مشقی دیگر برای دموکراسی افغانستان
انتخابات در افغانستان 20 آگوست2009 (29مرداد سال جاری) برگذار میشود و تاریخ ثبتنام داوطلبان از روز 25 آوریل تا 8 می 2009 ( 5 تا 18 اردیبهشت)ادامه خواهد داشت. طبق اعلام زکریا بارکزی سخنگوی کمیسیون مستقل انتخابات، در انتخابات قبلى رياست جمهورى در سال 2004 تعداد 12.5 میلیون نفر واجدین شرایط رای دهی ثبتنام کرده بودند و در دور دوم تاکنون 4.5 میلیون نفر دیگر نیز به این تعداد اضافه شده است که مجموع رایدهندگان در انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای ولایتی سال 2009 را به 17 میلیون نفر رسانده است .
در راه برگزاری این انتخابات بزرگترین مشکل پیشرو امنیت انتخابات است. در این راستا مقرر شدهاست، شمار سربازان افغانستانی در اردوی ملی (ارتش) این کشور تا قبل از برگزاری انتخابات از 85 هزار نفر به 95 هزار نفر افزایش یابد. همچنین نیروهای نظامی خارجی مستقر در افغانستان شامل ناتو – ایساف و نیروهای آمریکایی بالغ بر70 هزار نفر است و قرار است حدود 20 هزار نیروی دیگر از جانب ایالات متحده به این نیروها اضافه شود. از سوی دیگر سران ناتو وعده اعزام 5 هزار نفر و بریتانیا نیز اعزام 3 هزار نیروی کمکی دیگر را جهت برقراری امنیت در جریان برگزاری انتخابات افغانستان دادهاند .
بدلیل وجود جریانات و تعصبات قومیتی و مذهبی در افغانستان نتیجه رقابتهای انتخاباتی، در واقع نوعی برآیند توافقات واعتلافات بین گروههای مختلف قومی و مذهبی خواهد بود . سالها نبرد مسلحانه گروههای مجاهدین بر ضد دولتهای دستنشانده و اشغال آن کشور توسط شوروی سابق منجر به تشکیل هستههای نامنظم نظامی گردید و کشماکشهای متعدد گروههای مجاهدین افغان پس از در دست گرفتن قدرت و نفوذ، رقابت شدید کشورهای همسایه افغانستان و کشورهایی دارای حضور نظامی در آن کشور، روند انتخابات در این کشور را پیچیدهتر کرد، بطوریکه شاید در هیچ جای دیگری در جهان تحلیل انتخابات ریاست جمهوری به دشواری افغانستان نبوده وکارشناسان علوم سیاسی و تحلیلگران، در ارائه نظرات وبررسی شرایط با گزینههای متعدد مواجه نباشد.
آیا انتخابات پیش رو و نتایج آن مشکلات سیاسی و اجمتاعی افغانستان را دامن خواهد زد؟
این پرسشی است که پاسخ به آن راه را برای تحلیلگران انتخابات افغانستان باز میکند .
از سلسله عوامل موثر در تعیین سرنوشت دومین انتخابات ریاست جمهوری میتوان از قومیت، احزاب سیاسی، گروههای مذهبی، کشورهای همسایه و کشورهایی که در پوشش ناتو و آیساف در افغانستان بسر می برند و.... نام برد .
از اقوام مهم افغانستان میتوان قوم پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک نام برد که عموماً رقابت عمده سیاسی و انتخاباتی بین دو قوم تاجیک و پشتون رقم میخورد و سایر گروههای قومی با پیوستن به این دو گروه و یا ایجاد ائتلافات چند قومی بین کاندیداهای انتخاباتی در این عرصه ظاهر میشوند.
در بین احزاب سیاسی افغانستان، از جریانات سیاسی تاثیرگذار در افغانستان گروههای مجاهدین افغان هستند. گـروههایی که پس از سالها مبارزه و یک تجربه ناموفق در اداره دولت (دولت مجاهدین به ریاست استاد برهان الدین ربانی1992)، در قالـب اتحاد شمال، پس از حـمله نظامی آمریکا بر علیه طالبان، وارد کابل شدند و با پایبندی به توافقات اجلاس بن به تاريخ 22 دسامبر 2001 رئیس دولت موقت را به رسمیت شناختند و سپس در لویی جرگه اضطراری نیز از آن حمایت کردند. مجاهدین پس از زمین گذاشتن اسلحه و سلاحهای خود و ورود به عرصه سیاست با دیدگاه امروزی و دمکراتیک به بازیگران مهم سیاست تبدیل شدند و با پایهریزی و تبدیل و تحول گروههای خود از شکل نظامی به شکل سیاسی، در عرصههای فعالیت مدرن سیاسی وارد شده وهرکدام سهم خود را در دولت مطالبه کردند. حمایت گروههای پر قوت مجاهدین در انتخابات اول ریاست جمهوری افغانستان از آقای کرزای بود که این مسئله مهمترین عامل موفقیت وی در پیروزی در انتخابات به شمار میرود. پس از پیروزی آقای کرزای در انتخابات اول ریاست جمهوری، گوناگوناندیشان در بین گروههای مجاهدین سابق و احزاب سیاسی فعلی با نشر روزنامهها و هفتهنامهها و حتی در اختیار داشتن رادیو و تلویزیون مستقل به جلب آرای مردم پرداختند و در انتخابات پارلمان هریک با توجه به میزان نفوذ و مقبولیت خود موفق به کسب صندلی در پارلمان شدند. در پروسه انتخاب ریاست پارلمان ائتلافات میان چند حزب از احزاب مهم مجاهدین، ریاست پارلمان را برای آقای یونس قانونی به ارمغان آورد.
این رقابت تنگاتنگ و به دنبال آن مشکلات بین پارلمان و دولت و سپس عدم تامین خواستههای مجاهدین در نحوه اداره حکومت و کنار گذاشته شدن مجاهدین شاخص از کابینه دولت و پستهای کلیدی و جایگزینی آنان با افرادی که بدلیل سالها مهاجرت در غرب دارای تفکرات متفاوت با جامعه افغان شده بودند، سبب شد احزاب مشهور به مجاهدین افغان که از اقوام مختلف نیز بودند، گرداگرد یک تشکل جمع شده و یک اتحاد جدید را بهوجود آورند. این اتحاد جبهه ملی افغانستان نام گرفت. جبهه ملی افغانستان استاد برهان الدین ربانی از بنیانگذاران ورهبران مجاهدین را بعنوان رئیس این جبهه انتخاب کرد. همچنین از اعضای مهم این جبهه میتوان به احمدضیاء مسعود برادر احمد شاه مسعود سردار بزرگ افغانستان و معاون اول رئیس جمهور کرزای ، مارشال فهیم جانشین احمد شاه مسعود در جبهه متحد شمال و معاون اول آقای کرزای در دوران حکومت موقت و انتقالی، یونس قانونی رئیس پارلمان افغانستان و .... اشاره کرد.
جبهه ملی افغانستان از ابتدا مخالفت خود را با سیاستهای دولت آقای کرزای اعلام کرد. از ابتدا مشخص بود که این تشکل صندلی ریاست جمهوری را نشان گرفته است. گمانهزنیهایی نیز درباره حمایت جبهه ملی از معرفی یکی از اعضای خود در این انتخابات خبر میداد. اما جبهه ملی که از ابتدای شکلگیری، هدف خود را تشکیل این نهاد جدید سیاسی برای رفع بحرانهایی که دامنگیر دولت بود و هیچ سازمان و حزبی نمیتوانست به تنهایی آن را حل کند، معرفی کرد. این درحالی است که ترکیب جبهه ملی بگونهای است که طیف گستردهای از برخی عناصر منفرد و گروههای جهادی، منطقهای و چپگرای دیروزی را در یک محور عملگرای سیاسی گردهم آورد. بملاحظه این ترکیب میتوان دریافت که موسسان آن پایبند قواعد خشک ایدئولوژیک گذشته نیستند و بتدریج فضای بازتر سیاسی را برپایه همگرائیهای ملی و منطقهای درافغانستان، جایگزین بدگمانیها و بدبینیهای گذشته کردهاند.
این روند تا آنجا ادامه پیدا کرد که این جبهه فردی را خارج از گروه بعنوان نامزد مورد حمایت جبهه ملی در انتخابات معرفی کرد. این درحالی است که صحبتها و شنیدهها بر گرداگرد انتخاب مارشال فهیم و یا احمد ضیاء مسعود توسط جبهه ملی دور میزد. اما سرانجام دکتر عبدالله عبدالله، سخنگوی ائتلاف شمال و از مجاهدین باسابقه توسط جبهه ملی بعنوان کاندیدای این گروه معرفی شد و این امر موجبات نارضایتی مارشال فهیم را فراهم ساخت و حتی به قیمت از دستدادن وزنهای مانند فهیم برای جبهه ملی تمام شد.
دکتر عبدالله در حدود 50 سال پيش در ولايت پنجشيراز پدر پشتون ومادر تاجيک بدنيا آمدهاست. او تحصيلات عالىاش را درانستيتيوی طب کابل به پايان رساند ودر دوران جهاد عليه روسها يکى از ياران وفادار به احمدشاه مسعود بود ومسئوليت روابط خارجى او را به عهده داشت. دکتر عبدالله طى سالهاى 1996 تا 2000 مسئوليت وزارت خارجه دولت مجاهدين را عهدهدار بود.
دکتر عبدالله يکى از امضاکنندگان فيصله تاريخى بن است و در دورههاى موقت، انتقالى وانتخابى وزير خارجه جمهورى اسلامى افغانستان بود. آقاى عبدالله از دوسال پیش فعاليتهاى مستقل سياسى خود را آغاز کرده است و موفق شد عنوان رئيس جرگه امن منطقهاى را از رئيس جمهورافغانستان، بگیرد.
دکتر عبدالله با اینکه پدرش پشتون است اما ازآنجا که در منطقه پنجشیر و از مادری تاجیک متولد شدهاست، وی را از قوم تاجیک به شمار میآورند. طبق قانون اساسی افغانستان هر کاندیدا باید معاونهای اول و دوم خود را هنگام ثبت نام معرفی کند. عموماً نامزدهای ریاست جمهوری و جریانات سیاسی درانتخابات افغانستان باید کوشش کنند آرای اقوام مطرح را نیز بهدست آورند و در راستای جلب آرای سایر اقوام معاونین خود را از بین گروههای قومیتی دیگر انتخاب کنند. هرچند تا کنون دکتر عبدالله رسماً معاونهای خود را معرفی نکردهاست اما گمان میرود معاونهای او ازبین رهبران و یا سیاستمداران پشتون و هزاره انتخاب شوند تا وی همراهی نسبی آرای این اقوام را نیز به همراه داشتهباشد.
از سوی دیگر رئیس جمهور در هفت سال گذشته دوران بسیار سخت و دشواری را پشت سر گذاشت. او با سختیهای فراوان داخلی و خارجی، انواع حملات تروریستی نسبت به خود و شهروندان افغان، مطالبات بیش از توان و امکانات موجود در افقانستان از جانب مردم، بیکاری، مواد مخدر، تروریسم داخلی، تقابل مردم با نیروهای آیساف و ناتو، سهمخواهیهای معقول و غیر معقول مجاهدین سابق و احزاب و دهها مورد دیگر روبهرو بود و همین امر موجب کاهش اقبال مردم نسبت به او شده است. هرچند موضعگیریهای اخیر وی در مواجعه با اعتراضات مردم در حملات نیروهای اعتلاف و کشته شدن غیر نظامیان و تائید قانون احوال شخصیه اهل تشیع قدری به بازسازی چهره وی کمک کرد. اما بخشی از تبلیغات بر ضد وی از جانب کشورهایی است که در افغانستان حضور نظامی دارند و ناکامیهای سالهای اخیر خود به سوء مدیریت کرزای مرتبط میدانند.
آقای کرزای بطور رسمی حضور خود در انتخابات را اعلام کردهاست. با توجه به مشکلات به وجود آمده بین آقای کرزای و احمد ضیاءمسعود، معاون اول آقای کرزای و پیوستن آقای مسعود به جبهه ملی، رییس جمهور باید به فکر تعیین معاون اول دیگری باشد. البته بهنظر میرسد مطابق بر منطق سیاسی و اجتماعی افغانستان کرزای که یک پشتون است، معاون اول خود را از بزرگان و یا رهبران تاجیک انتخاب کند و توافقاتی را با مارشال فهیم رقم بزند. در خصوص معاون دوم آقای کرزای گمانه زنی ادامه دارد. آقای کریم خلیلی از سران اهل تشیع و هزاره افغانستان که در حال حاظر معاون دوم رئیس جمهور است، محبوبیتش در بین پارهای از مردم کاهش پیدا کردهاست، اما هنوز گزینهای مناسب برای تکمیل تیم کاری آقای کرزای است. تا کنون بالغ بر 50 نفر برای نامزدی ریاست جمهوری اعلام آمادگی کردهاند اما در بین سایر افراد مطرح آقای زلمای خلیلزاد تا کنون ثبت نام نکرده است و حتی از اظهارنظر صریح درباره کاندیداتوری خود، خودداری کردهاست اما در ولایات جنوبی افغانستان ستادهایی به حمایت از وی تشکیل شده و مبالغی نیز بین سران برخی از قبایل جهت ساماندهی فعالیتهای ستادها وی توزیع شدهاست. ورود وی در طی روزهای گذشته به کابل بعنوان آمادگی وی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به حساب میآید . منابع آگاه و نزدیک به خلیلزاد از دکتر اسپنتا، وزیر امور خارجه فعلی و تاجیک، بعنوان معاون اول واحسانالله بيات، رئيس شرکت موبایل افغان بىسيم و شبکه تلويزيونى خصوصی آريانا بعنوان معاون دوم وی نام بردهاند.
اما زلمای خلیلزاد کیست؟
خليلزاد در سال 1951 از پدرى پشتون و مادرى تاجيک در شهر مزار شريف افغانستان به دنيا آمد. پدر وى مشاور دربار ظاهرشاه پادشاه سابق افغانستان بود . پس از اتمام دوران دبيرستان در کابل، وى موفق به راهيابى به يک دانشگاه آمريکايى در بيروت شد که نهايتا با مدرک دکتراى علوم سياسى از دانشگاه شيکاگو در آمریکا در سال 1979 فارغالتحصيل شد.
در دهه بعد، وى استاديار دانشگاه کلمبيا و مدير اجرايى کميته دوستان افغانستان بود؛ گروهى که از مجاهدين افغان در جنگ با شوروى حمايت مىکرد. از سال 1985 پس از کسب تابعیت آمریکاوی تا سال1989 در وزارت امور خارجه آمريکا به عنوان مشاور ويژه وزير در مورد جنگ ايران و عراق و افغانستان و شوروى مشغول به کار بود. او جزو گروه کوچکى از سياستمداران بود که موفق شدند با فشار بر دولت ريگان، تجهيزات جنگى زيادى براى نيروهاى مبارز افغانستان عليه اتحاد جماهير شوروى فراهم کنند.
بعد از سقوط طالبان، پس از آنکه ظاهر شاه پادشاه پير افغانستان در کنفرانس گروههاى افغانى در بن به دليل کهولت سن از پذيرش قدرت امتناع کرد، آمريکا به خليلزاد اختيار تام داد که به عنوان نمايند ويژه بوش، شخصى را براى رياست دولت انتقالى پيشنهاد دهد که اين امر در نهايت به انتصاب حامد کرزاى همکار سابق زلماى در شرکت نفتى يونوکال، به عنوان رئيس جمهور دولت موقت افغانستان منجر شد.
آقای خلیلزاد ازسال 2001 تا 2005 سفیر آمریکا در افغانستان و سپس از 2005 تا 2007 سفیر آمریکا در عراق و بعد از آن از سال 2007 تا آخرین روزهای ریاست جمهوری جرج بوش سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد بود .
خليلزاد در طول سالها، چند کتاب را ويرايش کرد؛ که میتوان به ارزيابى استراتژيک نقش متحولشده اطلاعات در جنگ، آمريکا و آسيا از ديدگاه يک استراتژاى جديد و ساختار زور و قدرتهاى فضايى در قرن 21 اشاره کرد. وى همچنين به همراه همسرش که اتریشی است، کتاب دولت خدا، جمهورى اسلامى ايران را نوشت.
از افراد دیگر مورد توجه در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان می توان به مصطفی ظاهر نواده ظاهرشاه و اشرف غنی احمد زی وزیر مالیه سابق دولت آقای کرزی که هر دو از اقوام پشتون هستند اشاره نمود.
حال باید منتظر ماند تا شاهد این رقابت حساس درروزهای آینده بود که آیا در تاریخ افغانستان حکومت برای بار سوم به دست تاجیکان افغانستان خواهد افتاد؟ وآیاتاریخ پس از دو حاکمیت ناموفق تاجیکان درسال 1929 که حبیب کلکانی ملقب به بچه سقا و ریاست جمهوری منتخب لویی جرگه سال 1992 برهان الدین ربانی که هر دو مورد با عدم توفیق در اداره حکومت مواجعه گشتند، شاهد سومین دولت تاجیک تبار در افغانستان خواهد بود و یا زعامت قوم پشتون که از زمان تشکیل حکومت و کشور مستقل افغانستان در سال 1747 توسط احمد شاه بابا درانی بوده همچنان باقی خواهد ماند .
هرچند یکی از عمدهترین مشکلات گذشته و حال افغانستان تفکرات قومیتی است و تلاش زعمای افغانستان وچهار چوب قانون اساسی در راستای فرایند ملت سازی و وحدت ملی است اما همچنان جامعه افغانستان با این معضل دست به گریبان است .
هومن دولتی کارشناس افغانستان است که در حال حاضر نیز در خصوص تحولات اخیر در افغانستان تحقیق می کند.
نظر شما :