ریشه مشکلات دیپلماتیک ایران و اعراب

۰۸ اسفند ۱۳۸۷ | ۱۵:۵۹ کد : ۴۰۴۰ باشگاه خوانندگان
نگاه یکی از خوانندگان دیپلماسی ایرانی به رابطه ايرن و اعراب
ریشه مشکلات دیپلماتیک ایران و اعراب
 اگر در گيريهای نظامی و حتی سیاسی منطقه ای سودی داشته باشد برای نيروهای نظامی و سیاسی خارج از منطقه است. لذا کلام دیپلماتيک همواره بايستی ارام ومتين وعکس العمل های دیپلماتيک نیزارام و متيين و قاطع باشد.
 
اينکه برخی راديو وروزنامه های عربی چه مى نويسند گرچه مطمئناٌ در جهت اماده سازی افکار عمومی است ولی توجه به حرکت های مسئولان سياسی از اهميت بيشتری بر خوردار است. روابط ما با اعراب در جنوب کشور گرچه بسیار دوستانه در زمینه های اقتصادی و فرهنگی بوده است همواره از شکنندگی خاصی برخوردار بوده است.
 
ریشه این شکنندگی را در سیاست های کلان خارجی و بازرگانی ما و نه در منطقه بلکه در سطح بین المللی بايد جستجو کرد. مطمئناٌ بسياری از حکومت ها حرف خود را نمی گويند و حرف انها ناشی از تلقينات ديگران و سياست های خارجی و نیاز های استراتژیکشان سرچشمه می گيرد. صحبت های ناصر و قاسم در مورد خليج فارس و کویت وغيره همگی نشاٌت گرفته از سياست های کلان سياسی و اقتصادی کشور ما و انها در ان زمان بوده است که متاسفانه با تغییرات کلی در انهابه بعد از انقلاب کشیده شد.

اگر مشکلات مطرح شده بين ايران واعراب را دقیقا تحلیل کنيم نتيجه مى گيريم که بيشتر اين مشکلات ازعوامل تحريک کننده قوی تری برخوردارند تا منافع اقتصادی.
 
۱- نام خليج فارس خليجی که همواره از قبل از میلاد مسیح تا سالهای ۱۹۶۵همواره همگی ان را فارس می نامیدند حتی خود اعراب. از سلاطین وشیوخ بسیار محترم بالاتر از ۶۰ سال عربی سئوال کنید نام این خلیج را چه به شما در مدراس یاد می دادند؟ مطمئناٌ باید بگویند فارس. نام اطلاقی انها نيز مقبوليت بين المللی نيافت. تغيير اين نام هيچگونه منافع اقتصادی برای انها ندارد. اصولاٌ تقسيم منابع دریائی به نام بستگی ندارد. پس اين تغيير نام برای چه بوده است؟
 
اين تغيير چز در جهت ايجاد درگيری بدون خرج از طرف نیروهای غیر منطقه ای بين نيروهای منطقه ای که دارای منابع ومنافع يکسان وقابل رقابت می باشند نیست این تغییر درجهت ازدياد کدورت ها برای عدم همبستگی است.  پس اين دامی است که ما وانهانبايد در ان قرار بگيريم. 

 ۲- جزاير تنب بزرگ وکوچک وابوموسی اینگونه که گفته میشود ومن در روزنامه ها متن ان را هم دیده ام ایران قبل از انقلاب با یکی از شیوخ امارات موافقت نامهای قبل از تاسیس دولت امارات امضا شده دارد. در این قرار داد مبالغی نیز به ان شیخ نشین بعنوان کمک تا زمانیکه در امد نفتی انها به مبلغ معین شدهای نرسیده باشد قول کمک داده شده است.
 
نمی دانم مبلغی پرداخت شده است یا خیر. حال چگونه شده بود و است که صدام از فواصل انچنانی مدعی شیوخ این امارات شد و اکنون امارات واعراب مدعی ان شده اندکه ما با ایران اختلافی که داریم یکی از انها در مورد این جزایر است. این جزایر که تنب بزرگ وکوچک ان تحقیقاٌ خالی از جمعیت وابوموسی حد اگثر ۴۵۰ تا ۵۰۰ نفر سکنه دارد و هیچکدام دارای منابعی نیستند مشکل عمده اعراب شده است.

صدامی که خودش در مورد شط العرب با ایران قرار داد صلح امضا کرده بود واعرابی که سرزمین های خود را با جمعیت های میلیونی پیشکشی دیگران نموده اند مدافع حقی شدند که متغلق به امارات نسبت دادند. اخر شیوخ امارات این سئوال را نکردند که صدامی که کویت را ان خود می دانست چگونه مدافع این جزایر میکروسکوپی شده است. همه می دانیم که شط العرب برطبق قرارداد قسطنطنیه متعلق به عثمانی بوده است. تفاهم ایران با صدام هم به اینگونه بود که در ازائ دریافت مقادیری زمین این ابراه تقسیم گردید. چرا؟ چون اگر کل شطالعرب هم به عراق تعلق می گرفت منافعی بیشتر از نیمی از ان را در بر نداشت.

اگر صدام یک قرار داد عاقلانه ودر جهت منفعت مردم عراق امضا کرد همان بود. برای هیچ مقداری زمین گرفت. گرچه ان را هم طبق دستور در مقابل دوربین پاره کرد ونتیجه در کل ان شد که دیدیم. من از مسئولان امارات وعربی این سئوال را می کنم منافع شما از تحویل گرفتن این جزایر چیست؟ این جزایر چه منفعت استراتژیک نظامی واقتصادی برای شما کشور یک میلیونی و شما اعراب افریقا و مناطق دیگردارد؟ با فرض محالی که امکان ان به هیچ عنوان وجود ندارد این جزایر به شما واگذار گردد چه منفعتی برای شما در امارات وافریقا خواهد داشت؟

ایا شما قادر به حفظ ان هستید که منافع کلی کشورهای چند ده میلیونی منطقه مانند ما وشما ودیگران را حفظ کنید. بلکه شما این جزایر را برای دیگران می خواهید. این جزایر را برای ان می خواهند که از ما بگیرید و به دیگران بدهید و منافع همگی ما را تهدید کنید حتی خودتان را.امثال این جزایر و در فواصل چند مایلی انها در ایران بسیار است. چه تهدیدی متوجه شما شده است؟ اقای رفسنجانی یک بار حرف زیبائی زد. او گفت مقادیر حساب بانکی شما را خوب می دانند. بیائید متعقل باشید و به منافع خود و ما وهمه مردم منطقه فکر کنید و واقعیات را در نظر بگیرید.
 
منافع همه ما در این است که این جزایر ایرانی متعلق به ایران باشد. پس مسئله جزایر هم مانند نام خلیج فارس تحریک کننده است و نه اقتصادی وغیره. واقعیت ان است که جهان هنوز هم قطبی است وقطبی خواهد ماند. ما بدون سعی در ایجاد قطب اقتصادی رقیب برای دوبی در کشورهائی مانند پاکستان و ترکیه اقتصاد خود را بیش از حد وغیر متعقلانه و بدون مذاکرات دیپلماتیک وفقط بخاطر علاقه های اسلامی ومنطقهای خود را به این چهار خیابان وابسته و در جهت رشد ان اقدام نمودیم و بدون تثبیت خود در قطب دیگر در جهت مخالفت بسیارغیر متعارف قطب دیگر قرار گرفتیم. 

روش های دیپلماتیک جهت باز رفت از این مشکلات در درشتگویی نیست، بلکه در ایجاد رابطه با رقیب است.  

نظر شما :