با آیت‌الله خامنه ای درباره زدن موشک به بغداد مذاکره کردم

۳۰ تیر ۱۳۸۸ | ۱۹:۱۳ کد : ۵۱۹۹ تاریخ دیپلماسی
مروری بر خاطرات علی اکبر هاشمی رفسنجانی در دوم و سوم مرداد 1365
با آیت‌الله خامنه ای درباره زدن موشک به بغداد مذاکره کردم

پنجشنبه ٢ مرداد ١٣٦٥/ ١٦ ذيقعده ١٤٠٦ / ٢٤ جولاى ١٩٨٦

اول وقت آقايان [حسن] روحانى و [محمدعلى] هادى آمدند و درباره مقابله به مثل حملات عراق بحث شد. تا ساعت ده ‌و نيم در جلسه ماندم. اختلاف بين دو خط در انتخابات هيات اجرايى بين‌المجالس وقت‌گير شده است. (به علت انقضاى دوره تصدى شوراى اجرايى بين‌المجالس، انتخاباتى جهت تعيين ١٥ نفر اعضاى شوراى اجرايى جديد برگزار شد که اين افراد به ترتيب اکثريت آرا را براى مدت دو سال کسب کردند: ١- احمد عزيزى ٢- دکتر موسى زرگر ٣- محمد يزدى ٤- جلال‌الدين فارسى ٥- محمدعلى موحودى کرمانى ٦- محمدعلى هادى نجف‌آبادى ٧- سيدجليل سيدزاده ٨- غلامعباس زائرى ٩- على موحدى ساوجى ١٠- رسول منتجب‌نيا ١١- سيدفضل‌الله حسينى برمائى ١٢- سيدهادى خامنه‌اى ١٣- اکبر پرهيزکار ١٤- حسين سبحانى‌نيا ١٥- غلامرضا فدايى- شوراى اجرايى جديد در تاريخ ١٦ شهريور ٦٥ اولين جلسه خود را جهت انتخاب اعضاى هيات رئيسه و دبيرکل تشکيل داد و اين افراد انتخاب شدند: محمدعلى موحدى کرمانى (رئيس)، على موحدى ساوجى (نايب رئيس اول)، محمدعلى هادى نجف‌آبادى (نايب رئيس دوم)، دکتر موسى زرگر(دبيرکل)، غلامعباس زائرى (خزانه‌دار)، غلامرضا فدایى (منشى اول) و حسين سبحانى‌نيا (منشى دوم).

ظهر خانم [عاتقه صديقى همسر شهيد] رجایى [نماينده تهران] آمد و از کم توجهى به خانم‌ها مخصوصا در ماموريت‌هاى حج گله داشت. آقاى [حسين] محلوجى گزارش پيشرفت صنايع دفاع را داد.

عصر مسئولان تبليغات جبهه و جنگ روانى و نيز گروه اطلاعات سپاه براى افغانستان و نمايندگان امام در واحدهاى نظامى و خانواده‌هاى شهداى هفتاد و دو تن آمدند. براى همه آنها جداگانه صحبت کردم. (آقاى هاشمى در ديدار با مسوولان واحدهاى تبليغات سپاه بر فعاليت همه سازمان‌هاى ذى‌ربط در انعکاس اخبار جنگ تاکيد کرد و درباره تاثير تبليغات در پايدارى رژيم عراق و حمايت‌هاى تبليغاتى آمريکا از آن گفت: «شکست عراق در فتح‌المبين و خرمشهر و جاهاى ديگر، هرکدام به تنهايى کافى بود که عراق را به نقطه نهايى بکشاند، ولى اينها با عوامل فراوانى من جمله با همين تبليغات توانستند خودشان را حفظ کنند. در جريان شکست فاو، آمريکايى‌ها حتى حاضر شدند که براى پوشانيدن شکست عراق ماهواره خودشان را رسوا کنند، آمريکايى‌ها گفتند که ماهواره‌ها چيزى را نشان ندادند. در حالى که ما مى‌دانيم ماهواره وسعت زيادى را زير پوشش قرار مى‌دهند و همه چيز را زير نظر مى‌گيرند، با اين حال آنها حاضر شدند به قيمت بدنامى و رسوايى ماهواره‌ها، مساله شکست را مشکوک نگه دارند و بعد هم به دروغ هر روز مى‌گفتند که عراق چند کيلومتر در فاو به طرف مواضع ايرانى‌ها پيش روى کرده است.» رجوع کنيد به کتاب «هاشمى رفسنجانى، سخنرانى‌هاى سال ١٣٦٥» دفتر نشر معارف انقلاب، ١٣٨٧)

[آقاى محمدرضا آيت‌الله] وزير معاون و فلزات و معاونان آمدند. گزارش دادند توضيحاتى گرفتم. آقاى [موسى] خير [حبيب‌اللهى] آمد و از تعقيب وزارت اطلاعات شاکى بود. با نخست وزير در مورد حمله امروز عراق به سنندج، باختران و کاغذسازى پارس و... و مقابله به مثل صحبت کرديم. (جنگنده‌هاى نيروى هوايى عراق در اين روز نيز به شدت حملات هوايى خود را بر تاسيسات اقتصادى و شهرهاى مسکونى ادامه داد. در اين حملات، شهرهاى شوش، کرمانشاه، سنندج، سقز، مريوان و ايلام هدف قرار گرفت و در نتيجه بيش از ٣٠٠ تن از افراد غيرنظامى شهيد و شمار بسيارى مجروح شدند. از سوى ديگر، سه هواپيماى دشمن ضمن حمله به کارخانه کاغذسازى پارس در هفت تپه، شش راکت پرتاب کردند که در نتيجه بخش ادارى پشتيبانى و انبار کاغذ آسيب کلى ديد و حدود ٣٠ تن شهيد و ٢٠٠ تن مجروح شدند. در اين حمله همچنين به انبار مواد اوليه، انبار محصولات کارگاه مرکزى، قسمتى از سالن توليد، ساختمان ادارى، ناهارخورى و آتش‌نشانى خسارت‌هايى وارد آمد و قسمت عمده‌اى از مواد و بخشى از ماشين‌آلات موجود از بين رفت. ميزان اين خسارت‌ها، دو ميليارد ريال برآورد شده است. همچنين در ساعت ١٤:٤١ شهر کرمانشاه هدف بمباران هوايى واقع شد. دراين حمله، دو ميگ ٢٣ که يک فروند شکارى ديگر دشمن آنها را پشتيبانى مى‌کرد، تاسيسات پالايشگاه شهر را بمباران کردند و به دنبال آن، ستون بزرگى از آتش و دود آسمان شهر را فراگرفت و تا شعاع سه کيلومترى محل بمباران، شيشه‌هاى واحدهاى مسکونى خرد شد. به نقل از شاهدان عينى در باختران، يکى از هواپيماهاى مهاجم دشمن هدف پدافند هوايى شهر قرار گرفت و سرنگون شد. منابع غيررسمى آمار خسارت‌هاى جانى را ١٣ تن شهيد و ٥ تن مفقود ذکر کرده‌اند. در مناطق مسکونى شهر سنندج نيز يک پايانه مسافربرى و پارک موتورى پادگان قدس اين شهر را هواپيماهاى دشمن بمباران کردند که بر آن، ٢٣ تن شهيد و ٧٠ تن مجروح شدند و به بيش از ٣٥ واحد مسکونى و تجارى خسارت وارد شد و شش مينى‌بوس مسافربرى نيز در آتش سوخت. در ميان کشته‌شد‌ه‌ها، علاوه بر زنان و کودکان، اعضاى يک خانواده ١١ نفره نيز ديده مى‌شد. علاوه بر آن، يک پادگان آموزشى در سنندج نيز با تيربار کاليبر ٥٠ هواپيماهاى دشمن به رگبار بسته شد که بر اثر آن، تعدادى از چادرهاى اردوگاه دچار آتش‌سوزى شد اما تلفاتى دربر نداشت. متخصصان پس از خنثى‌سازى دو بمب عمل نکرده در سنندج اعلام کردند که يکى از بمب‌ها، ٧٥٠ پوندى، ساچمه‌اى، از نوع ليزرى و ساخت فرانسه و ديگرى ٥٠٠ پوندى، ساچمه‌اى، از نوع تخريبى و ساخت روسيه بوده است. را مورد تجاوز قرار دادند. هواپيماهاى عراق همچنين يک لنج صيادى را در شمال پايانه نوروز مورد حمله قرار دادند که اين لنج به کلى منهدم شد و عده‌اى از صيادان به شهادت رسيدند.)

قرار شد در مورد بصره تهديد کنيم. به نيروى هوايى دستور حمله به داخل عراق دادم (عراق با انتشار اطلاعيه نظامى به بخشى از حملات يادشده اعتراف کرد و اعلام نمود: «جنگنده‌هاى عراقى طى عملياتى، علاوه بر حملات هوايى به پادگان سنندج، کارخانه شکر دزفول، پالايشگاه باختران و يک هدف دريايى؛ مقاديرى از تجهيزات، استحکامات و چادرهاى تدارکاتى نيروهاى ايرانى را نيز منهدم نموده‌اند.» در اين اطلاعيه همچنين آمده است که توپخانه دوربرد ايران منطقه الحارثه عراق را گلوله‌باران کرده است و نيز عده‌اى از غيرنظاميان ايرانى به نيروهاى بعثى پناهنده شده‌اند. فرمانده نيروى هوايى عراق نيز گفت: «عراق به نابود کردن کليه اهداف حياتى و اقتصادى که رژيم ايران از آنها براى ادامه جنگ بهره مى‌گيرد، ادامه خواهد داد.» وى- که با روزنامه القادسيه بغداد مصاحبه مى‌کرد- افزود: «عراق اهداف حياتى در عمق خاک ايران را در هر زمانى که انتخاب کند، مورد حمله قرار خواهد داد.» او ادعا کرد: «از زبان من به حکام مارقى ايران بگوييد مردانى که اهداف جنگى را براى نابودى در تهران- پايتخت آنها- انتخاب کرده‌اند، قادرند به تمام پناهگاه‌ها در هر کجاى ايران که باشند دست يابند.») ديروقت به خانه رسيدم. بعد از سه روز کار متراکم، خسته بودم.

جمعه ٣ مرداد ١٣٦٥/ ١٧ ذيقعده ١٤٠٦/ ٢٥ جولاى ١٩٨٦

در منزل بودم (در اين روز در عراق جلسه‌اى به رياست صدام حسين و با شرکت تعدادى از فرماندهان و نظاميان ارشد ارتش از جمله عدنان خيرالله معاون فرمانده کل وزير دفاع، طارق عزيز معاون نخست‌وزير و وزير خارجه و لطيف جاسم وزير فرهنگ و اطلاعات تشکيل شد. اين جلسه هشت ساعت به طول انجاميد. در اين جلسه صدام گفت: «اگر ضرورت حکم کند ما مى‌توانيم ارتشى سه برابر ارتش موجود عراق به وجود بياوريم که همه افراد آن از خود عراقى‌ها باشند.») آيت‌الله اردبيلى را براى اقامه جمعه فرستادم و نکاتى به ايشان درباره مسائل جنگ و مقابله به مثل دادم.

عصر آقاى وحيدى مسئول اطلاعات سپاه آمد. گزارشى از مناطق تحت کنترل طالبانى‌ها در عراق داد. به نظرم رسيد که در گذشته در نپذيرفتن همکارى با آنها اشتباه کرده‌ايم. آنها آماده همکارى با ما هستند. چون به خارج راه ندارند و تحت فشارند، امتياز زيادى هم نمى‌خواهند. خود وحيدى ده روز در مناطق آنها از اربيل تا خانقين، گشته. به جز راه‌ها و شهرها حضور دارند. با آيت‌الله خامنه‌اى که پس از يک هفته از خراسان برگشته، درباره زدن موشک به بغداد، تلفنى مذاکره کرديم. قرار شد در جلسه سران قوا در شب دوشنبه بحث شود.


نظر شما :