ماجرای تحقیر یک ملت و الباقی حواشی+فیلم
همه جنجال ها از گفت و گوی انتخاباتی احمدی نژاد با رادیو آغاز شد. آنجا که گفت: "آن روزی که رئیس جمهور سابق با آن وضعیت به فرانسه رفت یکی از غمانگیزترین روزهای زندگیام بود چرا که ژاک شیراک در بالای پلههای محل استقرار خود ایستاده بود و رئیس جمهور قبلی ایران در پایین پلهها از ماشین پیاده شد و پلههای متعدد را پشتسر گذاشت تا به او برسد و این حرکت از موضع ضعف باعث تحقیر ما شد. ما دیگران را تحقیر نمیکنیم اما اجازه هم نمیدهیم که دیگران ما را تحقیر کنند و معتقدیم کسانی که در طول آن سال ها به ثروتهای فراوان دست یافتند قادر به تأمین منافع ملت نیستند چرا که باید در داخل تواضع و در خارج اقتدار و شجاعت داشته باشیم."
باید پرسید چرا رئیس جمهور که حالا کاندیدای انتخابات هم هست، به جای پرداختن به دستاوردهای دولت خود و همچنین صحبت در مورد برنامه هایش برای دوره بعد -البته در صورت رای آوردن- به نقد دولت قبل از خود می نشیند و آمارهای غیرواقعی را هم چاشنی نقد خود می کند. آیا این شرط انصاف است؟
رئیس جمهوری که این چنین از سفر رئیس جمهوری دیگر و نحوه استقبال از او احساس تحقیر می کند و این احساس را به "ملت" هم تعمیم می دهد، دولتش می بایست چنان دستاوردهای ارزنده و پراهمیتی داشته باشد که به راحتی و بی محابا دولتی را نقد کند؛ در غیر این صورت همین "ملت" که مخاطب صحبت هایش قرار می گیرند، ممکن است تصور کنند که رئیس جمهوری که حالا در قامت کاندیدای انتخابات ظاهر شده است تا برای بار دوم به پیروزی برسد، اظهاراتش صرفا رنگ و لعاب تبلیغاتی دارد و او صرفا به قصد فرافکنی چنین حرف هایی می زند.
در مورد سفر سید محمد خاتمی به پاریس و استقبال ژاک شیراک از او فراوان نوشته اند. بسیاری آن دیدار را بی نظیر توصیف کرده اند و عکس های فراوانی هم در فضای مجازی و هم در مطبوعات منتشر شد تا همه به رئیس جمهور این پیام را برسانند که دلیلی برای نگرانی او نیست. رسانه های اصولگرا هم البته به این مساله دامن زدند و ماجرای این چند پله که آیا شیراک از آنها پایین آمده بود یا نه، ناگهان تبدیل به مساله ای حساس و پیچیده شد. به عقیده آنها حرف احمدی نژاد درست بود و خاتمی مسافت طولانی را طی کرده بود تا در نهایت به شیراک بالای پله ها برسد. عکس های منتشر شده برای آنها کافی نبود تا بحث ها به پایان رسد و با فروتنی اشتباه خود را قبول کنند. برای آنها حتی رجوعی به تاریخ هم دشوار بود، والاّ با کلیکی می توانستند دیدارهای قبلی شیراک با مقامات جهانی مقابل کاخ الیزه را ببینند و متوجه شوند که خیلی ها از جمله کلینتون و جرج بوش پدر و ... هم همین مسافت را طی کرده بودند و شیراک هم از پله ها پایین نیامده بود. شاید از این رهگذر قدری هم با پروتکل های بین المللی آشنا می شدند.
البته همه نیک می دانیم که ماجرای مطرح شدن این موضوع در شرایط فعلی چیست. اما بهتر است در فضای سیاسی حال حاضر کشور که تنها چند روز تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، رئیس جمهور، دستگاه سیاست خارجی و تیم مشاوران او دست کم در زمینه سیاست خارجی پاسخ های مناسبی در مورد کارهای انجام شده و نشده در این حوزه به "ملت" ایران بدهند؛ چه اینکه ملت، بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی، دیپلمات ها، اساتید دانشگاه و تحلیلگران منتظر پاسخ ایشان به دستاوردهای احتمالی دولت نهم در این زمینه هستند. دستاوردهای سیاست خارجی دوران اصلاحات بر موافقان و مخالفان روشن است و اگر هم نقدی هست می توان در شرایطی غیر جنجالی و منصفانه مطرح کرد. اما اینکه ماجرایی را که جزئیات و حواشی آن کاملا مشخص است و البته همه آن را مثبت و فراموش نشدنی قلمداد می کنند، بزرگ و از آن به عنوان نقطه ضعف یاد کنیم، بیشتر به شگردی تبلیغاتی شبیه است. تنش زدایی آن زمان کجا و تنش زایی و مصایبی که در دوره اخیر برای کشور ما به وجود آمد کجا؟! آنقدر همه مسائل روشن است که جایی برای حاشا باقی نمی ماند. به راستی آقای رئیس جمهور طبق چه معیارهایی متوجه تحقیر "ملت" ایران شده اند؟ با اندکی دقت می توانستند این تحقیر را در جاهای دیگر تشخیص دهند. آیا ایشان تخریب چهره "ملتی" را در عرض چند سال در میان جهانیان تحقیر نمی دانند؟ آیا اینکه چهره رئیس جمهور یک "ملت" در اجلاسی بین المللی تخریب می شود تحقیر تلقی نمی شود؟ و بسیاری موارد دیگر.
برای بسیاری ابهامات فراوانی در مورد روابط و مراودات جمهوری اسلامی با کشورهای دست چندم امریکای لاتین، رفتاری که بسیاری از کارشناسان از آن به عنوان ماجراجویی در سیاست خارجی تعبیر می کنند، روابط غیر علنی و پنهان با امریکا، پایین آمدن جایگاه ایران در جهان، مدیریت جهانی، رسیدن به تکنولوژی هسته ای بدون ابزار دیپلماسی، تحریم ها و تهدیدها و بسیاری دیگر وجود دارد که امیدواریم پاسخ های دقیق، متقن و صریحی برای آنها بیابیم.
هرچند که به اندازه کافی به موضوع سفر سید محمد خاتمی به پاریس و دیدارش با ژاک شیراک پرداخته شده است، اما از آنجایی که دوستانی هنوز در تردید به سر می برند، برای روشن شدن افکار عمومی فیلم این دیدار را در معرض قضاوت عمومی قرار می دهیم. امیدواریم که این بحث خاتمه پیدا کند و به جای آن فضای نقد منصفانه بر رسانه ها حاکم شود و به دور از غوغاهایی که این روزها دیده می شود شرایط نقدهای مستدل، علمی و به دور از هیجان مهیا شود.
نظر شما :