موانع پیش روی اوباما در سیاست های جدید امریکا
این روزها سیاست جدید دولت امریکا بسیار مورد بحث قرار میگیرد. از موضوع اقتصاد جهانی گرفته تا بحثهای سیاسی مانند بحران صلح خاورمیانه، پرونده هستهای ایران، موضوع کره شمالی، نوع تعامل با چین روسیه، بحث ناتو، موضوع جنگ با تروریسم، موضوع افغانستان و عراق، اتفاقات افریقا همه و همه گوشهای سیاستهای جدید امریکا را به خود اختصاص دادهاند. تحلیلگران در رسانههای مختلف تحلیلهای بسیاری در این زمینه ارائه میدهند. در تازهترین اظهار نظر روزنامه آلمانی هندلزبلات در شماره روز سهشنبه ۲۱ ژوئیه خود تفسیری در مورد سیاست خارجی جدید امریکا نوشته است.
به اعتقاد نویسنده این تحلیل هیچ رئیس جمهوری در امریکا مثل باراک اوباما این همه در بخش سیاست خارجی فعالیت نکرده است. اوباما اعلام کرده است که میخواهد روابط حسنهای با روسیه داشته باشد، دستش را برای برطرف کردن مشکلات به سوی ایران دراز کند، میخواهد صلح خاورمیانه را محقق سازد، نظامیان امریکایی مستقر در عراق را از این کشور خارج کند، نیروهای این کشور را در افغانستان افزایش دهد، مشکلات زیستمحیطی را در جهان سامان دهد و سعی در پدید آمدن جهانی کند که در آن سلاحهای هستهای کمتری وجود دارد.
اوباما میخواهد روابط چندجانبه با کشورهای مختلف جهان را تقویت کند، رابطه با همپیمانان را بطور جدی افزایش دهد و بار دیگر رهبری امریکا را در جهان برقرار سازد. او مرز خود را با افرادی چون کیم جونگ ایل رهبر کره شمالی و محمود احمدینژاد در ایران مشخص میکند. گرچه هنوز حد و مرز این مرزبندیها مشخص نشده است.
در این راستا منتقدانی بسیاری هستند که معتقدند اوباما با وجود این که اقدامات زیادی را آغاز کرده، اما مشخص نیست که آنها را به پایان برساند یا میتواند به پایان برساند یا اصولا آیا این اقدامات ثمربخش هستند یا در حد رویا و آرزو طراحی شده اند؟ مثلا همچنان بر سر صلح و اعراب و اسرائیل به ویژه صلح فلسطینیان با اسرائیلیها اما و اگرهای بسیاری وجود دارد و هنوز مشخص نیست که بتوان حداقلهای یک صلح را در منطقه فلسطینی ایجاد کرد. گرچه اوباما تا بدانجا پیش رفته که حتی یک نماینده کارکشته یعنی جورج میچل را به این موضوع اختصاص داده اما هنوز بسیاری نسبت به آینده صلح خاورمیانه ناامید هستند. به ویژه این که در حال حاضر ارادهای در خاک اسرائیل برای تحقق صلح مشاهده نمیشود.
از سوی دیگر بحران اقتصادی تاثیراتی مستقیم بر سیاست امنیتی در جهان گذاشته است. باید منتظر آن بود که کشورهای بسیاری به همین علت با مشکلات فزاینده امنیتی روبرو شوند. آنچه اکنون در سومالی میبینیم، میتواند فردا در یمن، تاجیکستان، چاد و کنگو روی دهد. بحران اقتصادی بر مشکلات جاری جهانی افزوده شده، اما نمیتوان مشکلات جاری مثل بحران خاورمیانه یا سیاست اتمی ایران را به خاطر بحران جهانی اقتصاد کنار گذاشت.
دولت امریکا نشان داده است که مثل گذشته در مشکلات جهانی و منطقهای شرکت خواهد کرد، اما دیگر رهبری را به تنهایی در دست نمیگیرد. این کشور میخواهد در یاری با دیگر کشورهای جهان در موردهای فراوانی مانند نجات اقتصاد جهانی، نرم کردن کره شمالی یا بحران خاورمیانه موثر باشد. ایالات متحده امریکا اکنون سعی میکند با همکاری اروپا، روسیه، کشورهای در حال توسعه و کشورهایی که در بحران منطقهای دخالت دارند به حل بحرانهای موجود جهانی و منطقهای بپردازد.
با این حال مشکلات آن قدر فراوانند که همه طرفهای درگیر میکوشند تا آنجا که ممکن است برای خود امتیازی بگیرند. کره با طرحهای اتمی و آزمایشهای موشکی خود، ایران با انجام مذاکرات هستهای ولی بدون قبول هیچ پیشنهادی یا اسرائیل که امیدوار است خواست توقف شهرکسازی اوباما دیگر روزی مطرح نشود و این کشور بتواند همچنان به کار خود ادامه دهد، همه نشان میدهد که در این بحبوحه نفسگیر سیاسی تا چه اندازه طرفهای درگیر به فکر امتیازگیری هستند. در چنین شرایطی حتی بعضی کشورهای اروپایی یا کشورهای نیمهپیشرفته نیز منتظر عاقبت کار هستند. آنها مسئولیتی در تحقق طرحهای اوباما به عهده نمیگیرند و منتظرند که ببینند آیا اوباما در راهی که میرود موفق خواهد شد یا نه تا بعد تصمیم نهایی را در پشتیبانی یا عدم پشتیبانی از طرحهای او بگیرند. مثلا در بسیاری از مسائل مانند افغانستان اروپاییها همچنان دست به عصا راه میروند و نمیخواهند خود را در هزینهها شریک کنند. مشابه چنین وضعیتی را در نوع تعامل با ایران، روسیه، منطقه قفقاز و آسیای میانه میتوان مشاهده کرد. با تمام این احوال سئوالی که گفتیم همچنان مطرح باقی میماند، اوباما میتواند با این اوضاع و احوال سیاستهای نوین خود را به نتیجه برساند؟
نظر شما :