هشیاری دیپلماتیک برای شکست جنگ روانی(۲)
در بخش اول این مقاله سه فاز اولیه جنگ روانی اسرائیل علیه ایران را از سال 2003 مورد بررسی قرار دادیم در ادامه، بخش جدید از این فاز را مورد بررسی قرار می دهیم.
در ادامه عمليات روانى که اسرائيل براى مقابله با ايران در نظر گرفته بود، بايد حرکات جديد و اخير اسرائيل را هم به عنوان مقطع چهارم در نظر گرفت. فاز جديد جنگ روانى اسرائيل شامل تهديدهاى رسمى و غير رسمى مبنى بر استفاده احتمالى اسرائيل از نيروى نظامى عليه تاسيسات هستهاى ايران است. اين حرکت جديد دو هدف را دنبال مىکند. يکى هدف سنتى اسرائيل مبنى بر مرعوب ساختن ايران و در واقع فشار آوردن به ايران در جهت عقبنشينى از برنامه هستهاى است و هدف ديگر که در واقع جديدترين هدف اسرائيل است، شروع يک عمليات روانى عليه امريکا است. اسرائيلىها با تکرار تهديدهاى خودشان يک عمليات روانى را عليه دولت اوباما انجام مىدهند. پيام عمليات روانى اين است که اگر دولت اوباما اين تهديدها را جدى نگيرد و به مسئله ايران بىاعتنايى کند، ممکن اسرائيل اقدامى خودسرانه انجام دهد. اسرائيل در اين مقطع سعى مىکند خود را در وضعيت تنگنا نشان دهد و نشان دهد که هر کارى در اين لحظه ممکن است انجام دهد. بنابراين با تکرار تهديدها اين را القا مىکند که اگر اسرائيل از نيروى نظامى خود استفاده کند، ممکن است هزينه اقدامات لازم براى دولت اوباما در منطقه بسيار بيشتر از اين باشد.
يکى از دلايلى که اين عمليات در حال حاضر آغاز شده است، گمانهزنىها درباره احتمال برقرارى ارتباط ميان ايران و امريکاست. رابطه امريکا و ايران در اين مرحله اسرائيل را در موضع ضعيف قرار مىدهد، چرا که اسرائيل ديگر نمى تواند مشکلات و مسائلى را که خودش در منطقه به وجود آورده است، از کانون توجهها دور نگه دارد. اين موضوع اهرم لازم اسرائيل براى نزديک شدن به کشورهاى عربى را خنثى مىکند. موضوع ديگرى که وجود دارد اين است که اسرائيل مىداند که اگر امريکا و ايران به يکديگر نزديکتر شوند، قطعا سياست خارجى ايرانىها يکشبه تغيير نخواهد کرد و اگر ايرانىها به دنبال تنها بخشى از سياستهاى گذشته و منافع خودشان، به خصوص در بحران اعراب و اسرائيل باشند، اسرائيل مجبور است محدودتر از گذشته برخورد کند و از اهرمهاى کمترى برخوردار خواهد بود.
بنابراين در جمعبندى فاز جديد فازى است که اسرائيل فشار دوطرفه را هم به ايران و هم به امريکا وارد مىکند. فشار به ايران با همان هدف گذشته يعنى توقف غنىسازى است و فشار به امريکا براى به تعويق انداختن يا حتى نزديک شدن امريکا به ايران برنامهريزى شده است. اگر امريکايىها باور کنند که بايد تهديدهاى اسرائیل را جدى بگيرند و فشار بيشترى به ايران بياورند، اين قطعا روى پروسه گفتوگوهاى ايران و امريکا تاثير مىگذارد و اين دو کشور را از يکديگر دورتر مىکند و اين همان چيزى است که اسرائيلىها در هدف جديدخود مد نظر دارند.
ادامه دارد...
*دکتر ماکان عیدی پور کارشناس مطالعات جنگ
نظر شما :