اعراب باید تغییر موضع دهند

۳۰ فروردین ۱۳۸۸ | ۱۵:۰۸ کد : ۴۳۳۵ اخبار اصلی
گفتاری از محمود شمس‌الواعظین در رابطه با تنش میان دولت مصر و حزب‌الله
اعراب باید تغییر موضع دهند
دولت مصر و عربستان سعودی و اردن به طور مشخص پس از جنگ غزه در افکار عمومی جهان عرب در معرض مجموعه­ای از اتهامات و ابهامات قرار گرفتند. این درحالی است که جهان عرب و افکار عمومی­اش در غلیان بود و انتظار داشتند که این کشورها موضعی مناسب در ارتباط با ملت فلسطین اتخاذ کنند. صرف نظر از درستی یا نادرستی آن موضع مصر و دولت عربستان سعودی، انتظار ملت عرب چیز دیگری بود. وقتی که اینها از یک طرف در دایره اتهامات قرار گرفتند و از طرفی دیگر به دلیل حمایت­های ایران از جنبش حماس و جهاد اسلامی از یک سو در جنگ سال 2008 در فلسطین و حمایت ایران در جنگ ژوئیه 2006 از حزب­الله از سوی دیگر موقعیت منطقه­ای ایران را در میان افکار عمومی افزایش داد و به یک موقعیت نسبتا بلامنازعی تبدیل کرد.
 
در نتیجه به نظر می­رسد که قاهره پس از پایان جنگ تلاش می­کرد که این اتهام و وضعیت را به گونه­ای تغییر دهد و توپ را از طریق طرح اتهامات به زمین ایران برگرداند و به سمت دروازه ایران بزند و بتواند وضعیت حزب­الله را وضعیتی مخاطره آمیز در منطقه قلمداد کند.
 
اینکه دولتی در حجم مصر چالش خود را با سازمانی سیاسی به نام حزب­الله کاهش بدهد نشان دهنده اول بی­برنامگی دولت مصر و بزرگ شدن حزب­الله در حجم خاورمیانه­اش است. نکته دوم اینکه با شروع بحث­های مربوط به ایران و ایالات متحده امریکا، آمادگی باراک اوباما برای از سرگرفتن مذاکرات با ایران همراه با شناسایی رسمی و نسبی حق ایران به داشتن تکنولوژی هسته­ای بسیاری از ملاحظات و حساسیت رهبران عرب را برانگیخت. این کشورها درست زمانی که ایران از جنبش حماس و حزب­الله در ارتباط با جنگ­های به وقوع پیوسته حمایت می­کرد، از ایران خواستند که دست از حمایت­هایش بردارد و به نظام رسمی عرب نزدیک شود که صلح با اسراییل و پذیرش مذاکرات با اسراییل از جمله آن بود.
 
همزمان با این درخواست رهبران جهان عرب، و با توجه به آمادگی امریکا برای مذاکره با ایران، موضع عرب­ها و رژیم­های عرب مانند قاهره به سمت هشدار دادن به امریکا مبنی بر اینکه ایران وضعیت مخاطره­آمیزی دارد، تغییر کرده­است. چرا که قبل از شروع مذاکرات ایران و امریکا، حرکات مثبتی در جهت برقراری گفت­و­گو و دیالوگ میان بریتانیا و امریکا از یک سو و حزب­الله و حماس از سوی دیگر در میان گذاشته­شد که حتی مجموعه­ای از نمایندگان مجلس عوام بریتانیا، رسما با حزب­الله و جنبش حماس در بیروت و دمشق دیدار و مذاکره کردند. این علائم پاره­ای از رهبران عرب را به وحشت انداخت که ممکن است وضعیت جغرافیای سیاسی منطقه به سود ایران تغییر کند و در نتیجه آنها نیازمند به خلق و آفرینش سناریوهایی بودند تا این سناریو رهبران امریکا و منظومه غرب را در انجام این گفت­و­گو با ایران و سازمان­های سیاسی حزب­الله و جنبش حماس منصرف کند.
 
در حال حاضر ما شاهد این وضعیت هستیم. رهبران عرب مایل هستند امریکا سیاست رادیکالی در قبال ایران در پیش بگیرد و ایالات متحده امریکا و منظومه غرب علاقه­مند هستند که مسئله خاورمیانه را با گفت­و­گو با ایران حل و فصل کنند. در این چالش، میان این دو نگاه و این دو محور و صف آرایی­هایی که میان نیروهای میانه­رو که خانم رایس آنها را دسته­بندی کرده و این عبارت را در مورد آنها انتخاب کرده­است و بین نیروهای رد­گرا یا همان نیروهای طرفدار و جانبدار مقاومت چه در فلسطین و چه در لبنان به یک زایشی در آینده منتهی خواهد شد.
اینکه این زایش چه خواهد بود، چه شکلی خواهد داشت و چه نشانه­هایی خواهد داشت به گذر زمان بستگی دارد تا ببینیم چه وضعی رخ خواهد داد. اما اگر سوال این باشد که این وضعیت و این چالش و بحرانی که خود مصر آن را در مواجه با حزب­الله خلق م­کند منجر به تضعیف شدن روند مذاکرات ایران و ایالات متحده امریکا خواهد شد پاسخ "خیر" است. چراکه استراتژی ایالات متحده امریکا در خاورمیانه درحال تغییر است و از نزدیک شدن و همپیمانی با نیروهای معتدل به گفت­و­گو با نیروهای رادیکال نقل مکان می­کند. در نتیجه به نظر می­رسد این دولت­های میانه­رو عرب هستند که باید با شناخت دقیق تحولات فعلی و افق آینده دیپلماسی خارجی و استراتژی جدید ایالات متحده امریکا، موضع خودشان را آرام آرام به شرایط جدید نزدیک کرده و بومی­سازی کنند و اتکای چندان و مفرطی به وعده­های ایالات متحده امریکا نداشته باشند، چراکه وعده­ها و سیاست­های امریکا در حال تغییر است و ممکن است رژیم­های عرب در اثر این تغییرات دچار مشکلات فراوانی شوند و تا دیر نشده آنها باید آرام آرام متناسب با تغییراتی که در سیستم ایالات متحده امریکا ایجاد می­شود، تغییر موضع بدهند.

نظر شما :