/با دیپلماسی ایرانی تا انتخابات/
مبانی هویت ملی ایران
ایران کشوری کهنسال است که هویت آن قدمتی به دیرپایی اسطورهها دارد. هویت ایرانی که در درازای تاریخ با اندیشههای نخبگان ایرانی بارور گردیده است از مبانی غنی برخوردار است. که از ایرانیان، مردمانی یکپارچه ساخته که دارای ویژگیهای آشکاری همچون خداجویی، خردمحوری، دانش دوستی، دادخواهی و صلح طلبی بودهاند. ماندگاری و استمرار تاریخی هویت ایرانی که همراه با حفظ مظاهر و مبانی آن بوده است، نشان از ارزشهای والای آن دارد، هویت ملی ایران که براساس آموزههای کهن هویت ایرانی شکل گرفته و در دو دولت-ملت ایران متبلور شده است، عامل اصلی حفظ و خدمت ملی بوده و با وحدت ملی است که توسعه، پیشرفت و آزادی و امنیت حاصل میگردد. با توجه به اهمیت هویت ملی ایران، رئیسجمهور به عنوان کسی که میخواهد مدافع استقلال، تمامیت ارضی ایران و منافع ملت ایران باشد، بایستی با مبانی هویت ملی ایران پیوند نزدیکی داشته و ضمن برخورداری از درکی روشن نسبت به این مبانی در تحکیم هویت ملی در جامعه ایرانی نقشی تاثیرگذار ایفاء کند. در حال حاضر شعارهای کلی میهن دوستانه از طرف نامزدهای ریاستجمهوری ابراز شده است که البته همین موضوع نیز مایه دلگرمی است. اما به نظر میرسد فراتر از چنین کلی گوییهایی، بایستی این موضوع مورد توجه قرار گیرد که مبانی هویت ملی ایران چیست ومسئولیت ریاستجمهور آینده در برابر این مبانی به چه گونهای خواهد بود. دراین میان به نظر میرسد میان اندیشههای میرحسین موسوی ومبانی هویت ملی ایران پیوندهایی وجود دارد و از این رو وی میتواند در راستای تحکیم هویت ملی ایران گامهای سودمندی بردارد. در این نوشتار تلاش بر این خواهد بود تا ضمن بررسی ویزگیهای اصلی هویت ملی ایران، به دیدگاههای مهندس موسوی نیز دراین باره اشاره شده وافزون بر آن مسئولیت تاریخی ایشان در صورت پیروزی احتمالی در انتخابات نیز مورد بررسی قرار گیرد:
1-تداوم واستمرار
ایران و مفهوم ایرانی بودن در گذار هزاران سال در برابر یورشهای گوناگون خارجی محفوظ مانده و به ویژه درعرصه فرهنگ و هویت از گسستهای تاریخی مصون بوده است. از ظهور امپراتوریهای بزرگ و تمدنهای غنی نیز مقاومت ایرانیها در برابر یورشهای هفتصد سال روم و چند صدساله عثمانیها و یا خیزشهای مردمی، همانند: آل بویه و یعقوب لیث صفار در مقابل حکومت خلفاء اموی و عباسی، نمادهایی از تلاش ایرانیان برای حفظ هویت خود در طول تاریخ بوده است. در دویست سال گذشته نیز، آشنایی با فرهنگ غربی، نه تنها به زوال هویت ایرانی نیانجامید بلکه مفاهیمی همچون: حاکمیت ملت و مشارکت عمومی را نیز در خدمت ساختن هویت ملی ایران قرار دارد، در شرایط فعلی، پاس داشتن استمرار هویت ملی ایران در گرو حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و مظاهر هویت ایرانی در عرصه ملی و بینالمللی است، مظاهری همچون: خلیجفارس که تحریف، نام تاریخی آن نشانهای از یورش آزمندان به هویت ملی ما در عرصه بینالمللی است . براین اساس پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی ایران و استمرار هویت ملی ایران، رکن اولیه در راستای ارج نهادن به هویت ایرانی به شمار میرود. تاکید مهندس موسوی بر استقلال و تمامیت ارضی ایران و پیشینه ایشان در مدیریت قوه مجریه در هشت سال دفاع مقدس در برابر یکی از سهمگینترین تجاوزها به استقلال وتمامیت ارضی ایران. این امید را پدید میآورد تا وی از تمامیت ایران به گونهای شایسته پاسداری نماید.
2-خردمحوری
دوری از خرافات و موهومات و تکیه برخِرد رکن بزرگی در هویت ملی ایران است. نخبگان ایرانی همانند: فردوسی، ناصرخسرو، فارابی و ابن سینا سهمی بهسزا در ارج نهادن به خردگرایی درفرهنگ ایرانی داشتهاند. در دویست سال گذشته نیز افرادی همچون: میرزا تقیخان امیرکبیر، که در گرو ترقی و توسعه ایران داشتهاند در نخستین گام بر مبارزه با خرافات و ترویج فردگرایی تأکید داشتهاند. در شرایط حاضر پاسداشت هویت ایرانی ممکن نیست مگر با استعانت از اندیشههای بزرگان ایران زمین در ترویج خِردگرایی و مبارزه با خرافات.امید است که مهندس موسوی که شاه بیت سخنان وی مبارزه با خرافات بوده است با قاطعیت به گسترش فرهنگ خرد محوری وتضعیف خرافات بپردازد.
3. دانش دوستی
ایران همواره مهد دانش و سرزمینی پر از دانشمندان بزرگ بودهاست. اسطورههای ایرانی همانند: جاماسپ حکیم و یا چهرههای بزرگی در ایران باستان همچون: بزرگمهر نشانهای از دانش دوستی و دانشپروری ایرانیان هستند. تأکید پیامبر اکرم(ص) براشتیاق ایرانیان به دانش، گواهی بر دانش دوستی ایرانیان باستان به شمار میآید، در دوران پس از اسلام نیز تمدن بزرگ خراسان و دانشمندان به نام آن نمونهای دیگر از دانش دوستی ایرانیان بودند. در ایران معاصر هم نخبگان ایرانی با درک اهمیت دانش، توسعه علمی را لازمه ایران مترقی و پیشرفته میدانستند، اهتمام بر تأسیس مدارسی همچون: دارالفنون و مراکز علمی عالیهای مانند مدرسه عالی علوم سیاسی و نیز تلاشهای افرادی نظیر: میرزا حسنخان رشدیه آذربایجانی در ایجاد آموزش و پرورش نوین نشانههایی از درک ایرانیان عصر ترقی در محوریت دانش برای توسعه ایران است درحال حاضر، دانش دوستی محقق نمیشود، مگر با احترام به شایسته سالاری و استفاده مناسب از دانشگاهیان و دانش پژوهان در رأس امور کشور و نیز احترام به استقلال دانشگاه و منزلت استاد و دانشجو. موسوی به عنوان شخصیتی دانشگاهی که سابقه استادی در پیش از انقلاب را دارد وبا برنامههایی که بر احترام به دانشجو ودانشگاه ونیز احیاء نهادهای دانش محور همانند: سازمان برنامه و بودجه تاکید دارد. نوید بخش احیاء فرهنگ دانش سالار در ایران است.
4. بیداد ستیزی
هویت اصیل ایرانی با بیداد ستیزی عجین شده است، ملتها با اسطورههای خودساخته میشوند، یکی از اولین اسطورههای ایران کاوه آهنگر است که نماد بیداد ستیزی است و در ظلمات استبداد ضحاک با استواری تمام فریاد بیداد ستیزی و دادخواهی را بلند کرد. پس در پیدایش هویت ایرانی، بیداد ستیزی سرشته شدهاست. در تاریخ ایران نیز نمادهای بیداد ستیزی کم نبودهاند، یکی از مهمترین آنها ستارخان است که در ستیز با خودکامگی تا پای جان رفت و خواسته ملت برای آزادی و حاکمیت ملی را با فداکاری تمام پیگیری کرد. در شرایط فعلی، بیداد ستیزی جز حمایت از حقوق و آزادیهای اساسی ملت ایران و ایستادگی در برابر هرگونه تجاوز به حقوق مدنی و سیاسی فرد فرد ایرانیان نبوده و بایستی آشکارا و با تأسی از الگوی هویت ایرانی از حقوق یاد شده دفاع کرد. بیانیه مهندس موسوی در مورد حقوق شهروندی و وعده ایشان در مورد تاسیس معاونت حقوق بشر وشهروند، همگی نشاندهنده عزم وی برای صیانت از حقوق وآزادیهای اساسی ملت ایران است.
5. دادگری
درکنار بیدادستیزی، دادگری نیز رکن اساسی دیگری در هویت ملی ایرانی است، در اسطورههای ایرانی در پی کاوه بیداد ستیز، فریدون دادگر آمده است و این پیامی برای ایرانیان است که بر کندن ریشه بیداد کافی نبوده، بلکه بایستی با همتی دوچندان در پس بیداد ستیزی به دادگری پرداخت. دادگری چیزی جز تأمین رفاه، امنیت، آسایش و عدالت در بین تمام مردم ایران نیست، اگر بیداد ستیزی به معنای تأمین آزادیهای مدنی و سیاسی است، دادگری افزون بر صیانت از حقوق مدنی و سیاسی ایرانیان به منزله برآورده ساختن کلیه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان از جمله حقوقی، همچون: بهداشت، تغذیه، محیطزیست و مسکن است. مهندس موسوی نسبت به تامین حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مردم ایران همواره پایبندی داشته است. او تدوین کننده قانون کار ایران بوده وهم اکنون نیز دغدغه اصلی موسوی جلوگیری از کوچک شدن سفره کارگر است. برنامههای دولت امید در مورد تامین مسکن کارگران وفرهنگیان و سایر برنامههای این دولت در مورد تامین اجتماعی نشانههایی از پایبندی وی به اصل راستین دادگری است.
6. شکوهمندی و غرور آفرینی
دراسطورهها و تاریخ ایران، نمونههای کاملی از شکوه و پیروزمندی دیده میشود، از کیخسرو و اسطورهای تا کورش در ایران باستان و شاه عباس در ایران پس از اسلام نمادهایی از شکوه و غرور ایرانی هستند، شکوه و غروری که با سربلند ساختن ایران در جهان، آبادانی این سرزمین و رفاه مردمان آن محقق میگردید. در ایران امروز وظیفه اصلی دولت و ملت که از هویت ایرانی برمیخیزد، ساخت ایرانی است که تمامی مظاهر شکوه و سربلندی را در خود داشته باشد. چنین ایرانی میتواند، غرور ایرانی بودن را در وجود کودکان و نوباوگان ایران زمین بارور کرده و همچون دوران پرشکوه تاریخ ایران، نسلی سربلند ایجاد نماید. مهندس موسوی که به تاریخ ایران آگاهی دارد، بر ضرورت احیاء غرور ایرانی بودن آگاه به نظر میرسد. امید میرود که او تمام تلاش خود را بنا به گفته خودش برای عظمت شیر غران ایران به کار ببندد.
7. تندرستی و نیرومندی
درتاریخ و فرهنگ ایران تنها به اهمیت دانش و پرورش فکر اکتفا نشده است، بلکه تندرستی و نیرومندی جسمانی نیز مورد توجه خردمندان ایرانی بوده و در فرهنگ میهن مورد اهتمام بوده است، در اسطورههای ایرانی دلاورمندان و پهلوانانی همچون: رستم، زال ، سام نریمان، گرشاسب، گودرز، گیو، بیژن و آرش با بهرهمندی از توان بالای جسمانی درکنار خردورزی و هوش از خاک ایران پاسداری کردند. در تاریخ معاصر ایران نیز پهلوانانی نظیر: شادروان غلامرضا تختی با همراه ساختن نیرومندی جسمانی و آموزههای اخلاقی، سرمشق جوانان ایرانی شدند. در ایران امروز با تأسی از هویت ایرانی برای ایجاد جامعهای قدرتمند، نیاز به پرورش جسمانی نیز در کنار پرورش فکری محسوس است، در این راستا بایستی برگسترش ورزش همگانی و ارتقاء روز افزون ورزش قهرمانی که عاملی مهم برای غرور ملی است همت گماشت. مهندس موسوی با برنامه واگذار کردن ورزش به ورزشیها و با بهرهبردن از پشتیبانی اساتید تربیت بدنی دانشگاهها خواهد توانست تا جایگاه ورزش ایران را احیاء نماید.
8. صلحطلبی در عین نفی هرگونه سلطه پذیری
صلح از آنچنان اهمیتی در فرهنگ و هویت ایرانی برخوردار است که یکی از مهمترین اسطورههای ایرانی یعنی: سیاوش، جان خود را در راه صلح از دست میدهد. او با وجود پیروزی بر دشمن، برای هدف مقدس صلح در برابر دستورات جنگ طلبانه پدر میایستد از میهن خود مهاجرت میکند و سرانجام آنچنان برصلح پافشاری مینماید که در برابر دشمن، دست به شمشیر نمیزند و جان برسر آرمان میدهد. اما کینخواهی ایرانیان ازخون سیاوش نیز به محوریت دیگر اسطوره نامدار ایران، یعنی: رستم دستان انجام میگیرد و بدین ترتیب نشان میدهد که ایرانیان در کنار صلحطلبی از هرگونه سلطهپذیری نیز به دور هستند. در ایران امروز، صلحطلبی درکنار پرهیز از هرگونه سلطهپذیری با خردمندی قابل تحقق است، با توجه به نقش راهبردی بینظیر ایران در نظام جهانی، با اتخاذ یک سیاست خارجی فعال و خلاق که به یاری یک دستگاه دیپلماسی شایسته سالار و متعهد به منافع ملی پیگیری گردد و با بهرهگیری از حوزه تمدنی ایران و ایجاد مناسباتی سازنده با قدرتهای جهانی و منطقه و تعامل با نهادهای بینالمللی، میتوان یک رکن اصلی در هویت ایرانی که همان صلح طلبی در عین نفی سلطهپذیری است را جامه عمل پوشانید. مهندس موسوی با برنامه تعامل با جهان و سیاست خارجی بر محوریت حوزه تمدنی ایران ونیز با مدد گرفتن از یک گروه نخبه، دارای مهارت در دیپلماسی میتواند صلحطلبی ایرانیان را همراه با حفظ منافع ملی تحقق بخشد.
9. ترویج مذهب رسمی و احترام به سایر مذاهب و عقاید
مذهب شیعه نقشی بهسزا به در شکلدهی هویت ایرانی در دراز نای تاریخی داشتهاست. فردوسی طوسی بزرگترین ایدهپرداز هویت ایرانی درکنار پرداختن به اسطورههای ایرانی و تاریخ ایران باستان برترویج فرهنگ شیعی نیز اهتمام داشت، در دوران ایلخانی، مغولی و قاجاریه، مذهب شیعه از جایگاهی والا در احیاء جغرافیای سیاسی ایران و پایداری ایرانیان در برابر عثمانی، روس و بریتانیا برخوردار بود، درعصر مشروطه نیز با یاری فکری روحانیون شیعه چون: علامه نائینی و قدرت بسیج مردم به وسیله علماء شیعه مانند آیات: طباطبایی و بهبهانی بود که ملت ایران به پیروزی رسید و حاکمیت ملی را ایجاد کرد، در حال حاضر نیز مذهب شیعه میتواند نقشی بهسزا در تأمین استقلال ملی و اعتلاء جایگاه بینالمللی ایران ایفاء کرده و به یاری این مذهب و نمادهای فرهنگی آن همچون: عاشورا است که میتوان بدور از هرگونه زور و اجبار به پرورش مکارم اخلاقی در میان جوانان ایرانی پرداخت. اما توجه به مذهب شیعه نبایستی موجب نپرداختن به اهمیت سایر مذاهب موجود در کشور شد. مذاهب اهل سنت نیز نقشی بهسزا در تکمیل هویت ایرانی، داشتهاند، بسیاری از علماء و متفکران اهل سنت، ایرانی بودهاند. بزرگان ادبیات ایران همانند: سعدی و مولوی مسلمان مؤمن اهل سنت بوده و در ترویج فرهنگ انسان دوستی در جامعه ما نقشی بهسزا داشتهاند. پس تکریم اهل سنت ایران، صرفاً تکلیفی برآمده از حقوق شهروندی نبوده بلکه ضرورتی است که از هویت ملی ایران ریشه میگیرد ادیان و مذاهب غیراسلامی نیز هزاران سال با آسودگی در ایران زیسته و عناصر سازنده و فرهنگ ایرانی به شمار میآیند و احترام به آنان برخاسته از ارزشهای ملی و میهنی است. موسوی امروز با بهرهگیری از نماد سبز شور شیعی را در کشور پراکنده است واز سویی دیگر با احترام به اهل سنت همدلی آنان را نیز بدست آورده است. او در قلب ایرانیان غیر مسلمان نیز نفوذ کردهاست. امروز هممیهنان غیر مسلمان به ویژه ایرانیهای زردشتی بر مشارکت ملی در انتخابات تاکید دارند و نمایندگان آنها در مجلس از ضرورت رای دادن به فردی سخن میرانند که به جایگاه ایران در جهان اعتلا ببخشد.
10. ترویج ادبیات ایرانی
زبان و ادبیات فارسی رکنی مهم در ساخت هویت ملی ایران به شمار میآیند. زبان فارسی و فارسی پردازان درگستره جغرافیایی وسیعی که زمانی از آسیای صغیر و آناتولی و قفقاز تا هندوستان و چین را در بر میگرفت، پاسداران فرهنگ ایرانی بودند. در جهان معاصر و ایران امروز، زبان فارسی، زبان ملی ایرانیان و پیوند دهنده همگی آنان از هر قوم و با هر زبان مادری بوده و از طرفی عامل همبستگی ملت ایران با آسیای مرکزی و افغانستان محسوب میشود. پس ترویج این زبان و اعتلاء آن وظیفهای ملی برای دولت و ملت است. در کنار زبان فارسی، سایر زبانهای ایرانی همچون: ترکی و آذربایجانی، کردی، بلوچی، عربی، ترکمن و نیز...از عناصر سازنده هویت ملی ایران هستند که در طول تاریخ در شکوفایی زبان فارسی نیز سهیم بودهاند. با برپایی یک فرهنگستان زبان و ادبیات ایران میتوان به تعامل بیشتر میان این زبانها و اعتلا هرچه افزونتر آنان یاری رساند. موضوعی که مورد اهتمام مهندس موسوی نیز بوده ودر بیانیههای وی مورد تصریح قرار گرفته است.
11. تجدد طلبی و ترقی خواهی
از هنگام شکست ایران در برابر روسیه، اندیشه تجددطلبی و ترقیخواهی به مثابه نیازی مبرم مورد توجه نخبگان ایرانی قرار گرفت. نکته جالب اینجاست که اولین فردی که خواست تجدد خواهی و اندیشه ترقی را در ایران مطرح کرد، «شاهزاده عباس میرزا» فرماندة دلاور جنگهای ایران و روس بود. او که علیرغم فداکاریهای خود و سپاهیانش و همگی مردم ایران شکستی سخت و دردناک را از روسها تحمل کرد، با تمام توان در راه ترقی ایران کوشید. صنعت چاپ را دایر کرد و دانشجو به اروپا گسیل داشت، اندیشه ترقیخواهی که با مکتب تبریز شروع شد با محوریت آذربایجان به مشروطه، انجامید. در طول دویست ساله فاصله از جنگهای ایران و روس تا امروز، ترقیخواهی و تجددطلبی به جزیئ از هویت ملی ایران تبدیل شده است. عناصر با ارزش این اندیشه درحوزه فرهنگی، دربرگیرنده نکات برجستهای همانند: مبارزه با خرافات و ایجاد نظام آموزش و پرور نوین، درحوزه سیاسی و اجتماعی، شامل تأکید بر : حکومت ملی، آزادیهای سیاسی و جامعه مدنی قدرتمند و درحوزه اقتصادی بهرهگیری از نظام برنامهریزی، سود بردن از نهادهای نوین اقتصادی همچون: بانک و بیمه، ترویج تولید ملی، شکوفایی کشاورزی و صنعت و نیز موضوع با اهمیت تأمین عدالت اجتماعی و اقتصادی بوده است. اندیشه ترقیخواهی و عناصر آن جزئی از هویت ملی ما شدهاند و امروز نیز درمان دردهای جامعه ایرانی هستند، برای ترویج این اندیشه در میان مردم ایران و تحقق عملی آن، بایستی با تمام توان کوشید. مهندس موسوی در هر سه حوزه اندیشه ترقی ایرانی دارای طرح و برنامه است. برنامهای که میتواند به توسعه همراه با عدالت در ایران منجر شود.
12. شاد زیستی
زیستی پر از شادی و نشاط از عناصر سازنده هویت ایرانی به شمار میآید. در ایران باستان، هر ماه جشنهای بزرگ برپا میشد. جشنهایی همچون:مهرگان، سده، بهمنجنه و نوروز، همگی این جشنها، ایرانیها را به مردمی شاد تبدیل کرده بود که از زندگی سرافرازانه برخوردار بودند، خوشبختانه هنوز مهمترین این جشنها یعنی: نوروز به جا مانده است که مهمترین آئینه وحدت ملی ایران به شمار میرود. یکی دیگر از نمادهای شاد زیستی ایرانیان، موسیقی ایرانی است که از تنوعی بینظیر برخوردار بوده است، شعر و نقاشی ایران نیز با مضامین پر از شور و شادی، سهم بهسزایی در فراهم کردن یک زندگی شاد برای مردم ایران داشتهاند. امروز جوانان ایرانی از شادی دور شدهاند، تمامی تلاش را بایستی در راستای تأمین یک زندگی شاد برای ملت ایران بکار برد؛ زیستی شاد میتواند به غرور ملی منجر شده و از انحرافات اخلاقی، بروز جرم و جنایت و بلای خانمان برانداز اعتیاد جلوگیری نماید. موسوی به عنوان روشنفکری که سابقه سالها فعالیت در فرهنگستان هنر را دارد وبا مدد گرفتن از یاری همه جانبه هنرمندان واهل فرهنگ می تواند فرهنگ شاد زیستی را در ایران از نو زنده نماید.
13. پاسداری از طبیعت و محیط زیست
در فرهنگ ایرانی کاشت درخت، امری پسندیده بوده و رودخانهها و دریاچهها از جایگاهی نمادین برخوردار بودند. جشن ملی سیزده نوروز که از گذشتههای دور تا به امروز به جای مانده و هم اکنون نیز هر ساله با شکوه کامل انجام میگیرد، نشانهای از عشق ایرانیها به طبیعت و محیط زیستشان است. در ایران امروز جنگلها به سرعت تخریب شده و مرزهای کویر گسترش یافته است، رودخانهها خشک شده و حتی دریاچهها نیز رو به نابودی است متوقف ساختن روند ویرانگر تخریب محیطزیست و احیاً طبیعت ایران، نیاز به عزمی ملی است که بایستی مدگرفتن از فرهنگ غنی ایران صورت گیرد. موسوی با تاکید بر متوقف ساختن روند تخریب بیرویه محیطزیست در بیانیه حقوق بشر و شهروندیش ، امید بخش ایرانی سبز با محیط زیستی محفوظ وایمن از تخریب است.
14. راستگویی و صداقت
دوری از ریاکاری و راستگو بودن، آنچنان در خمیرمایه هویت ایرانی است که داریوش پادشاه هخامنشی در نیایش به درگاه خداوند، از یزدان هستیبخش، رهایی از دروغ را برای ایران زمین درخواست میکند. یکی از مهمترین اهداف برای ایران آتی ، بایستی ریشهکن کردن فرهنگ دروغ و ریاکاری و حاکم کردن راستگویی و صداقت باشد، مهندس میر حسین موسوی با محور قرار دادن صداقت وراستگویی، نوید بخش ساخت جامعهای اخلاقی برای ایران زمین است. امید که خداوند بزرگ ایرانیان را در این راه یاری دهد.
محمدعلی بهمنی قاجار کارشناس ارشد حقوق بشر و پژوهشگر تاریخ
نظر شما :