لزوم تغییر نگاهها به سازمان ملل
نگاه يکى از خوانندگان دیپلماسی ایرانی درباره لزوم تغییر مکان سازمان ملل و ساختارهای کاری آن.
سازمان ملل متحد همواره مورد بحث ها وانتقادهای جدی قرار مى گيرد. اين که امريکا قدرتمند و پراکنده ترین قدرت نظامی واقتصادی جهان از محل سازمان ملل متحد در خاک خود منتفع سياسی واقتصادی است شکی نيست. و اين که هزينه ای که امريکا برای ايجاد سازمان ملل قبلاٌ پرداخت کرده است با در امدهای حاصل از حضور ومسافرت های بی شمار وبی پایان سيل دیپلمات ومقامات کشورهای مختلف به امريکا برگشت شده است جای هيچ گونه شکی ندارد.
سازمان ملل در اصطلاح به صورت کعبه امال ودر برخی اوقات تفرجگاه دیپلماسی جهانی در آمده است. همین ابتدا این پیشنهاد را می توان عرضه داشت که سازمان ملل متحد را از زیارتگاه و تفرجگاه دیپلمات ها ومسافرت های غیر ضرور مقامات بایستی کنار گذاشت و سفارت خانه های داخلی را باید فعال کرد. تا آن جا که امکان دارد دیپلماسی خارجی را در داخل کشور بایستی فعال نمود. با سیستم های جدید ارتباطات این اعمال به آسانی و با کیفیت و هزینه کمتر قابل اجرا است. اين که اين سازمان را يک روزه منتفی تلقی کنيم وشعارهای غير اجرائی نيز بدهيم نه عملی است ونه معقول. پیشنهاد های غير عملی تراوش ذهنی غير اجرائی است که مسئولان اجرائی کشور نبايستی اين گونه بيانديشند. ولی با توجه به آن که تغییرات در این سازمان مورد بحث خود سازمان نیز قرار گرفته است واقعاٌ راه عملی حل مشکل سازمان ملل چگونه بايستی صورت گيرد؟
نکاتی که در تغییرات وپيشنهاد های جديد بايستی مورد نظر قرار گيرد عبارتند از: 1- کشورهای جهان در مقایسه با هم قدرت های مساوی از نظر سياسی واقتصادی در جهان نيستند. به عبارت ديگر ايالات متحده و بورکينا فاسو با داشتن يک رای در مجمع عمومی قدرتی مساوی نمی باشند. لذا تصور آن ها به عنوان قدرتی مساوی غير اجرائی است. ۲- اين که تصميم گيرى های جهانی را نيز به تعدادی قدرت های بزرگ ونيمه بزرگ واگذار کرده و جهت اجرای مصوبات آنها را به مناطق مختلف بکشانیم در جهت منافع هيچ قدرتی حتی قدرت های بزرگ نمی باشد. 3- قدرت های تصمیم گیر سازمان ملل مشکلات وفرهنگ های منطقه ای را درک نمی کنند. لذا مشکلات را بیشتر از دریچه فرهنگ و منافع خود تحلیل وحل می نمایند. نظر به اختلاف منافعی که دارند این مشکلات در سازمان غیر قابل حل همواره باقی می ماند.
۴- هزینه کشورها جهت دفاتر ودیپلمات ها ورفت وامد های دیپلماتیک وخدمات لازم آنها درسازمان ملل برای کشورهای جهان سنگین است. بسیاری این توانائی ها را ندارند. ۵- لزومی ندارد که کلیه دفاتر اصلی این سازمان در نیویورک ویا ژنو متمرکزباشند. دفاتری که برای برخی کشورهای در حال توسعه نیازمند است می تواند در مناطق مناسب تری قرار گیرد.
۶- امروز سال ۱۹۴۵نیست و سال ۲۰۰۹ است. ضوایط سیاسی وافتصادی جهان دگر گونه شده است. کشورهائی که در آن سال ها مستعمره بودند به قدرت های درجات بالا تبدیل شده اند. سیاهان که در امریکا در شریط تبعیض نژادی شدید قرار داشتند اکنون کرسی ریاست جمهوری دارند. نیاز به تغییر در این سازمان به شدت احساس می گردد. من برای حل سازمان ملل متحد پيشنهاد های ذيل را رائی مى دهم. ۱- من در ابتدای امر با ترکيب شورای امنيت وحق وتو مخالفتی ندارم و موافقتی هم با ازدیاد اعضا نمی کنم ولی چند تغییر در ابتدای امر در شورای امنیت فوراٌ ضروری است. الف- نمایندگان دائم و غیر دانم مناطق در شورای امنیت راساٌ توسط کشور ویا کشورهای ذیربط انتخاب ومعرفی می گردند. این نمایندگان می توانند نماینده آن کشور یا یکی از آن کشورها در سازمان ملل یا غیره باشد. و به عبارت دیگر این کشورها شخصی را برای نمایندگی در شورای امنیت جدا از نماینده در سازمان ملل متحد انتخاب ومعرفی می نمایند.
2- تعیین و تعویض آن بر طبق آئین نامه های خود می باشند. هر کشور گروهی از کشورها آئین نامه خود را تدوین می نماید و به سازمان ابلاغ می نماید. ب- نمایندگان در شورای امنیت ( نماینده دائم وغیر دائم ) حق مذاکره و ادله شواهد دارند ونه حق رای. رای کشورها ویا گروه کشورها در شورای امنیت به نماینده آن کشور ویا برایند رای نمایندگان آن کشورها در سازمان ملل متحد مربوط است که با توجه به بیانات وادله نمایندگان در شورای امنیت وعلاقه سیاسی آنها به صورت الکترونیک از کشورهای مربوطه اخذ ومحاسبه می گردد. به عبارت دیگر رای نمایندگان غیر دائم شورای امنیت برایند رای نمایندگان کشورهای مربوطه می باشد. ج- به برایند ده رای ۱۰ عضو غير دائم شورای امنیت حق وتو داده شود. به عبارت ديگر شورای امنيت داری ۶ رای حق وتو باشد . ۵ رای اعضای دائم ويک رای براينداعضای غير دائم. ۲- جلسات مجمع عمومی سازمان ملل متحد بايستی با موافقت مجمع و بصورت غیرثابت در محل های مختلف جهان که مجمع بصورت ادواری ودر قاره های مختلف انتجاب مينمايد به عمل ايد. اين روش مجامع را به مشکلات نزديک تر مى کند. مطمئناٌ این مجالس را سازمان ملل برگزار می نماید و نه دولت مربوطه و رفت و آمد ها وغیره مطابق با آن چه در موافقت نامه های سازمان ملل متحد است خواهد بود.
چنانچه داوطلبی نداشت می تواند در محل سازمان برگزارگردد. ۳- محل ثابت واصلی برخی از ارگان های سازمان ملل متحد مانند فائو ویا یونیسف و یا... از محل سازمان در نیویورک ویا ژنو به کشورهای آسیائی و فریقائی با توجه به نیازها منتقل گردد. ۴- کشورهای دارای یک عضو غیر دائم در شورای امنیت بایستی برای خود سازمانهای سیاسی ثابتی در منطقه خود ترتیب دهند. ۵- دبير کل موظف است هر ساله برخورد کشورها با مصوبات شورای امنيت را به مجمع عمومی جهت اخذ تصمیم مقتضی گزارش نمايد . ۶- ارزش رای هر کشور (۱ ای ۵) در مجمع عمومی با توجه به فرمولى که جمعيت و توليد ناخالص و... در آن منظور شده است تعيين ودر نظر گرفته شود. اين ارزش رای هر چند سال بايستی مورد تجديد نظر قرار گيرد.
سازمان ملل در اصطلاح به صورت کعبه امال ودر برخی اوقات تفرجگاه دیپلماسی جهانی در آمده است. همین ابتدا این پیشنهاد را می توان عرضه داشت که سازمان ملل متحد را از زیارتگاه و تفرجگاه دیپلمات ها ومسافرت های غیر ضرور مقامات بایستی کنار گذاشت و سفارت خانه های داخلی را باید فعال کرد. تا آن جا که امکان دارد دیپلماسی خارجی را در داخل کشور بایستی فعال نمود. با سیستم های جدید ارتباطات این اعمال به آسانی و با کیفیت و هزینه کمتر قابل اجرا است. اين که اين سازمان را يک روزه منتفی تلقی کنيم وشعارهای غير اجرائی نيز بدهيم نه عملی است ونه معقول. پیشنهاد های غير عملی تراوش ذهنی غير اجرائی است که مسئولان اجرائی کشور نبايستی اين گونه بيانديشند. ولی با توجه به آن که تغییرات در این سازمان مورد بحث خود سازمان نیز قرار گرفته است واقعاٌ راه عملی حل مشکل سازمان ملل چگونه بايستی صورت گيرد؟
نکاتی که در تغییرات وپيشنهاد های جديد بايستی مورد نظر قرار گيرد عبارتند از: 1- کشورهای جهان در مقایسه با هم قدرت های مساوی از نظر سياسی واقتصادی در جهان نيستند. به عبارت ديگر ايالات متحده و بورکينا فاسو با داشتن يک رای در مجمع عمومی قدرتی مساوی نمی باشند. لذا تصور آن ها به عنوان قدرتی مساوی غير اجرائی است. ۲- اين که تصميم گيرى های جهانی را نيز به تعدادی قدرت های بزرگ ونيمه بزرگ واگذار کرده و جهت اجرای مصوبات آنها را به مناطق مختلف بکشانیم در جهت منافع هيچ قدرتی حتی قدرت های بزرگ نمی باشد. 3- قدرت های تصمیم گیر سازمان ملل مشکلات وفرهنگ های منطقه ای را درک نمی کنند. لذا مشکلات را بیشتر از دریچه فرهنگ و منافع خود تحلیل وحل می نمایند. نظر به اختلاف منافعی که دارند این مشکلات در سازمان غیر قابل حل همواره باقی می ماند.
۴- هزینه کشورها جهت دفاتر ودیپلمات ها ورفت وامد های دیپلماتیک وخدمات لازم آنها درسازمان ملل برای کشورهای جهان سنگین است. بسیاری این توانائی ها را ندارند. ۵- لزومی ندارد که کلیه دفاتر اصلی این سازمان در نیویورک ویا ژنو متمرکزباشند. دفاتری که برای برخی کشورهای در حال توسعه نیازمند است می تواند در مناطق مناسب تری قرار گیرد.
۶- امروز سال ۱۹۴۵نیست و سال ۲۰۰۹ است. ضوایط سیاسی وافتصادی جهان دگر گونه شده است. کشورهائی که در آن سال ها مستعمره بودند به قدرت های درجات بالا تبدیل شده اند. سیاهان که در امریکا در شریط تبعیض نژادی شدید قرار داشتند اکنون کرسی ریاست جمهوری دارند. نیاز به تغییر در این سازمان به شدت احساس می گردد. من برای حل سازمان ملل متحد پيشنهاد های ذيل را رائی مى دهم. ۱- من در ابتدای امر با ترکيب شورای امنيت وحق وتو مخالفتی ندارم و موافقتی هم با ازدیاد اعضا نمی کنم ولی چند تغییر در ابتدای امر در شورای امنیت فوراٌ ضروری است. الف- نمایندگان دائم و غیر دانم مناطق در شورای امنیت راساٌ توسط کشور ویا کشورهای ذیربط انتخاب ومعرفی می گردند. این نمایندگان می توانند نماینده آن کشور یا یکی از آن کشورها در سازمان ملل یا غیره باشد. و به عبارت دیگر این کشورها شخصی را برای نمایندگی در شورای امنیت جدا از نماینده در سازمان ملل متحد انتخاب ومعرفی می نمایند.
2- تعیین و تعویض آن بر طبق آئین نامه های خود می باشند. هر کشور گروهی از کشورها آئین نامه خود را تدوین می نماید و به سازمان ابلاغ می نماید. ب- نمایندگان در شورای امنیت ( نماینده دائم وغیر دائم ) حق مذاکره و ادله شواهد دارند ونه حق رای. رای کشورها ویا گروه کشورها در شورای امنیت به نماینده آن کشور ویا برایند رای نمایندگان آن کشورها در سازمان ملل متحد مربوط است که با توجه به بیانات وادله نمایندگان در شورای امنیت وعلاقه سیاسی آنها به صورت الکترونیک از کشورهای مربوطه اخذ ومحاسبه می گردد. به عبارت دیگر رای نمایندگان غیر دائم شورای امنیت برایند رای نمایندگان کشورهای مربوطه می باشد. ج- به برایند ده رای ۱۰ عضو غير دائم شورای امنیت حق وتو داده شود. به عبارت ديگر شورای امنيت داری ۶ رای حق وتو باشد . ۵ رای اعضای دائم ويک رای براينداعضای غير دائم. ۲- جلسات مجمع عمومی سازمان ملل متحد بايستی با موافقت مجمع و بصورت غیرثابت در محل های مختلف جهان که مجمع بصورت ادواری ودر قاره های مختلف انتجاب مينمايد به عمل ايد. اين روش مجامع را به مشکلات نزديک تر مى کند. مطمئناٌ این مجالس را سازمان ملل برگزار می نماید و نه دولت مربوطه و رفت و آمد ها وغیره مطابق با آن چه در موافقت نامه های سازمان ملل متحد است خواهد بود.
چنانچه داوطلبی نداشت می تواند در محل سازمان برگزارگردد. ۳- محل ثابت واصلی برخی از ارگان های سازمان ملل متحد مانند فائو ویا یونیسف و یا... از محل سازمان در نیویورک ویا ژنو به کشورهای آسیائی و فریقائی با توجه به نیازها منتقل گردد. ۴- کشورهای دارای یک عضو غیر دائم در شورای امنیت بایستی برای خود سازمانهای سیاسی ثابتی در منطقه خود ترتیب دهند. ۵- دبير کل موظف است هر ساله برخورد کشورها با مصوبات شورای امنيت را به مجمع عمومی جهت اخذ تصمیم مقتضی گزارش نمايد . ۶- ارزش رای هر کشور (۱ ای ۵) در مجمع عمومی با توجه به فرمولى که جمعيت و توليد ناخالص و... در آن منظور شده است تعيين ودر نظر گرفته شود. اين ارزش رای هر چند سال بايستی مورد تجديد نظر قرار گيرد.
نظر شما :