خاتمى: در زمان من کسى طرفم گوجه پرت نکرد
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه هیچ گاه در مجامع بین المللی به سمت او گوجه پرتاب نشد و مورد توهین قرار نگرفت اظهار کرد؛ ما به هیچ وجه در برابر غرب کوتاه نیامدیم. برنامه هایی که ما دنبال کردیم این بود که ما امکاناتی را برای پیشرفت های بعدی فراهم بیاوریم. این طور نبود که اگر ما هم تعلیق نمی کردیم می توانستیم آنچه امروز داریم انجام بدهیم، خیلی عقب بودیم و کارمان در مراحل ابتدایی بود و خیلی از کارها در این فرصت انجام شد. در زمینه تعلیق و اتهاماتی که به ما می زدند باید یادآوری کنم که در همان جریان بود که قطعنامه قطعی آژانس بین المللی صادر شد که تکنولوژی صلح آمیز هستهای حق ایران است؛ چیزی که امروز امریکا هم نمی تواند بگوید نه. متهم بودیم که همه کارها را ول کردیم اما در همان جریانات برنامه های مهمی انجام شد.
اصلاً برنامه های اتمی در زمان من فعال تر شد البته در زمان آقای هاشمی هم بود و در زمان های دیگری هم بود و خود رهبری و دیگران هم می دانند و کل مسائلی هم که بوده هیچ چیز خودسرانه نبوده، البته در این زمینه به غربی ها هم گفتم ما می توانستیم همه آنچه می خواستیم به دست بیاوریم بدون اینکه هیچ هزینهای بپردازیم منتها مشکل عمدهای که داشتیم تعلل اروپایی ها و وادادن آنها در مقابل امریکا بود و تقریباً در مذاکراتمان به نتایج خیلی خوبی رسیده بودیم و من هم به حضرات گفتم شما اگر می دانید ما حقمان چیست و می دانید ما چه چیزهایی را می توانیم به دست بیاوریم و می دانید اگر این کار را نکنید دو مساله پیش می آید؛ یکی این که پرونده از دست آژانس و شما و ما خارج می شود و به شورای امنیت می رود؛ دوم آن که در ایران بدبینی تقویت می شود که اروپایی ها هم می خواهند در واقع زمان بخرند و تمام حقوق را از ما بگیرند و این بدبینی سبب می شود کار تشدید شود و همچنین هم شد و بعداً هم قرار شد آن تعلیق شکسته شود؛ تصمیمش هم در آخرین ماه هایی که من بودم گرفته شد و انجام گرفت. من نمی دانم این وادادن در مقابل غرب هست یا این که با تدبیر پیش رفتن که با هزینه کمتر منافع بیشتر را به دست بیاوریم یا به گونهای عمل کنیم که این همه فشار روی ایران وارد شود و چیزی خیلی بیشتر از آن چیزی که ما در آن دوره به دست آوردیم به دست نیاوردیم یعنی غنی سازی و ساختن سانتریفوژ، البته از نظر کمی قطعاً بیشتر از آن دوره است ولی تمام آن مراحل حساسی که امروز وجود دارد در آن دوران به آن رسیدیم.علاوه بر این اعترافی که غرب کرد که دست یافتن به انرژی صلح آمیز هستهای حق ماست و منهای شورای امنیت و منهای تحریم هایی که علیه ما بود به آن دسترسی یافتیم؛ حالا اینکه کی واداده، کی وانداده و کی منافع ملت را به دست آورده و کی هزینه بیشتری برای ملت ایجاد کرده، آن حرف دیگری است که عقلای منصف و ملت باید داوری کنند.
وی از رئیس جمهور به عنوان مجری قانون اساسی یاد کرد و گفت: «اما مهم اجرای قانون اساسی است. رئیس جمهور مجری قانون اساسی است علتش هم این است که تنها کسی که به عنوان یک فرد از قاطبه مردم رای می گیرد و نمایندگی مردم را دارد، رئیس جمهور است البته کل مجلس از مردم رای می گیرد، ولی هر نمایندهای از بخش کوچکی از جامعه ما رای می گیرد و تنها رئیس جمهور است که از قاطبه مردم به عنوان یک فرد رای می گیرد و واقعاً مظهر اراده ملی است، بنابراین او باید مجری و ناظر بر اجرای قانون اساسی باشد که میثاق ملی است.»
وی از برخی نهادها که اجرای قانون اساسی را برنمی تابند، انتقاد و تصریح کرد؛ گرچه امروز می بینید کسانی که باید مجری قانون اساسی باشند چندان اعتنایی به اصل قانون اساسی ندارند و خیلی کارهای خلاف قانون اساسی انجام می گیرد و کسانی که باید دغدغه قانون اساسی داشته باشند حساسیت ندارند و شاید یکی از مسائلی که من می گویم ای کاش زودتر انجام داده بودم و می ایستادم در برابر آن مساله و تکلیف را یکسره می کرد که نشد همین است. یک مسالهای که هست و بد نیست اینجا بگویم برگزاری انتخابات مجلس هفتم بود، با آن وضع گسترده واقعاً جفاکارانهای که نسبت به رد صلاحیتها شد. هیچ کس نمی داند چه چیزی گذشت و خیال می کنند از این مساله به راحتی عبور کردیم.
خاتمی گفت: «بنده به صراحت گفتم انتخابات را برگزار نمی کنم چون این روش را جفای به مردم و از بین بردن حق مردم می دانم. مقام معظم رهبری نظرشان این بود که انتخابات باید برگزار شود ولی خیلی انعطاف نشان دادند و به ما محبت کردند و گفتند نظر شما چیست، گفتم من این روند رد صلاحیت ها را قبول ندارم. ظالمانه است و حتی مطابق قانون هم نیست و فرمودند بنویسید، من و آقای کروبی نوشتیم که چه شرایطی بشود و چگونه در رد صلاحیت ها بازبینی بشود، چه هیاتی گذاشته شود آنجا و نظر آنها معتبر باشد و ایشان به صراحت برای دبیر شورای نگهبان نوشتند که نظر آقایان خاتمی و کروبی تامین شود. خوب دیگر ما احساس می کردیم حرف رهبری را می شنوند و ما اعلام کردیم انتخابات را برگزار می کنیم ولی حالا معلوم می شود چه کسانی از رهبری اطاعت می کنند و حرف های رهبری را انجام می دهند و این را مقایسه بکنید با مسائل دیگری که مثلاً بود. یک جایی بود که ما تصمیمی می گرفتیم و نظر رهبری این بود که این تصمیم درست نیست. بنده وظیفه خودم می دانستم که بیایم و این را اصلاح بکنم بدون این که بگویم رهبری این را می خواهند. من از رهبری مایه نمی گذاشتم، موارد متعددی بوده که خب بالاخره دولت یا شورای عالی امنیت تصمیمی گرفته بود که نظر رهبری چیز دیگری بود و خیلی جاها احساس می کردم نظر رهبری درست است، منهای آن بالاخره رهبر کشور است و شورای امنیت بازوی رهبری است. من می آمدم و بدون این که بگویم رهبری چنین چیزی را می خواهند مجدداً مساله را مطرح می کردم و نظر ایشان تامین می شد، بنابراین ما نظر رهبری را در همان چارچوب هایی که بود و وجود داشت تامین می کردیم این در حالی است که دیگران مسائل خیلی ناچیز را می خواهند به رهبری نسبت بدهند و این جفای به رهبری هم هست.»
نظر شما :