز "، رئیس جمهور ونزوئلا، اندکی پس از انتخابات سرنگون شد و بر اساس اطلاعات همین مدرسه "افرین واسکز ولاسکو"، فرمانده سابق ارتش ونزوئلا و ژنرال "رامیرز پوویدا"، که از بازیگران کلیدی در کودتا علیه هوگو چاوز بودند، از دانش آموختگان همین مدرسه بودند.
اين در حالى است که آمريکايىها اين خبر تکذيب کردهاند و به نوعى يکى از طرفداران پروپاقرص بازگشت مانودل زلايا به راس قدرت هستند و بيشترين سعى و حمايت را براى فراهم کردن شرايط براى بازگشت وى داشتهاند.
حالا که با فشارهاى بينالمللى و تحريمهايى متعددى که عليه دولت کودتا انجام شده است و نگرانى از بروز خشونتها در اين کشور عليه تظاهرات کنندگان به اوج خود رسيده است.
حمايت از زلايا در صحنه بينالملل از سوى کشورهاى مختلف، باعث شد که کودتاگران شرط بازگشت زلايا را بدون پس گيرى سمت خود تصويب کنند و اگر ادامه روند تظاهرات و فشارهاى بينالمللى در دنيا ادامه پيدا کند چه بسا که زلايا بتواند مقام خود را باز پس گيرد و همينطور همه پرسى که به دنبالش بود انجام شود.
اما در حال حاضر کودتاگران از تصميم خود کنار نمىروند و پيش بينىهاى حاکى از وقوع جنگ داخلى و خونريزى در هندوراس خبر مىدهد. اين کودتا باعث شد که باز هم سودگران مرگ براى ارضاى حس خودخواهى و جاه طلبى خود کشور ديگرى را به کام مرگ ببرند.
نظر شما :