معجزه هزاره سوم، برپایی تجمعات بدون رسانه

۲۷ خرداد ۱۳۸۸ | ۲۱:۰۰ کد : ۴۹۴۶ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
با توجه به اینکه خبرگزاری های داخلی و صداوسیما فرصتی را برای انعکاس تلاش‌های دموکراتیک بخشی از جامعه در احقاق حقوق خود نمی‌دهند و اساسا جناح و نامزد معترض انتخابات دهم را شکست خورده و هوادارانشان را اغتشاشگر می‌خوانند، بر خود لازم دانستیم شرحی از راهپیمایی روز 26 خرداد را که در نوع خود حاوی نکات جالب توجهی بود بیاوریم.
معجزه هزاره سوم، برپایی تجمعات بدون رسانه

وقتی یک بالگرد در روز 25 خرداد بر فراز راهپیمایان معترض تهرانی به پرواز درآمد و مسیر میدان فردوسی تا آزادی را که مملو از جمعیت بود طی کرد، هیچ یک از طرفداران میرحسین موسوی که جمعشان دو میلیون نفر تخمین زده شد، خیالی را در ذهن نمی پروراندند که این بالگرد بخواهد تصویرهای برداشته خود را برای پخش در اختیار صداوسیما قرار دهد.

البته تصاویر فیلمبرداری شده از اجتماع میلیونی مخالفان به طور حتم در اختیار مسئولان ذی ربط و تصمیم گیران اصلی گذاشته شده است تا رقم و میزان استقامت و جدیت مخالفان به دست آید و شکایات علیه نحوه شمارش آرا و حتی ابطال انتخابات جدی تلقی شود.

مردم معترض با پلاکاردهای اعتراضی خود نسبت به نحوه برگزاری انتخابات دهم، در سکوت راهپیمایی کردند و تنها زمانی لب به شعار گشودند که نوک اسلحه ای را نشانه رفته به سمت خود دیدند.

تجربه چند روز اعتراض و اغتشاش در تهران و دیگر شهرهای کشور حاکی از این واقعیت است که عده ای حتی راهپیمایی در سکوت و بدون شعار را نیز برنمی تابند. معترضان با وجودی که از احساس توهین و تحقیر نسبت به خود سخن می گویند، در دو راهپیمایی عظیم میلیونی از سردادن شعار پرهیز کرده و یکدیگر را دعوت به سکوت کرده اند. تجمع های اعتراضی آنها تنها زمانی به سمت تشنج و ناآرامی سوق یافته است که گروه های فشار موسوم به لباس شخصی به جانب آنها حمله ور شده اند.

روز سه شنبه با وجودی که تظاهرات هواداران موسوی به دلیل تجمع معنادار طرفداران دولت در میدان ولیعصر لغو و به فردا موکول شد، عده زیادی از مردم که تجربه راهپیمایی در سکوت را آزموده بودند از ضلع شمالی میدان ولیعصر –  کمی بالاتر از محل تجمع طرفداران احمدی نژاد – به سمت شمال شهر روانه شدند و وقتی به میدان ونک و سپس مقابل صداوسیما رسیدند، به عدد میلیون رسیده بودند.

نکته جالب درباره همزمانی دو تجمع نامتجانس در تهران این بود که برای برگزاری تجمع هواداران احمدی نژاد تمام رسانه ها اعم از خبرگزاری ها، روزنامه دولتی کشور و رادیو و تلویزیون بسیج شده و ضمنا هماهنگی هایی برای آوردن آنها به محل مورد نظر انجام شده بود. گفتنی است که خبر برپایی این تجمع را شبکه های مختلف صداوسیما بارها به اشکال مختلف اطلاع رسانی و تاکید کرده بودند که هواداران کلیه نامزدهای انتخابات دهم در این برنامه حضور پیدا می کنند!

با این حال این تجمع از ساعت 16 و با هدف پایان دادن به تجمعات حامیان موسوی – که بنا بود در همان ساعت و در همان محل جمع شوند – شکل گرفت و در خلال آن شعارهایی علیه جریان سیاسی حامی میرحسین موسوی سر داده شد.

از سوی دیگر طرفداران موسوی که که از فردای روز انتخابات با فیلتر شدن سایت ها و تعطیل شدن روزنامه هایشان مواجه بوده اند و از کمترین جایگاه در رسانه ملی برخوردار نیستند، چنان انسجام حیرت انگیزی به راهپیمایی خود دادند که در تاریخ تجمعات اعتراضی ایران بی سابقه بود.

حتی راهپیمایی روز پیش از آن در مسیر میدان انقلاب تا میدان آزادی به صورت تلفنی و دهان به دهان در میان مردم گشته بود و تنها فرصتی برای تبلیغ سینه به سینه در محله ها و خیابان ها پیدا کرده بود ولی تظاهرات 26 خرداد در بلندترین خیابان کشور در شرایطی پا گرفت که حتی موسوی آن را به دلیل احتمال بروز درگیری میان دو طرف لغو کرده بود.

اصلاح طلبان در حال سپری کردن روزگاری هستند که از سال 76 تاکنون با آن مواجه نشده بودند. قرائن و پیشرفت امور از پیروزی آنها در انتخابات حکایت داشت ولی نحوه برگزاری انتخابات و سپس شمارش آرا حکایتی عجیب و غریب پیدا کرد و مردم را شب ها به پشت بام ها برای سر دادن فریاد الله اکبر کشاند.

اصلاح طلبان بلافاصله در فردای روز انتخابات علاوه بر قطع سیستم پیامک تلفنی، با اختلال در شبکه تلفن های همراه، مسدود شدن سایت ها، توقیف و تهدید روزنامه ها، کندی سرعت اینترنت و برخورد با دارندگان ماهواره مواجه شدند و به شوکی عمیق دچار آمدند.

به نظر می رسد تنها و مهم ترین برگ برنده آنها در این میان یکی میرحسین موسوی باشد و دیگر مردم. موسوی شخصیتی نو و متفاوت در عرصه سیاسی کشور و واجد صفات و گذشته ای است که هر قشر و طبقه ای را مجذوب خود ساخته است. اتصال او با بنیانگذار جمهوری اسلامی و مدیریتش در زمان جنگ تحمیلی از او شخصیتی محبوب و تاریخ ساز نزد خانواده های متدین و دلبسته انقلاب و امام خمینی (ره) ساخته است. از سوی دیگر، دست داشتن در کار هنر، تسلط به مبانی اقتصاد و سیاست خارجی، همنشینی با اصلاح طلبان و سیدمحمد خاتمی و بالاتر از همه صدق گفتار و عمل او موجب شده است تا موسوی در میان اقشار میانه و تحول خواه نیز طرفداران پرشماری داشته باشد.

با این همه سخن بر سر این است که در این وانفسای تنگی و فشار و حصر و حیله، او چگونه توانسته است بدون در اختیار داشتن رسانه ای فراگیر، حامیانی تکبیرگو بیابد و ضعیف ترین احتمالات را به امیدبخش ترین پیام ها تبدیل کند.

شاید بتوان این گونه گفت که عامل اقبال موسوی در هدایت طرفدارانش همان برگ برنده دوم یعنی مردم هستند. مردم حامی موسوی می گویند تعدادشان بیش از رقم 13 میلیون است و قرار است همین مقوله طی روزهای آتی به اثبات برسد. آنها معتقدند کسانی هستند که به گفته موسوی نه چک پولی دریافت کرده اند و نه با اتوبوس به محل تظاهرات آورده شده اند. اینان تاکید می کنند که رای شان در انتخابات پایمال شده و بازیچه طراحی های اهالی قدرت شده اند. این ویژگی نزد تمام طرفداران موسوی مشترک است و همین حس مشترک آنها را به خیابان ها می کشاند. آنها دچار درد، احساسات و خلاهایی مشترک شده اند و برای جبران آن راهی جز نمایش فردیت خویش به کسانی که انکارشان می کنند نمی بینند.

مخالفان میرحسین موسوی و دستگاه هایی که هر روز سیستم تلفن های همراه را در شهرهای مختلف قطع می کنند و چراغ خیابان ها را خاموش می کنند و موتورسوارهای شبه نظامی را راهی خیابان ها می کنند، در برابر جبهه ای قرار گرفته اند که واسط میان آنها نه سایت ها و پیامک ها و نه شب نامه ها و روزنامه هاست. دردی مشترک نزد اقشار مختلف حامی موسوی پدید آمده است که باز کردن آن با دردهایی تازه همراه است. این بیمار روزگار سختی را از سر می گذراند و هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که بعد از این تب شدید چه سرنوشتی در انتظار اوست.

جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :