پاسخ به حملات رسانههای عرب به ایرانیان
ایران همچنان آقایی میکند
سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بهره برداری از بسیاری از طرح های توسعه ای در کشور به همراه پیشرفت هایی که ایران داشته، باعث شده است تا حملات شدیدی از طرف برخی از رسانه های عرب علیه کشورمان صورت بگیرد و آنها نه از روی مستندات علمی، بلکه از روی حسادت و نفرت از ایرانیان مطالبی را در مورد کشورمان نوشته و از این رو بی جا نیست تا در مورد برخی از نوشته های این به حساب نویسندگان و متفکران عرب که گویی با نوشتن مطالبی خلاف عقده گشایی می کنند، به روشن کردن برخی از مطالب آنها بپردازیم
چه پیش و په پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و یا به عبارت بهتر از اواخر قرن نوزدهم که استعمار بریتانیا شیوخ بادیه نشین را برده خود کرد و آنها را از حمایت از دزدان بر حذر داشت و با بخشیدن برخی القاب و هدایا تحت قیمومت خود درآورد، داستان ایران و اعراب هم وارد مرحله تازه ای شد. روزگاری که لرد کرزن نایب السلطنه هندوستان بود – وی بعدها وزیر امورخارجه و معمار قرارداد معروف 1919 شد- سوار بر کشتی مجلل کوکونات راهی خلیج فارس شد تا به زعم خود ایران را هشیار کرده و به اعراب هم یادآوری کند که دل به تهران نبندید و قبله آمالتان همچمنان باید لندن باشد و زیر سایه ملکه ویکتوریا سالها بهتر از این خواهید زیست. در این سفر هرچند کرزن به دلیل غرور بی جایش از طرف فرستاده ایران پذیرفته نشد و قهر کرد و رفت، اما هنگام سفر به سواحل خلیج فارس به دیدن شیوخ گرسنه آن سامان که دعا می کردند تا در بلاد پارس باران ببارد تا آنها سال دیگر نیز زنده بمانند، رفت و از ساعت طلا تا شمشیر مرصع و چه که با خود داشت به آنها داد تا دلشان را به دست آورد.
کرزن در این سفر به شیوخ یادآوری کرد که دشمن اصلی شما ایران است و باید از ایران برحذر باشید و هر چه بیشتر با ایران دشمنی کنید و به نظر می رسد این دشمنی همچنان ادامه دارد و آنها نمی توانند روز خوش ایران را ببینند و هرکاری از دستشان برآید دریغ ندارند تا مردم ایران گرفتار باشند. در دروه پهلوی هم روزگار به همین نحو بود و این اعراب بودند که ساز مخالفت با ایران را بلند کردند و فردی مانند ناصر که افکارش را بر پایه پان عربیسم بنیان نهاده بود چون از پس چندصدهزار یهودی برنمی آمد، به اعراب گفت که ایران دشمن است و خلیج فارس فلان نام را دارد و خوزستان ایران چنان است و ما به زودی اهواز و تهران را بعد از تل آویو قتح خواهیم کرد.... ناصر نه تنها تل آویو را فتح نکرد بلکه به همراه تمام شعارهایش پس از جنگ خفت بار 1967 مرد تا اعراب هنوز هم بخواهند در مورد ایران عقدهگشایی کنند.
آنها در طول هشت سال جنگ خونین عراق علیه ایران عملا با حماقت صدام با یک تیر دو نشان زدند، اول آنکه ایران را به عنوان کشور قدرتمند منطقه گرفتار جنگی فرسایشی کردند که هنوز هم تبعات آن ادامه دارد و در بعد دیگر عراقی را که در آن شیعیان در اکثریت بودند به فلاکتی انداختند که پایان ماجرایش را دیگر روسای مادامالعمر عرب نخوانده بودند و آن هم چیزی نبود جز دار زدن صدام به دست مردمی که با پول اعراب کشته و تبعید و تعقیب میشدند.
ایران در حال حاضر قدرتمندترین کشور منطقه است، چه اعراب بخواهند و چه نخواهند. ایران با دارا بودن این قدرت و علیرغم تمام ناملایمات درونی و بیرونی راه خود را داده و از این رهگذر انتظار میرود با داشتن استعدادهای بالقوه و بالفعل و زیربناهای مناسب در آیندهای نه چندان دور پا را از منطقه فراتر گذاشته و روزگاری درخشانتر داشته باشد.
این مساله باعث شده تا برخی از نویسندگان عرب که آبشخور فکری و پشتوانه مالی آنها اندیشههای ضد ایرانی برخی از وهابیون ضد شیعه و افرادی مانند ناصر است به ایران حمله برده و به گونهای سخن گویند که خود دارنده تمام امکانات جهان بوده و بهترین دموکراسیها توسط آنها اعمال میشود و سهم عمدهای در پیشبرد تمدن بشری دارند. در طول دو هفته گذشته و پس از آنکه ماهواره امید به مناسبت سیامین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به فضا رفت تا چشم تمام حضرات از حدقه بیرون زند، موج تازه این حملات آغاز شد و روزنامه الشرقالاوسط و شبکه خبری العربیه که هر دو وابسته به عربستان هستند سردمدار این حملات باشند. آنچه که بیشتر از همه در این حملات مشخص است به سخره گرفتن پیشرفتهای علمی و صنعتی ایران ، زیر سوال بردن دموکراسی و حقوق مردم در حکومت و همچنین توسعه نفوذ منطقهای ایران است.
طارق حمید سردبیر روزنامه الشرقالاوسط در یادداشتهایی که از دو هفته قبل تاکنون منتشر کرده است همواره به شیعیان حمله کرده و از هر کاهی کوهی برای حمله به ایران، شیعه و همچنین دوستان ایران در منطقه استفاده میکند. عبدالرحمن راشد مشاور طارق حمید و رئیس شبکه العربیه نیز راه را بر همین منوال رفته و با ترتیب دادن مباحث مختلف تلاش دارد تا پیشرفتهای ایران را ناچیز جلوه دهد. شبکه العربیه برای پرداختن به مسایل ایران از افرادی به عنوان مطلع و کارشناس استفاده میکند که درجه خصومت آنها با ایران و انقلاب اسلامی کاملا مشخص بوده خود نیز نمیداند به کدام سو میرود. راشد در یادداشتهای روزانهای که در الشرقالاوسط دارد به صورت مستقیم ایران و ایرانی را مورد حمله قرار میدهد، هر چند او چندی پیش مدعی شده بود که فرد بیطرفی است و برای ایرانیان احترام قایل است اما درجه حملات او ناشی از خشم وی میباشد.
روز یکشنبه باسمالجسر از یادداشتنویسان الشرقالاوسط در یادداشتی به مناسبت سیامین سال پیروزی انقلاب اسلامی نوشته بود که در ایران دموکراسی وجود ندارد و انقلاب ایران نتوانسته وعدههای خود را تحقق بخشد و تنها حسن ایران این است که به زعم نویسنده عملیاتهای تروریستی خود را کم کرده و راههای تازهای برای نفوذ در منطقه یافته است و ...
وقتی نوشتههای این قبیل افراد را میخوانی فکر میکنی نویسنده در دموکراسی سوئیس زندگی کرده، و کشورش از نظر صنعتی نیز شانه به شانه ژاپن میساید و در رعایت حقوق بشر نیز دست جهانیان را از پشت بسته است. اما وقتی به کنه ماجرا نگاه میکنی میتوان نوعی آرزو را در نوشتههای آنها دید.... امثال الجسر در میان نویسندگان عرب نه کم هستند و نه زیاد و این بستگی به میزان پولی دارد که آنها برای نوشتن میگیرند. اما باید در جواب این آقایان که هنوز معنی تروریسم را نمیدانند گفت که آیا ایران تروریست است یا کشوری مانند عربستان که مهد پرورش تروریستهاست و دلارهای نفتی شما عراق و افغانستان را نابود کرد... نام القاعده و شبکههای تروریستی وابسته به عربستان و دیگر کشورهای عربی برای بیسوادترین مردم جهان هم شناخته شده است.
باید از الجسر پرسید که ناجیالعلی کاریکاتوریست فلسطینی را چه کسی ترور کرد؟ آیا ایران او را ترور کرد و یا دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی که پس از چاپ ان کاریکاتور مشهور در مورد شرکت فهد بن عبدالعزیز شاه وقت سعودی در اجلاس فاس در مراکش؟ باید از آقای الجسر پرسید گروه تروریستی فتحالاسلام در لبنان با پول کدام کشور در لبنان تشکیل شد و این کشور را به آتش کشید و رهبران آن را ترور کرد؟ آقای الجسر بهتر است پاسخ این سوال را هم بدهد که پول و آدم کدام کشورها بود که شبکه مخوف آدم کشی القاعده در عراق را شکل داد و دهها هزار تن از مردم بیگناه این کشور را به کام مرگ برد؟
ایشان همچنین از عدم تحقق وعدههای انقلاب اسلامی در ایران صحبت میکند؛ اگر ایران امروز قدرتمند نیست پس چرا شما به هول و ولا افتادهاید؟ هنر شما در پیشرفت چه بوده؟ چه اقدامی برای توسعه تمدن جهانی کردهاید؟ غیر از حرف زدن آیا کار دیگری هم میدانید؟ ایران 30 سال است که در تحریم به سر میبرد و علیرغم این تحریمها هست که توانسته به این پیشرفتها دست یابد؛ اما شما که در طول 30 سال گذشته نزدیکترین روابط را اروپا و آمریکا داشتهاید چه گلی بر سر خود و مردم زدهاید؟ کدام صنعت شما در جهان نمونه است و البته در این مورد میتوان بیشتر سخت گفت که عاقلان خود بهتر میدانند.
در مورد دموکراسی و حقوق بشر در ایران، مانده اعراب نظر بدهند؟ در این مورد همه میدانند کشورهای عربی چگونهاند و نیازی نیست در این مورد قلم فرسایی کرد. اما به عنوان آخرین نکته این روزها در مورد بحرین و اظهار نظر منسوب به آقای ناطق نوری حرف و حدیث زیادی در مطبوعات و رسانههای عربی، به خصوص روزنامههایی که با ایران خصومت دارند مشاهده میشود. آنها به شدت ایران را مورد حمله قرار میدهند که جزایر خود را به امارات بدهد و در مورد خاک خودش به دادگاه برود تا دادگاه در مورد خاک ایران تصمیمگیری کند!!
در این مورد هم باید گفت اگر اعراب عرضه دارند بروند فلسطین را از دست چند میلیون یهودی مهاجر آزاد کنند و بعد بیایند با ایران در این مورد گفتگو کنند، آنها ابتدا به سخن ناصر عمل کرده و تلآویو را تصرف کنند تا ما هم برای آنها ثابت کنیم که هزینه ادعای ارضی کردن در مورد ایران چه اندازه است. سیاستمداران و نویسندگان عرب باید یادشان باشد که یکی از بزرگترین خیانتهایی که محمدرضا پهلوی در حق مردم ایران کرد، جدایی بحرین از ایران بوده است و مردم ایران هنوز هم نسبت به این مجمعالجزایر احساس خوبی دارند و آن را جزئی از خاک خود میدانند. حال اگر اعراب دوست دارند همچنان استخوان لای زخم بگذارند و در مورد جزایر سهگانه ایرانی صحبت کنند، مشکلی نیست، از امروز به بعد ما هم خواستار بازگشت بحرین به مام میهن میشویم تا قدرت تحمل حضرات نویسندگان و سیاستمداران عرب مشخص شود.
جالب آنکه برخی از این نویسندگان هم پای زور را به میان کشیده و خواهان استفاده از زور برای تصرف جزایر شدهاند؛ در این مورد هم باید به یاد آنها آورد صدام که گنده لات اعراب بود در برابر اراده جوانان ایرانی زانو زد و آمریکا که ارباب شماست جرات نکرد دست به حمله علیه ایران بزند، پس بهتر است سخنان تحریک آمیز بر زبان نیاورده و با دم شیر بازی نکنید.
در پایان هم باید گفت ایران به مانند هزاران سال گذشته با وجود سختیها و مشکلات پیش رو همچنان راه توسعه و خدمت به تمدن بشری را خواهد پیمود و اعراب اگر حرفی دارند میتوانند به رهبران پیر و فرتوت خود بگویند که دو دستی قدرت را چسبیده و از پدر به پسر منتقل میکنند و نمیتوانند کنار هم زندگی کنند. ایران مانند همیشه آقایی خواهد کرد و دیگرانی که نمیتوانند ببیند بنشینند و حسرت بخورند که جوانان ایرانی اراده توسعه دارند و با به نظم درآوردن کشور آرامآرام بار دیگر قدرت تمدنی ایران و اسلام راستین را به نمایش خواهند گذاشت.
نظر شما :