سخنگوی وزارت خارجه و قیاسی در حد تهران - پاریس
سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست روز دوشنبه خود با خبرنگاران با پرسش های پی در پی درباره "تصویر جهانی ایران" و اظهارنظر دولت های غربی درباره وقایع هفته گذشته ایران روبرو شد.
رسانه های خارجی طی هفته گذشته نگاه دقیقی به حوادث تهران و شهرهای مختلف ایران داشته و با وجود محدودیت های رسانه ای که در این باره داشته اند، اخبار و فیلم های متعددی از حوادث آن پخش کرده اند که بخشی از آنها در نوع خود تکان دهنده بوده است؛ چرا که با وجود منع ورود دوربین های عکسبرداری و فیلمبرداری به خیابان ها، از تصاویر ارسالی مردم که با موبایل های خود فیلم گرفته اند استفاده کرده است.
اگرچه حساسیت های جهان نسبت به ایران و موقعیت هسته ای و ضد اسراییلی این کشور موجب شده است تا اتفاقات اخیر با بزرگنمایی بیشتری مخابره شود اما آنچه این قضیه را تشدید کرده و بر ابهامات و درشت نمایی ها افزوده است، بسته شدن فضای رسانه ای در ایران و خاموش کردن صدای منتقدان است.
اگر دولتمردان ایران بر فعالیت های انتظامی و امنیتی خود باور دارند و هرگونه مخالفت خارجی با وضعیت داخلی ایران را نشات گرفته از توطئه و دشمنی می پندارند، لزومی برای اخراج خبرنگاران خارجی، شکستن دوربین های عکاسان داخلی و نظارت بر تیترها و محتوای مطبوعات وجود ندارد. چنانچه وزارت خارجه با صراحت معتقد است که برخی رفتارهای دولت های غربی در شرایط کنونی مصداق دخالت و دشمنی است و بر همین اساس در حال بررسی ادامه روابط با این دولت ها و فعالیت سفارتخانه هایشان در تهران است.
هیچ شهروند ایرانی نیز دخالت خارجی را در امور داخلی خود نمی پذیرد؛ بویژه اگر این دخالت نه از سر یاری گری و صداقت بلکه با هدف اغتشاش و توطئه افکنی باشد.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان که از عملکرد رسانه های خارجی در قبال ایران به شدت ناراضی بود، به شورش های سال های گذشته فرانسه اشاره کرد و گفت: "حجم خشونتها پس از کشته شدن دو نوجوان در فرانسه بسيار بالا بود اما آيا CNN و BCC براى آن برنامهاى داشتند؟ امروز CNN آموزش هک کردن سايتهاى اينترنتى، دولتى و خبرگزارىهاى ايرانى را ارائه مىدهد که با هک شدن برخى سايتها و خبرگزارىها مواجه هستيم. اينها اگر دخالت نيست پس چه چيزى است که متاسفانه در قالب روزنامهنگارى غيرحرفهاى تشکيل مىشود؟"
شاید بهتر بود این مقام سیاسی کشورمان در مقابل خبرنگارانی که هفته گذشته را با شدیدترین محدودیت های رسانه ای و پایین ترین امکانات اینترنتی در ایران مواجه بوده اند، حداقل از هک شدن خبرگزاری های دولتی سخن نمی گفت. استفاده از اینترنت و حتی موبایل در ده روز گذشته به امری فراموش شده در جامعه تبدیل شده است. یکی دو روزنامه منتقد، تعطیل و سایت های بسیاری به جرم هواداری از نامزد منتقد انتخابات فیلتر شده اند. خبرنگاران و روزنامه نگاران زیادی بازداشت و سیستم های ماهواره ای دچار اختلالات شدید شده اند.
حسن قشقاوی فرانسه را به عنوان نمونه ای از کشورهای اغتشاش زده در چند سال گذشته مثال زد ولی به این مطلب اشاره ای نکرد که صداوسیمای ایران بیشترین گزارش ها و تحلیل های بدبینانه و اغراق شده را نسبت به این رویداد ارائه می کرد و حتی زمانی که قائله ها در فرانسه رو به کاهش گذاشته بود، بازهم با نشان دادن تصاویر درگیری های روزهای نخست سعی در زشت نمایی اتفاقات این کشور داشت و آن را به فروریزی دموکراسی تعبیر می کرد. (مشابه این تفسیرهای سیاه نمایانه را در مورد توفان کاترینا و شیوع آنفلوانزای خوکی هم شاهد بودیم)
در آن زمان رسانه های دیگر دنیا نیز در آزادی کامل و بواسطه حضور خبرنگارانشان در فرانسه، بیشترین حجم اخبار و گزارش ها را به وقایع فرانسه اختصاص داده بودند و ساعتی نبود که بخش های خبری تحولات تازه اغتشاش های فرانسه را به دنیا مخابره نکنند. ضمن اینکه فراموش نکنیم تمام تصاویر مورد استفاده تلویزیون دولتی ایران نیز از روی شبکه های خارجی برداشته می شد.
سخنگوی وزارت خارجه در ادامه به رفتارهای نیروهای امنیتی کشور اشاره کرد و آن را در مقایسه با نمونه های مشابه خارجی این گونه توصیف کرد: "اين نکته را نبايد از ياد ببريم که بارها پليس در کشورهاى غربى که مدعى آزادى است برخوردهاى وحشيانهاى داشته که مىتوان آن را با تحمل پذيرى پليس ما مقايسه کرد."
با وجودی که صمیمت ماموران انتظامی ایران در جریان وقایع اخیر کاملا به پوست و گوشت مردم لمس شده است، ذکر این نکته ضروری است که در همان کشور فرانسه به دلیل برخوردهای پلیس با مردم و حتی اغتشاش گران، تعدادی زیادی از ماموران و روسای پلیس دادگاهی و محاکمه شدند.
کشمکش های فرانسه در آشوب های گسترده سال 2005 فراموش شدنی نیست. یکی از مهم ترین عوامل تشنج در این کشور اظهارنظرهای نیکلا سارکوزی - وزیر کشور وقت - بود که آشوبگران را تفاله های جامعه خوانده بود. این توصیف تحریک آمیز که با خشم مردم مواجه شد یکی از بزرگ ترین اشتباهات یک مقام دولتی در هنگامه بحران های فرانسه بود که با پاسخ قاطع دومینیک دوویلپن نخست وزير وقت مواجه شد. او گفت که يک اقليت آشوب طلب را نبايد با اکثريثی که خواهان يکی شدن با جامعه فرانسه است اشتباه گرفت.
دو ويلپن همچنین گفته بود: "بگذاريد از انگ زدن به محله ها پرهيز کنيم. بگذاريد از مخلوط کردن يک اقليت آشوب طلب با اکثريت وسيعی که مايل است با جامعه فرانسه همراه شود و پيشرفت کند اجتناب کنيم." حال باید به توصیفاتی که برخی مقامات دولتی ایران نسبت به مردم معترض به انتخابات داشتند نگاه کنیم و دنبال مقام بالاتری بگردیم که اظهارات او را تصحیح و یا شخص او را وادار به عذرخواهی کرده باشد.
اما اقدام های دولت فرانسه تا همین جا متوقف نشد و به سمتی رفت که خواسته های معترضان مورد توجه قرار گرفت. برنامه ايجاد اشتغال، اختصاص بودجه برای بهبود آموزش و پرورش در محلات محروم، تاسيس نهادی برای مبارزه با تبعيض نژادی، برخورد با پلیس های خاطی و... از جمله اقدام هایی بود که در کنار برخورد با آشوب طلبان انجام گرفت و تعریفی مردمی را از برقراری امنیت به ظهور رساند.
مجموعه عملکردهای دولت فرانسه موجب شد تا ضمن لاپوشانی اشتباهات و گستاخی های دولتمردان، از شکاف میان دولت و مردم جلوگیری شود. در این میان رسانه ها نیز وظایف خود را که همانا اطلاع رسانی و شفاف سازی بدون تمکین از بخشنامه ها و دستورالعمل های تحمیلی بود، به انجام رساندند و هیچ خبرنگار خارجی اخراج نشد و هیچ روزنامه نگار داخلی به حبس نرفت.
رویدادی که حسن قشقاوی به آن استناد کرده است، مرگ دو جوان موتورسوار بود که بر اثر تصادف با یک خودروی پلیس کشته شده بودند. جالب است بدانید که دستگاه های امنیتی فرانسه برای مقابله با معترضان این حادثه از سلاحهای غیرکشنده، باتومهای برقی و گلولههای مشقی استفاده کرد.
نظر شما :